سوره :
المائدة
آیه شماره :
47
ریشه کلمه :
انجيل
فعل :
انجيل
معنی :
كتاب حضرت عيسى، مژده، بشارت، کتاب ديني مسيحيان
توضیح :
انجيل دوازده بار در قرآن مجيد آمده است و قرآن در باره انجيل چنين گفته است:
1- انجيل مانند تورات و قرآن كتاب آسمانى است كه بر عيسى «عليهالسلام»نازل شده است. [آل عمران:3]. [آل عمران:65].
2- در انجيل احكام وجود داشته است. [مائده:47].
3- در انجيل از آمدن حضرت رسول «صلى الله عليه واله»خبر داده شده بود چنانكه فرموده [اعراف:157]. [صف:6]
4- از دو آيه 46 و 47 سوره مائده چند مطلب به دست مىآيد:
اولا انجيل داراى مقدارى احكام و معارف دينى و موعظه بوده است. ثانيا انجيل وجود تورات و حقانيت آن را تصديق كرده است. «مُصَدِقاً لِمابَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ» ثالثا عيسى «عليهالسلام» يك انجيل داشته نه چهار انجيل. و چون اين چهار انجيل در موقع نزول قرآن وجود داشتهاند قرآن با انكار چهاربودن آنها باز تصديق دارد كه مقدارى از آنچه به عيسى «عليهالسلام» نازل شده در ضمن آن چهار انجيل هست.
و از آيه [آل عمران:50]. كه خطاب به بنى اسرائيل است به دست مىآيد كه بنى اسرائيل با وجود انجيل لازم بود به توراة عمل كنند كه در صورت احلال بعض محرمات لازم بود بقيه را همچنان حرام دانسته و ترك نمايند و از اينجا مىشود گفت: كه انجيل تتمه و مكمل تورات بوده نه ناسخ آن.
و از آيه [مائده:14]. روشن مىشود كه مقدارى از انجيل از بين رفته است و آن را فراموش كردهاند و نيز آيه [مائده:15]. نشان مىدهد كه مقدارى از انجيل را مخفى مىكردند زيرا آيات ماقبل نشان مىدهد كه خطاب« يا اَهْلَ الْكِتابِ» شامل يهود ونصارى است.
نظرى به اناجيل اربعه
گفتيم كه قرآن مجيد وجود يك انجيل را قبول مىكند و اناجيل چهارگانه كه فعلا مورد تصديق نصارى است از نظر قرآن قابل قبول نيست ولى دراينكه مقدارى از كلمات انجيل اصلى در آنها است مورد تاييد قرآن مجيد مىباشد.
نصارى انجيل برنابارا تصديق ندارند و از قديم خواندن آن راتحريم كردهاند كه آن موضوع صلب مسيح، فدابودن او از طرف گناهكاران و خرافات ديگر را از بين مىبرد و دكان غفران گناه به دست پاپها و غيره را تخته مىكند.
اناجيل چهارگانه عبارت اند از: انجيل متى، انجيل مرقس، انجيل لوقاو انجيل يوحنا.
تمام اناجيل سى سال يا بيشتر بعد از صعود مسيح نوشته شدند.
انجيل متى
«متى» از شاگردان مسيح «عليهالسلام» بوده ولي زمان تصنيف انجيل او معلوم نيست.
مشهور آن است که انجيل مرقس زودتر از همه نوشته شد و ظن قوى است كه استناد او اطلاعات پطرس رسول بود پس از آن متى و لوقا نوشته شدند، متى در نوشتن انجيل خود انجيل مرقس ويك نسخه ديگرى از گفتههاى مسيح را كه شايد خودش تهيه كرده بود... منبع اطلاعات خود قرارداد.
متى خودش در انجيل خودباب نهم بند نهم مىگويد: عيسى مردى را كه متى نام داشت ديد به باجگاه (يعنى محل وصول عوارض) نشسته به او گفت: از من پيروى كن او درحال برخاسته ازعقب عيسى روانه شد.
انجيل مرقس
نام اصلى مرقس يوحنا است كه لقبش مرقس بود چنانكه در كتاب اعمال رسولان باب دوازدهم نقل شده است.
مرقس خويش و شاگرد بارنابا بود در سفر وعبور از «قبرس» به «پرچه پمفوليه» رفيق و مصاحب پولس و بارنابا بود و از آنجا بدون رضايت پولس آنها را گذاشته به اورشليم مراجعت نمود.
او پسر مريم نامى است كه حواريون در خانه او در اورشليم جمع مىشدند و احتمال مىرود كه در آنجا عقائد مسيحيه را از پطرس تعليم يافته باشد لذا پطرس او را فرزند خطاب مىكرد.
انجيل مرقس پيش از انجيل متى نوشته شده ولى محققين آن را قبول ندارند، انجيل مرقس در حوالى 66 ميلادى در روم بعد ازانجيل متى به زبان يونانى نوشته شد.
انجيل لوقا
لوقا نه از حواريون بود و نه عيسى «عليه السلام» را ديده بود و نصرانيت را از پولس فراگرفت، پولس در ابتدا يهودى متعصبى بود كه نصارى را اذيت مىكرد و در كارشان اخلال مىنمود، نگاه به طور بى سابقه تغيير عقيده داد و گفت: در حالت بيهوشى مسيح را مرا لمس كرد و از اسائه ادب نسبت به پيروانش ملامت و منع نمود و من به مسيح ايمان آوردم و مرا مأمور كرد تا در ترويج انجيل بكوشم.
پولس همان است كه اركان مسيحيت فعلى را محكم كرد و گفت: «ايمان به مسيح در نجات انسان كافى است و احتياج به عمل نيست» و پولس بود كه گوشت خوك و ميته را بر نصارى حلال كرد و از ختنه و از بسيار چيزها كه در تورات بود نهى كرد با آنكه تورات مورد تصديق انجيل بود و جز اشياء معدودى از محرمات تورات را حلال نكرد.
لوقا انجيل خويش را بعد از مرقس و پس از مرگ پطرس و پولس نوشت و خودش تصريح مىكند كه انجيلش كتاب الهامى نيست زيرا در ابتداء انجيل خطاب به «تيوفلس» كه يكى از اشراف يونان بود چنين مىگويد: از آنجا كه بسيارى از مردم شروع به تأليف كردند راجع به آنچه در نزد ما بود، من نيز چنان مصلحت ديدم كه همه را به ترتيب به تو بنويسم اى تيوفلس عزيز. آنگاه شروع به حكايت مىكند. رجوع شود به قاموس كتاب مقدس ماده لوقا و پولس و الرحلة المدرسيه ج 1 ص 184 باب احوال پولس و ص 128 فصل «من هو لوقا» و انجيل لوقا باب اول و الميزان ج 3 ص 342.
انجيل يوحنا
يوحنا در انجيل خود به الوهيت مسيح (نعوذ باللَّه) بيشتر معترض شده انجيل يوحنا مطلب الوهيت مسيح را بيش از سائرين معترض شده است.
بنابر عقيده ديگران يوحنايي كه انجيل را نوشته غيراز يوحناى حوارى است.
***
كوتاه سخن آنكه انجيل واقعى عيسى «عليهالسلام»از بين رفته و اناجيل فعلى پس از آن حضرت بعضى به وسيله شاگردان و بعضى به وسيله ديگران نوشته شده و قديمترين آنها كه انجيل متى باشد چنانكه گفته شد در سال 38 يا بين 50 و 60 ميلادى نوشته شده است.
گفتهاند در قرن اول و دوم ميلادى اناجيل بسيارى نوشته شد كه شماره آنها از صد گذشت، آنگاه به دستور پاپ داماسيوس اناجيل چهارگانه فعلى كه موافق با تعليم كليسا بود انتخاب وبقيه تحريم شدند (الميزان نقل ازتفسير طنطاوى) از جمله اناجيلى كه كليسا تحريم كرد انجيل «برنابا» بود كه با عقيده قرآن مجيد در باره عيسى تطابق داشت كه خواهيم گفت.
انجيل برنابا
انجيل برنابا قرنها ناپديد بود تا در قرن 16 ميلادى اسقفى به نام «فرامرينو»يك نسخه از آن را كه به زبان ايتاليايى بود در كتابخانه پاپ «اسكوتس» پنجم به دست آورد و در آستين خود پنهان كرد و در فرصتهاى مناسب آن را به دقت مطالعه كرد و در پرتو آن به اسلام هدايت يافت و در اوائل قرن 18 ميلادى نيز يك نسخه اسپانيولى از اين انجيل به دست آمد .
علت آنكه كشيشان با شدت هر چه تمامتر با اين انجيل مبارزه مىكرده مىگفتند اين است كه در آن كتاب مكررا و صريحا به آمدن پيغمبر اسلام بشارت داده شده و به علاوه تصريح كرده است كه عيسى به دار آويخته نشده بلكه يهوداى اسخريوطى به جاى او اشتباها به دار آويخته و كشته شده است.
سوره :
التوبة
آیه شماره :
111
ریشه کلمه :
انجيل
فعل :
انجيل
معنی :
كتاب حضرت عيسى، مژده، بشارت، کتاب ديني مسيحيان
توضیح :
انجيل دوازده بار در قرآن مجيد آمده است و قرآن در باره انجيل چنين گفته است:
1- انجيل مانند تورات و قرآن كتاب آسمانى است كه بر عيسى «عليهالسلام»نازل شده است. [آل عمران:3]. [آل عمران:65].
2- در انجيل احكام وجود داشته است. [مائده:47].
3- در انجيل از آمدن حضرت رسول «صلى الله عليه واله»خبر داده شده بود چنانكه فرموده [اعراف:157]. [صف:6]
4- از دو آيه 46 و 47 سوره مائده چند مطلب به دست مىآيد:
اولا انجيل داراى مقدارى احكام و معارف دينى و موعظه بوده است. ثانيا انجيل وجود تورات و حقانيت آن را تصديق كرده است. «مُصَدِقاً لِمابَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ التَّوْراةِ» ثالثا عيسى «عليهالسلام» يك انجيل داشته نه چهار انجيل. و چون اين چهار انجيل در موقع نزول قرآن وجود داشتهاند قرآن با انكار چهاربودن آنها باز تصديق دارد كه مقدارى از آنچه به عيسى «عليهالسلام» نازل شده در ضمن آن چهار انجيل هست.
و از آيه [آل عمران:50]. كه خطاب به بنى اسرائيل است به دست مىآيد كه بنى اسرائيل با وجود انجيل لازم بود به توراة عمل كنند كه در صورت احلال بعض محرمات لازم بود بقيه را همچنان حرام دانسته و ترك نمايند و از اينجا مىشود گفت: كه انجيل تتمه و مكمل تورات بوده نه ناسخ آن.
و از آيه [مائده:14]. روشن مىشود كه مقدارى از انجيل از بين رفته است و آن را فراموش كردهاند و نيز آيه [مائده:15]. نشان مىدهد كه مقدارى از انجيل را مخفى مىكردند زيرا آيات ماقبل نشان مىدهد كه خطاب« يا اَهْلَ الْكِتابِ» شامل يهود ونصارى است.
نظرى به اناجيل اربعه
گفتيم كه قرآن مجيد وجود يك انجيل را قبول مىكند و اناجيل چهارگانه كه فعلا مورد تصديق نصارى است از نظر قرآن قابل قبول نيست ولى دراينكه مقدارى از كلمات انجيل اصلى در آنها است مورد تاييد قرآن مجيد مىباشد.
نصارى انجيل برنابارا تصديق ندارند و از قديم خواندن آن راتحريم كردهاند كه آن موضوع صلب مسيح، فدابودن او از طرف گناهكاران و خرافات ديگر را از بين مىبرد و دكان غفران گناه به دست پاپها و غيره را تخته مىكند.
اناجيل چهارگانه عبارت اند از: انجيل متى، انجيل مرقس، انجيل لوقاو انجيل يوحنا.
تمام اناجيل سى سال يا بيشتر بعد از صعود مسيح نوشته شدند.
انجيل متى
«متى» از شاگردان مسيح «عليهالسلام» بوده ولي زمان تصنيف انجيل او معلوم نيست.
مشهور آن است که انجيل مرقس زودتر از همه نوشته شد و ظن قوى است كه استناد او اطلاعات پطرس رسول بود پس از آن متى و لوقا نوشته شدند، متى در نوشتن انجيل خود انجيل مرقس ويك نسخه ديگرى از گفتههاى مسيح را كه شايد خودش تهيه كرده بود... منبع اطلاعات خود قرارداد.
متى خودش در انجيل خودباب نهم بند نهم مىگويد: عيسى مردى را كه متى نام داشت ديد به باجگاه (يعنى محل وصول عوارض) نشسته به او گفت: از من پيروى كن او درحال برخاسته ازعقب عيسى روانه شد.
انجيل مرقس
نام اصلى مرقس يوحنا است كه لقبش مرقس بود چنانكه در كتاب اعمال رسولان باب دوازدهم نقل شده است.
مرقس خويش و شاگرد بارنابا بود در سفر وعبور از «قبرس» به «پرچه پمفوليه» رفيق و مصاحب پولس و بارنابا بود و از آنجا بدون رضايت پولس آنها را گذاشته به اورشليم مراجعت نمود.
او پسر مريم نامى است كه حواريون در خانه او در اورشليم جمع مىشدند و احتمال مىرود كه در آنجا عقائد مسيحيه را از پطرس تعليم يافته باشد لذا پطرس او را فرزند خطاب مىكرد.
انجيل مرقس پيش از انجيل متى نوشته شده ولى محققين آن را قبول ندارند، انجيل مرقس در حوالى 66 ميلادى در روم بعد ازانجيل متى به زبان يونانى نوشته شد.
انجيل لوقا
لوقا نه از حواريون بود و نه عيسى «عليه السلام» را ديده بود و نصرانيت را از پولس فراگرفت، پولس در ابتدا يهودى متعصبى بود كه نصارى را اذيت مىكرد و در كارشان اخلال مىنمود، نگاه به طور بى سابقه تغيير عقيده داد و گفت: در حالت بيهوشى مسيح را مرا لمس كرد و از اسائه ادب نسبت به پيروانش ملامت و منع نمود و من به مسيح ايمان آوردم و مرا مأمور كرد تا در ترويج انجيل بكوشم.
پولس همان است كه اركان مسيحيت فعلى را محكم كرد و گفت: «ايمان به مسيح در نجات انسان كافى است و احتياج به عمل نيست» و پولس بود كه گوشت خوك و ميته را بر نصارى حلال كرد و از ختنه و از بسيار چيزها كه در تورات بود نهى كرد با آنكه تورات مورد تصديق انجيل بود و جز اشياء معدودى از محرمات تورات را حلال نكرد.
لوقا انجيل خويش را بعد از مرقس و پس از مرگ پطرس و پولس نوشت و خودش تصريح مىكند كه انجيلش كتاب الهامى نيست زيرا در ابتداء انجيل خطاب به «تيوفلس» كه يكى از اشراف يونان بود چنين مىگويد: از آنجا كه بسيارى از مردم شروع به تأليف كردند راجع به آنچه در نزد ما بود، من نيز چنان مصلحت ديدم كه همه را به ترتيب به تو بنويسم اى تيوفلس عزيز. آنگاه شروع به حكايت مىكند. رجوع شود به قاموس كتاب مقدس ماده لوقا و پولس و الرحلة المدرسيه ج 1 ص 184 باب احوال پولس و ص 128 فصل «من هو لوقا» و انجيل لوقا باب اول و الميزان ج 3 ص 342.
انجيل يوحنا
يوحنا در انجيل خود به الوهيت مسيح (نعوذ باللَّه) بيشتر معترض شده انجيل يوحنا مطلب الوهيت مسيح را بيش از سائرين معترض شده است.
بنابر عقيده ديگران يوحنايي كه انجيل را نوشته غيراز يوحناى حوارى است.
***
كوتاه سخن آنكه انجيل واقعى عيسى «عليهالسلام»از بين رفته و اناجيل فعلى پس از آن حضرت بعضى به وسيله شاگردان و بعضى به وسيله ديگران نوشته شده و قديمترين آنها كه انجيل متى باشد چنانكه گفته شد در سال 38 يا بين 50 و 60 ميلادى نوشته شده است.
گفتهاند در قرن اول و دوم ميلادى اناجيل بسيارى نوشته شد كه شماره آنها از صد گذشت، آنگاه به دستور پاپ داماسيوس اناجيل چهارگانه فعلى كه موافق با تعليم كليسا بود انتخاب وبقيه تحريم شدند (الميزان نقل ازتفسير طنطاوى) از جمله اناجيلى كه كليسا تحريم كرد انجيل «برنابا» بود كه با عقيده قرآن مجيد در باره عيسى تطابق داشت كه خواهيم گفت.
انجيل برنابا
انجيل برنابا قرنها ناپديد بود تا در قرن 16 ميلادى اسقفى به نام «فرامرينو»يك نسخه از آن را كه به زبان ايتاليايى بود در كتابخانه پاپ «اسكوتس» پنجم به دست آورد و در آستين خود پنهان كرد و در فرصتهاى مناسب آن را به دقت مطالعه كرد و در پرتو آن به اسلام هدايت يافت و در اوائل قرن 18 ميلادى نيز يك نسخه اسپانيولى از اين انجيل به دست آمد .
علت آنكه كشيشان با شدت هر چه تمامتر با اين انجيل مبارزه مىكرده مىگفتند اين است كه در آن كتاب مكررا و صريحا به آمدن پيغمبر اسلام بشارت داده شده و به علاوه تصريح كرده است كه عيسى به دار آويخته نشده بلكه يهوداى اسخريوطى به جاى او اشتباها به دار آويخته و كشته شده است.