شعر و قطعات ادبی
اى خوب رخ كه پـــــرده نشینى و بىحجاب
اى صـــــــــدهزار جلـــــــوهگـر و باز در نقاب
اى آفتــــــــــابِ نیمــــه شب، اى ماهِ نیمروز
اى نجم دوربین كـــــه نـــه ماهى، نه آفتاب
كیهان طلایه دارت و خــــــورشید ســـایهات
گیســـــــــوى حــــــور خیمــه ناز تو را طناب
جانهاى قدسیــان همه در حسرتت به سوز
دلهــــــاى حوریـــــــان همـه در فرقتت كباب
انمـــــــوذج جمــــالى و اسطــــــوره جــلال
دریاى بیكــــــــرانى و عالـــــم همــــه سراب
آیــــــا شــــود كه نیم نظر ســـــــوى ما كنى
تا پــــــــر گشــــــوده كوچ نماییم از این قِباب
اى جلــــــــوه ات جمـــــــــالْ دهِ هرچـه خوبرو
اى غمـــزه ات هلاكْ كنِ هر چه شیخ و شاب
چشـــــم خرابِ دوست خــــرابم نموده است
آبــــــــــادى دو كـــــــوْن به قربـــان این خراب
امام خمینی (ره)
پنج شنبه 26/1/1389 - 23:39
دعا و زیارت
امام علی (ع) :پیش ار این مرا برادری در راه خدا بود که کوچک و حقیر بودن دنیا در چشمش ، او را در چشم من عظمت و شکوه ویژه ای بخشیده بود . او از بندگی و چیرگی شکم خویش آزاد بود . چیزی را که نمی یافت آرزو نمی کرد و چون می یافت زیاده روی نمی نمود . بیشتر روزگارش در سکوت می گذشت ، اما گاهی که لب به سخن می گشود بر سخنوران غالب می شد و عظش پرسشگران و سوز تشنگی شان را فرو می نشاند . او به ظاهر افتاده می نمود و همه ناتوانش می انگاشتند ولی اگر زمان کوشش فرا می رسید و بر خوردی جدی در میان بود ، به سان شیر بیشه می خروشید و چونان مار بیابان بر دشمن می پیچید . حجت و برهان خویش را جز در نزد قاضی طرح نمی کرد . چنین بود که هیچ کس را بر آن چه بر آنچه در موردش امکان توجیهی باشد تا عذرش را نمی شنید ملامتش نمی کرد . از هیچ دردی جز به هنگام بهبودی شکوهنمی نمود و نمی نالید . آن چه می گفت عمل می کرد و آن چه را نمی کرد نمی گفت ، اگر در سخن مغلوب می شد هرگز در سکوت و خاموشی شکیت پذیر نبود ، همواره به شنیدن حریص تر از گفتن بود . هر گاه دو کار برای او پیش می آمد می نگریست که کدام یک از ان دو به هوای نفس و هوس هایش نزدیک تر و سازگارتر است تا خلاف آن را انجام دهد . پس بر شما باد جست و جوی چنین خویها ، آن ها را فرا گیرید و در به دست آوردنشان با یکدیگر رقابت نمایید ، و اگر تحصیل این همه را نتوانید ، دست یافتن به اندک بهتر از رها کردن همه است منبع : نهج البلاغه (معجم ) ، کلمات قصار 289
پنج شنبه 19/1/1389 - 14:40
شعر و قطعات ادبی
از هستی خویش تا پشیمان نشوی سر حلقه عارفان و مستان نشوی تا در نظرخلق نگردی کافر در مذهب عاشقان مسلمان نشوی »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»ای آنکه بر آرنده حاجات تویی هم کافل و کافی مهمات تویی سر دل خویش را چه گویم با تو چون عالم سرو الخفیات تویی »»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»ای آنکه گشاینده ی هر بند تویی بیرون ز عبارت چه و چند تویی این دولت من بس که منم بنده ی تو این عزت من بس که خداوند تویی
پنج شنبه 12/1/1389 - 14:55
دعا و زیارت
بلیط های بخت آزمایی ، برگه هایی است که برخی شرکتها آنها را به مبلغ معینی می فروشند و متعهد می شوند که میان خریداران این برگه ها قرعه کشی کنند و قرعه به نام هر کس درآمد ، به او به عنوان مبلغی جایزه به او بدهند . این کار ممکن است به چند و جه صورت بگیرد :
اول ) اینکه پول را در قبال برگه ها بدهد به احتمال برنده شدن در قرعه کشی و به دست آوردن جایزه. در این صورت معامله بی شک حرام و باطل است . و اگر کسی این عمل حرام را مرتکب شود و برنده شود ، در صورتی که شرکت قرعه کشی کننده دولتی باشد ، مبلغی که به عنوان جایزه می گیرد مجهول المالک است و جواز تصرف در آن مشروط به رجوع به حاکم شرع است ، و اگر آن شرکت خصوصی باشد ، در در صورتی تصرف در آن مال جایزاست که بداند صاحبانش راضی به تصرف او هستند حتی اگر بداند او مالک نیست .ادامه دارد ...فتوای آیت الله سیستانی (توضیح المسائل ) جمعه 28/12/1388 - 14:7
ادبی هنری
دریا با آنکه عمیق است اما امواجی را که در سطحش هستند ، سرکوب نمی کند بلکه اجازه می دهد به ساحل برسند تو هم مثل امواج سطحی و زود گذر زندگی ات را به سمت بهترین ها هدایت کن !دریا هم سطح دارد و هم عمق ...راز دریا در نگه داشتن تعادل بین این دو است ! تو هم این تعادل را حفظ کن تاسالم به مقصد برسی ! در عین حالی که به سلامت بدن فکر می کنی به دنبال سلامت جان هم باش ! مثل دریا پر باش از بیکرانگی .اجاز ه بده تا رودخانه های معرفت در تو بریزند ، تا تمام نشدنی باشی .تا هرگز تمام نشوی !مثل دریا پر تلاطم باش و از سکون بپرهیز از تند باد حوادث بیم نداشته باش ! مگذار که مرداب شوی ! مثل دریا ثروتمند باش و سخاوتمند ! سفره ات را برای همه پهن کن ! بگذار تا هر کس ار چه نیاز دارد از تو بر گیر د ! به ماهیگیر ماهی بده و به مرد گوهریس ، مروارید ! مثل دریا که دلش رنگ آسمان را به خود گرفته ، تو هم آبی باش انعکاس باش از آسمان ها ، از خدا! خدا گونه باش
جمعه 21/12/1388 - 14:36
دانستنی های علمی
الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین (یا همان ماده حیاتی) ، قرن 20 میلادی در دانشگاه لندن تحصیل کرد و سپس در همین مرکز علمی در مقام استغاد میکروب شناس بتدریس و تحقیق پرداخت . فلمینگ در سال 1945 میلا دی جایزه نوبل را در رشته های طب و فیزیولوژی در یافت کرد و نامش در تاریخ علم ثبت شد
پنج شنبه 20/12/1388 - 23:30
دعا و زیارت
حضرت خدیجه خواهری داشت به نام (هاله ) که با مردی از مخزوم به نام ابوهاله ازدواج کرد و دختری به نام هاله از وی متولد شد .
سپس با مردی از تمیم به نام ابوهند ازدواج کرد و از او پسری به هند متولد شد .
ابوهند دو دختر دیگر به نام "زینب " و "رقیه " از همسر قبلی اش داشت .
ابوهند فوت کرد ، پسرش هند به خانواده پدری اش پیوست ، زینب و رقیه در خانه خدیجه پرورش یافتند .
در میان عرب رسم بود هر کس یتیمی را تربیت می کرد ، به عنوان فرزند او شناخته میشد ، از این رهگذر این دو دختر به پیامبر و خدیجه نسبت یافتند (98)
روی این بیان زینب و رقیه نه فقط دختران پیامبر و خدیجه نبودند ، حتی دختران هاله نیز نبودند ، بلکه ربیه های هاله ، یعنی دختران ابوهند از همسر قبلی اش بودند ، که به جهت بزرگتر شدن در خانه خدیجه (س) به آن حضرت منسوب بودند
انتساب رقیه و زینب به پیامبر از روی تسامح و به قصد تبرک انجام شده ، پس از آنکه به عثمان درآمدند ، وسیله ای برای تبلیغ اموی ها شد ، تا او را رقیب سیاسی مولی الموالی قرار دهند
98- الاستغاثه، کوفی ، ج1، ص 68-69
شنبه 15/12/1388 - 22:33
کنکور
حضرت خدیجه خواهری داشت به نام (هاله ) که با مردی از مخزوم به نام ابوهاله ازدواج کرد و دختری به نام هاله از وی متولد شد .
سپس با مردی از تمیم به نام ابوهند ازدواج کرد و از او پسری به هند متولد شد .
ابوهند دو دختر دیگر به نام "زینب " و "رقیه " از همسر قبلی اش داشت .
ابوهند فوت کرد ، پسرش هند به خانواده پدری اش پیوست ، زینب و رقیه در خانه خدیجه پرورش یافتند .
در میان عرب رسم بود هر کس یتیمی را تربیت می کرد ، به عنوان فرزند او شناخته میشد ، از این رهگذر این دو دختر به پیامبر و خدیجه نسبت یافتند (98)
روی این بیان زینب و رقیه نه فقط دختران پیامبر و خدیجه نبودند ، حتی دختران هاله نیز نبودند ، بلکه ربیه های هاله ، یعنی دختران ابوهند از همسر قبلی اش بودند ، که به جهت بزرگتر شدن در خانه خدیجه (س) به آن حضرت منسوب بودند
انتساب رقیه و زینب به پیامبر از روی تسامح و به قصد تبرک انجام شده ، پس از آنکه به عثمان درآمدند ، وسیله ای برای تبلیغ اموی ها شد ، تا او را رقیب سیاسی مولی الموالی قرار دهند
98- الاستغاثه، کوفی ، ج1، ص 68-69
يکشنبه 9/12/1388 - 19:8
دعا و زیارت
فردا وفات حضرت سکینه (س) در مدینه است ، دختری از کاروان کربلا که تمام مصیبت های پدرش را دید و تحمل کرد و هم درد عمه اش زینل (س) بود کمی از زندگانی ایشان را گذاشته ام تا با این بزرگوار آشناتر شویم . یادمان باشد امشب اگر از ته دل ، حضرت سکینه (س) را واسطه قرار دهیم ، دعایمان بی شک مستجاب است التماس دعا
حضرت سکینه(ع) که بود؟ 
حضرت سکینه دختر بزرگوار امام حسین(ع) است که در علم و معرفت و توجه به حق و جذبه پروردگار کم نظیر و مورد توجه خاص پدر بود. نام اصلى این بانور بزرگوار آمنه، امینه، امیمه یا امامه ثبت گردیده است و لقب «سکینه» از طرف مادرش (رباب) به او داده شد. او که خواهر على اصغر (ع) بود، در کربلا حضور داشت و در عاشورا حدوداً ده یا سیزده ساله بود. وى محضر سه امام (پدرش امام حسین، برادرش امام سجاد و برادرزادهاش امام باقر(ع) ). را درک کرد. او از زنان بزرگ اسلام است و از اخلاق فاضله و آداب مرضیه و صفات حمیده و از وفور عقل و دانش وجود و کرم و مقامى بس بلند برخوردار بود و در فنون فصاحت و بلاغت از اساتید وقت و سیده زنان عصر خود بود. نوشتهاند خانهاش مرکز تجمع شعرا و محل مناقشه و بحث و نقد ادبى بود. به شاعران بزرگ همچون فرزدق و جریر صله عطا مىکرد. ابتدا به عقد مصعب بو زبیر در آمد و پس از او زوجه عبدالله بن عثمان گردید، و بالاخره در پنج ربیع الاول سال 117 در هفتاد سالگى در مدینه درگذشت.(1)
پىنوشتها:
1 - جواد محدثى، فرهنگ عاشورا، ص 227.
جمعه 30/11/1388 - 20:58
دعا و زیارت
حضرت علىّ بن موسى الرّضا به فرموده پدران بزرگوار خویش صلوات اللّه علیهم ، حكایت نماید:
روزى از روزها یكى از دوستان امیرالمؤ منین ، امام علىّ علیه السلام حضرت را جهت میهمانى به منزل خود دعوت كرد.
حضرت امیر علیه السلام فرمود: من با سه شرط دعوت تو را مى پذیرم ، میزبان گفت : آن سه شرط چیست ؟
امام علىّ علیه السلام اظهار نمود:
اوّل : آن كه چیزى از بیرون منزل تهیّه نكنى ؛ و براى پذیرائى خود و خانواده خویش را به زحمت و مشقّت نیندازى ؛ و به آنچه كه در منزل موجود است اكتفاء نمائى .
دوّم : آنچه در منزل ذخیره و آماده دارى ، تمام آن ها را مصرف نكنى ؛ بلكه با برنامه صحیح و در نظر گرفتن نفرات ، مقدار لازم غذا تهیّه گردد.
شرط سوّم : خانواده و اهل منزل در زحمت فوق العادّه اى قرار نگیرد؛ و مبادا كه احساس نارضایتى در ایشان پیش آید.
میزبانى كه حضرت را دعوت كرده بود عرضه داشت : یا امیرالمؤ منین ! آنچه فرمودى ، مورد پذیرش و قبول است ؛ و قول مى دهم غیر از آنچه فرمودى برنامه اى نداشته باشیم .
و امام علىّ علیه السلام دعوت او را قبول نمود؛ و به همراه یكدیگر راهى منزل شدند.( شنبه 26/10/1388 - 22:55