سوره : 
الحجر
 آیه شماره : 
99 
 
ریشه کلمه :
عبد 
 
فعل : 
عبادت 
  معنی :
عبادت» پرستيدن، تسليم، اطاعت، منتهاي تذّلل و خشوع، بندگي
«عبد» مطيع، بنده، مملوک، برده، مطيع، خاضع، جمع عبد  «عباد» و «عبيد» 
«عبّد» به بردگي کشيدن، به بندگي واداشتن
  توضیح :
درباره خداوند دو جور عبادت داريم: يكى اطاعت از فرامين او و اين كه در زندگى روزمرّه راجع به حلال و حرام و غيره از دستورات خداوند و دين او پيروى كنيم، اين عبادت به معنى طاعت و فرمانبرى است،   
ديگرى تذلّلى است توأم با تقديس يعنى بنده نهايت خضوع و ذلت را در برابر حق اظهار مىدارد و در عين حال او را از تمام نقائص پاك و به تمام كمالات دارا مىداند در زبان مىگويد: اَللّه اَكْبَرُ، سُبْحانَ اللّهِ، اَلْحَمْدُ لِلَّهِ، اِيَّاكَ نَسْتَعينُ و با بدن ركوع و سجود مىكند.  
«عبد» در قرآن به دو معنى آمده يكى به معنى بنده مملوك مثل [بقره:178]. [نحل:75]. ديگرى: عبد به معنى عابد و مطيع خدا در اخلاص و عبادت و اطاعت، مثل [جنّ:19].