سوره :
البقرة
آیه شماره :
153
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
البقرة
آیه شماره :
155
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
البقرة
آیه شماره :
177
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
البقرة
آیه شماره :
249
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
17
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
142
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
آل عمران
آیه شماره :
146
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
الانفال
آیه شماره :
46
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
الانفال
آیه شماره :
66
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
الانبياء
آیه شماره :
85
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
الحج
آیه شماره :
35
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
35
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
الصافات
آیه شماره :
102
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.
سوره :
محمد
آیه شماره :
31
ریشه کلمه :
صبر
فعل :
صبر
معنی :
شکيب، شکيبايي،حبس، امساك، خويشتن دارى، بردباري، تحمّل، استقامت، پايداري
انتظار، منتظر بودن
«اصطبار» خود به صبر و تحمّل واداشتن، تحمل مشکلي،
«مصابره» تشويق يکديگر به صبر، مشابقه در صبر کردن، غلبه در صبر
«ما اصبر» چه قدر شکيبا، چه صبور
توضیح :
صبر: خويشتن دارى و حبس نفس است بر چيزي كه شرع و عقل تقاضا مىكند، يا از چيزى كه شرع و عقل از آن نهى مىكند.
به حسب اختلاف موارد نام آن فرق مىكند اگر خويشتن دارى در مصيبت باشد آن را صبر گويند. اگر در جنگ باشد، شجاعت نامند که ضد آن جبن است. اگر در پيش آمد باشد آن را سعه صدر گويند. اگر در امساك و نگفتن سخن باشد، كتمان نامند. (راغب)
«صبّار» به كسى گفته مىشود كه نوعى تكلّف و مجاهدت (در صبر) داشته باشد.