جوجه تیغی همیشه موجودی مزاحم و غیرقابل قبول تلقی شده است . شکسپیر نیز آن را به همین گونه توصیف میکند . در کتاب (هاملت) جمله ای با این مضمون می بینیم : ( چون تیغ بر تن خارپشت آزرده)

در حقیقت , جوجه تیغی حیوان کاملا بی آزاری است که فقط دوستدارد به حال خود آزاد باشد.

در طول زمستان , در تنه ی خالی درختان یا غارها بدن خود را جمع میکند و اغلب اوقات در خواب است. و هنگام تابستان در جستجوی پوست , ریشه و برگ درختان یا نهالهای کوچک و بوته ها به آرامی ,جنگل را زیر پا میگذارد.

جوجه تیغی ها در نواحی اروپا , آفریقا , هند, و آمریکای جنوبی و همینطور در ایالات متحده و کانادا یافت میشوند.

نژادهای آمریکایی این جانور حدود 1 متر درازا و 7 تا 13 کیلوگرم وزن دارند. تیغ های بدنشان حدود 18 سانتیمتر و به رنگ سفید مایل به زرد و نوک سیاه است که از میان موهای نرمین بدن جوجه تیغی می رویند و استوانه ای شکل و بسیار نوک تیز هستند.

وقتی جوجه تیغی بدنیا می آید تیغها کوچک و نرمند و چندین هفته لازم است تا ضخیم و محکم شوند.

هنگام حمله جوجه تیغی پوشش پر تیغ خود را سیخ می کند و بدنش را بصورت توپی از خار در می آورد.

محل اتصال این تیغها در بدن حیوان بسیار سست است از آنجایی که جوجه تیغی گاهی اوقات نشان خود را به صورت دشمن خود بجا میگذارد , تیغ در طول حمله به آسانی از جای خود کنده میشود و این دلیل تصور مردم مبنی بر پرتاب تیغها توسط جوجه تیغی است . البته او این کار را نمیکند , تیغها اصطلاحا فقط به پرواز در می آیند.

جوجه تیغی معمولا در طول روز میخوابند و استراحت میکند و در تاریکی شب برای خوردن غذا از خانه خارج میشود . از پنجه های تیز و قوی خود در بالا رفتن از درخت استفاده میکند و سپس بر پشت می نشیند تا نهالها و پوست درختان را بجود. این جانور پوست درختان , ساقه های جوان , و برگ درختان را یکباره در دهان می چپاند.

جوجه تیغی به دلیل وابستگی غذایی  به پوست درختان باعث انهدام جنگلها میشود. یک جوجه تیغی به تنهایی در طول زمستان صد درخت را از بین میبرد . خوراک دیگری که مورد علاقه ی شدید جوجه تیغی هاست , نمک است .این حیوان جسورانه وارد اردوها میشود و هر ماده ای را که دارای نمک باشد یا حتی با دستی آلوده به نمک لمس شده باشد می جود.

هنگامی که قهوه برای اولین بار در طی نیمه دوم قرن هفدهم به اروپا برده شده , بحثهای زیادی را بوجود آورد. بسیاری از پزشکان اعلام کردند که قهوه سمی قوی است و باید خوردن آن قدغن شود, ولی برخی اصرار داشتند که بسیار چیز خوبی است و قهوه خانه های زیادی در همه جا برپا شد.

بر طبق تستهای انجام شده بر روی حیوانا ت آزمایشگاهی, مقادیر زیاد آن مانند سم عمل میکند و نیز اثر سمی در کودکان دارد ولی برای بزرگسالان که بطور معمول آن را مینوشند , بی ضرر است.

دانه قهوه شامل 1% کافئین است که همواره قابل ترکیب کردن با اسیدهاست.

مردم اغلب عقیده دارند که کافئین قهوه بر بدن تاثیر میگذارد , ولی مواد دیکری که در دانه قهوه وجود دارند در این امر موثرند.

هنگامی که شخصی قهوه می نوشد , بوی قهوه به تنهایی محرک بخشهای مختلفی از بدن است. رگهای خونی مغز متسع شده و بدین ترتیب گردش خون بهتر شده و برخی مواد سمی ناشی از خستگی از مغز خارج میشود.

قهوه باعث تحریک قلب و افزایش ضربان میشود. قدرت عضلات را بالا برده و در نتیجه آنها بهتر میتوانند کار کنند قهوه دستگاه گوارش را فعالتر می کند و ترشحات غدد گوارشی را افزایش میدهد برای افراد سالم , نوشیدن آن مخصوصا پس از صرف غذای سنگین , مطلوب است ولی برای سایرین ممکن است سبب سوزش معده و یا قلب شود همچنین قهوه برای رفع نمک از خون مفید است.

جالب آنکه : قهوه در ساعات مختلف روز , اثرات متفاوتی دارد ! برای مثال : قهوه در صبحانه بر روی کلیه ها اثر میگذارد و به دفع مواد زائد که در شب جمع شده است کمک می کند . نوشیدن آن پس از صرف ناهار بر روی غدد گوارشی تاثیر گذاشته و به هضم غذا کمک میکند . قهوه بعد از ظهر بر روی عضلات اثر گذاشته و کمک میکند تا کمتر احساس خستگی کنیم , و قهوه در شامگاه محرک مغز و عضلات میباشد.

الکل همواره در بدن ما وجود دارد ! پس از صرف هر غذا کربوهیدراتها و نشاسته و قند سبب ایجاد الکل و ورود آن به جریان خون می شوند بناباین همیشه مقداری در حدود یک گرم الکل در دستگاه گردش خون موجود است.

اما اگر بیش از این مقدار الکل وارد خون شود چه روی میدهد ؟ الکل یک ماده ی مخدر محسوب می شود بدین معنا که این ماده سریعا وارد سلولهای عصبی شده و آنها را فلج می سازد اما قبل از اینکه اینکار را انجام دهد آنها را تحریک کرده و نوعی هیجان در آنها به وجود می آورد.

بنابراین الکل در وهله اول بعنوان محرک عمل می کند سپس برای استفاده از خاصیت تحریکی الکل بجای خاصیت تخدیری آن: باید آن را بصورت محلول ضعیفی وارد بدن نمود.

اولین کاری که الکل در بدو ورود به بدن در سیستم اعصاب انجام میدهد : تحریک و ترشح شیره دستگاه گوارش و غدد بزاقی است و به همین علت در کشورهای اروپایی مردم از مشروبات الکلی معطر و تند به عنوان محرک اشتها استفاده میکنند.

بدن محلولهای الکلی گرم را سریعا جذب کرده و قند و دی اکسید کربن نیز سرعت جذب را بالا می برند. برای مثال : کنیاک شامل قند و هم دی اکسید کربن است به همین علت محرکی سریع و قوی است.

(الکل چگونه بر مغز اثر میگذارد ؟) نخستین اثر آن حالت تحریک است.بنظر می رسد که فعالیت و سرعت شخص بیشتر شده باشد. پوست بر افروخته و فشار خون بالا رفته و ضربان تندتر و تنفس سریعتر می شود. اما الکل بزودی مغز را خسته می سازد و توانایی بینایی و تفکر و تمرکز را تحت تاثیر قرار میدهد.

در مصرف مقادیر زیاد الکل مغز فلج میشود و کنترل رفتار از بین میرود از دیگر تاثیرات مهم و جدی الکل : عدم توانایی در جلوگیری از بروز احساسات است. در بدن ما رشته های عصبی موسوم به رشته های بازدارنده وجود دارد که مانند ترمز در دستگاه عصبی عمل میکنند . این رشته ها در اثر آموزش و پرورش کارایی بیشتری پیدا کرده و سبب می شوند که مردمی منضبط و مرتب باشیم. در جریان تاثیر الکل این رشته ها فلج می شوند و کنترل رفتاری ما از بین می رود . قدرت قضاوتمان کاهش یافته و اعمال و رفتاری انجام می دهیم که در حالت عادی هرگز در ما وجود نداشته و دیده نمیشوند. بنابراین الکل در ما حالت مستی ایجاد کرده است.

چرا غروب آفتاب سرخ رنگ است؟

غروب سرخ فام زیبا با آن همه رنگ های به هم آمیخته و مواجش یکی از دلپذیرترین مناظر طبیعی است به هنگام تماشای این منظره شاید بارها به خودتان گفته باشید:

آه....چه منظره ی زیبایی!

البته باید بدانیم که این  خورشید نیست که هنگام غروب قرمز رنگ میشود بلکه این تنها نظر ماست که در آن لحظه ی خاص خورشید را به آن گونه می بینیم .آری.... درست در همان لحظه ای که خورشید به نظر ما قرمز رنگ می آید مردمی هزاران فرسنگ در جهت غرب از ما دور هستند هیچ وقت آن را به رنگ قرمز مشاهده نمی کنند یگانه چیزی که به هنگام غروب فرق کرده و باعث شده است که خورشید در نظر ما سرخ رنگ جلوه کند مسافتی است که نور آفتاب باید آن را در داخل اتمسفر زمین بپیماید هر اندازه که خورشید از افق پایینتر می رود مقدار مسافتی که نور باید در اتمسفر کره ی زمین طی کند افزایش خواهد یافت.

اکنون به خاطر بیاورید که نور آفتاب ترکیبی از نورهای رنگارنگ است. نور خورشید در حالت عادی در نظر ما سفید رنگ به نظر میرسد لیکن اتمسفر زمین(یعنی هوایی که دور تا دور کره ی زمین را فرا گرفته است) از ذرات هوا"گرد و غبار و بخار آب و سایر اجسام ناخالص تشکیل شده است به همین دلیل است که نوری که از اتمسفر سیاره ی زمین عبور می کند به وسیله ی این ذرات مختلف به رنگهای گوناگونی منعکس میشود .

اتمسفر کره ی زمین به گونه ای است که نور بنفش و آبی و سبز را بیشتر از نور قرمز و زرد منتشر میکند به همین جهت چون خورشید در افق رو به پایین می رود اتمسفر زمین رنگهای قرمز و زرد را بیشتر در خودش نگه میدارد و در نتیجه این دو رنگ را بیشتر از بقیه ی رنگها به دید ما انسانها می آورد.

پس به همین دلیل است که هنگام غروب خورشید افق به رنگ قرمز جلوه گر می شود.

در ضمن همین سیستم خاص نورافشانی که در اتمسفر زمین وجود دارد مطلب دیگری را هم برای ما روشن می سازد و آن اینکه چرا ما آسمان را به رنگ آبی می بینیم ؟؟

نور بنفش و نور آبی دارای امواجی کوتاه هستند یعنی در حدود ده مرتبه سریعتر از امواج نور قرمز در اتمسفر زمین منتشر می شوند این نکته به این معناست که اشعه ی قرمز به طور مستقیم در اتمسفر زمین حرکت میکنند ولی اشعه ی آبی باید به وسیله ی ذرات هوا گرد و غبار و آب پخش شوند پس از اینجا می توان به راز آبی بودن آسمان پی برد.

چرا برج پیزا کج است؟

برج مورد بحث دارای هشت طبقه است و ارتفاعش در حدود 55 متر میباشد یعنی درست به بلندی یک ساختمان 15 طبقه در هر یک از شهرهای دنیا است.

اکنون سئوالی که مطرح میشود این است که به چه علت برج مورد بحث را به این شکل کج بنا کرده اند؟

البته تا به حال هیچ کس پاسخ این سئوال را پیدا نکرده است و کسی هم نگفته است که این برج به هنگامی که آن را می ساخته اند به همین ترتیب کج ساخته شده است

فقط این نکته مسلم است که آن را به عنوان برج زنگ کلیسای بزرگی که در نزدیکی آن قرار دارد ساخته اند.از این رو میان سالهای 1174 و 1350 میلادی برج پیزا را فقط به همین منظور مورد استفاده قرار میدادند البته ناگفته نماند که پایه های برج مورد بحث در زمین شن زاری نهاده شده است و احتمال دارد که همین نکته ما را تا اندازه ای به راز کج شدن برج پیزا راهنمایی کند کج شدگی برج پیزا یکباره و به طور ناگهانی به وقوع نپیوسته است گویا نخست پس از آنکه فقط سه طبقه ی آن ساخته شده بود در نتیجه ی فرورفتگی پایه ی برج در زمین این کج شدگی در آن پدیدار گشت آنگاه طبقات دیگر برج همان گونه بنا شد و کج بالا رفت در مدت 100 سال اخیر این برج بار دیگر اندکی به پهلو خوابید و حدود 30 سانتیمتر دیگر هم کج شد از این رو بعضی از مهندسان آن را برج (افتان) می نامند زیرا عقیده دارند که بر اثر گذشت زمان بالاخره یک روز این برج از پا خواهد افتاد.

بد نیست که این موضوع را هم برایتان بگویم که گالیله در همین شهر (یعنی شهر پیزا) به دنیا آمد وی بعضی از آزمایش های خودش راجع به سرعت اجسام در حال سقوط را در همین برج انجام داده است.

چرا اگر گربه ها را زیاد بشوئید میمیرند؟

گربه وحشی ترین حیوانات اهلی و اهلی ترین حیوانات وحشی است و بطور غریزی گرفتار نوعی بیماری روانی است.هزاران سال است که گربه اهلی شده ولی هنوز جنبه ی اسرار آمیز و وحشی بودن نژاد خود را حفظ کرده است.این حیوان خانگی که به نرمی  روی دامن خانمها لم میدهد همان جانور وحشی ای است که روی بامها میگردد.زوزه کشان عشق می ورزد و وحشیانه حمله میکند در مشرق زمین سگ را نجس میدانند در حالیکه گربه حیوانی پاک است در قرون وسطی کشیشها گربه را شریک شیطان و دستیار جادوگران می دانستند و به همین جهت چندین بار حکم قتل عام گربه ها را صادر کردند اما همین که پای موشها به اروپا باز شد همین کشیشها دوباره دست توسل بسوی گربه ها دراز کردند.

میگویند : گربه ها تمیز ترین حیوانات است چون دائما خود را می لیسد ولی این لیسیدن برای تمیز کردن نیست بلکه برای بدست آوردن یکی از انواع ویتامینهای (بی) است که روی پشم این حیوان وجود دارد بنابراین اگر مرتبا بدن گربه را با پنبه ی آغشته به اتر پاک کنیم حیوان بعد از 15 روز می میرد.

به همین علت چنانچه گربه را زیاد بشوئید بر اثر نابود شدن ویتامین (بی) که بر روی پشم این حیوان قرار دارد بزودی می میرد.

علت این که چشم گربه ها در تاریکی می درخشد بخاطر اتساع مردمک چشم آنها بیش از سایر حیوانات است و قادر است تا از کمترین ذره ی نور استفاده برد و چون از بدن موشها اشعه ی مادون قرمز ساطع میشود چشم گربه ها در تاریکی این اشعه ها را در می یابند و بدین علت آنها را در تاریکی می بینند و می توانند براحتی آنها را شکار کنند. 

آیا مارمولکها سمی هستند:

کمتر حیوانی در جهان یافت میشود که بخاطر جثه ی خود باندازه ی مارمولکها وحشت انگیز باشند با وجود این در میان بیش از 2500 نوع مختلف مارمولک تنها دو نوع آن واقعا سمی هستند.

یکی از آنها سوسمار است که در صحراهای آمریکا یافت میشود و دیگری نوعی مارمولک مکزیکی است. مارمولکها تقریبا به مارها شبیه اند و مانند مارها پوستی پوشیده ازپولک دارند و جزء خزندگان خونسرد به شمار می آیند. در حالیکه برخلاف مارها بدن طویلشان معمولا به 3 قسمت اصلی تقسیم میشود:سر وتنه ودم.

بیشتر گونه های این جانوران دارای 4 پا هستند طبیعتا با وجود تنوع فراوان مارمولکها" استثناهای بسیاری میتوان یافت.برای نمونه بعضی مارمولکها پا ندارند و کاملا شبیه مارها هستند همچنین دارای قدرت بخصوصی میباشند که در بسیاری از آنها مشترک است و در جنگ با دشمن نقش مهمی دارد مارمولکها قادرند دم خود را به راحتی از دست بدهند چنین خاصیتی مارمولک را قادر میسازد که برای توقف دشمن با از دست دادن دم خود سریعا فرار نماید که بعد از مدتی به جای دم قبلی دم جدیدی میروید.

چشمان نابینا هرگز مرتکب گناه نمیشود.پرتغالی

عشق را دنبال کنی از تو فرار میکند از عشق فرار کنی دنبالت میکند.اسکاتلندی

گلهای زیبا در کنار جاده نمی مانند.سوئدی

به جای اینکه به تاریکی لعنت بفرستی یک شمع روشن کن.چینی

بدترین دشمنان انسان عبارتند از"خواب ,گرسنگی,دردو بیکاری.ایرانی

عشق هفت ثانیه دوام دارد و هوس هفت دقیقه و بیچارگی یک عمر.عربی

کسی که گوسفند میشود گرگ او را میدرد.ایتالیایی

نبوغ زن در قلبش نهفته است.فرانسوی

گردن را تا وقتی که خم کرده ای پس گردنی میخوری.آذربایجانی

مردی که کوه را برداشت کسی بود که شروع به برداشتن سنگریزه کرد.چینی

هفت بار افتادی برای هشتمین بار برخیز.چینی

کره ی زمین برای افراد پشتکاردار است.چینی

انسان هرگز از موفقیت سیر نمیشود.چینی

افتادن در گل و لای ننگ نیست ننگ آن است که همان جا بمانی.اسکاتلندی

قول مانند تیری است همین که پرتاب شد هیچوقت به کمان برنمیگردد.اسکاتلندی

تصویر

ای گرامی رهنمود ناشناس

                      باز گو تا از کدامین آب و گلی؟

راه پیمای کدامین منزلی؟

                        هیچ دانی از کجا گشتی پدید؟

وز کجا بار سفر بر بسته ای؟

                         ره سپر سوی کدامین مقصدی؟

کز کجا طلب آنی ز پا ننشسته ای

                            یا تو هم باری نمیدانی چو من

کز کجا آیی,کجا خواهی شدن؟

سید کریم امیر فیروز کوهی                       

در مسجد اگر چه با نیاز آمده ام

                             حقا که نه از بهر نماز آمده ام 

اینجا روزی سجاده ای دزدیدم

                           آن کهنه شده دوباره باز آمده ام