• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 70
تعداد نظرات : 97
زمان آخرین مطلب : 5647روز قبل
شعر و قطعات ادبی
چیست این باران كه دلخواه من است ؟
زیر چتر او روانم روشن است .
چشم دل وا می كنم
قصه یك قطره باران را تماشا می كنم :
در فضا،
همچو من در چاه تنهائی رها،
می زند در موج حیرت دست و پا،
خود نمی داند كه می افتد كجا !


در زمین،
همزبانانی ظریف و نازنین،
می دهند از مهربانی جا به هم،
تا بپیوندند چون دریا به هم !
قطره ها چشم انتظاران هم اند،
چون به هم پیوست جان ها، بی غم اند


هر حبابی، دیدهای در جستجوست،
چون رسد هر قطره، گوید: - « دوست! دوست
می كنند از عشق هم قالب تهی
ای خوشا با مهر ورزان همرهی !
با تب تنهایی جانكاه خویش،
زیر باران می سپارم راه خویش


سیل غم در سینه غوغا می كند،
قطره دل میل دریا می كند،
قطره تنها كجا، دریا كجا،
دور ماندم از رفیقان تا كجا!
همدلی كو ؟ تا شوم همراه او،
سر نهم هر جاكه خاطرخواه او !
شاید از این تیرگی ها بگذریم
ره به سوی روشنایی ها بریم
می روم، شاید كسی پیدا شود،
بی تو، كی این قطره دل، دریا شود؟
فریدون مشیری
شنبه 1/3/1389 - 13:31
شعر و قطعات ادبی

این سماور جوش است

پس چرا می گفتی 

دیگر این خاموش است؟

باز لبخند بزن

قوری قلبت را

زودتر بند بزن

توی آن مهربانی دم کن

بعد بگذار که ارام ارم 

چای تو دم بکشد

شعله اش را کم کن

دست هایت

سینی نقره بلور

اشک هایم

 استکان های بلور

کاش استکان هایم را

توی سینی خودت می چیدی

کاشکی اشک مرا می دیدی

خنده هایت قند است

چای هم آماده

چای با طعم خدا 

بوی آن پیچیده

از دلت تا همه جا

پاشو مهمان عزیز

توی فنجان دلم 

 چایی داغ بریز

 

عرفان نظراهاری

 

يکشنبه 5/2/1389 - 16:1
ادبی هنری

"
برتولد برشت"
دختر كوچولوی صاحبخانه از اقای "كی " پرسید:
اگر كوسه ها ادم بودند با ماهی های كوچولو مهربانتر میشدند؟
اقای كی گفت:البته !اگر كوسه ها ادم بود ند
توی دریا برای ماهیهاجعبه های محكمی میساختند
همه جور خوراكی  توی ان میگذاشتند
مواظب بود ند كه همیشه پر اب باشد
هوای بهداشت ماهی های كوچولو را هم داشتند
برای انكه هیچوقت دل ماهی كوچولو نگیرد
گاهگاه مهمانی های بزگ بر پا میكردند
چون كه
گوشت ماهی شاد از ماهی دلگیر لذیذتر است

برای ماهی ها مدرسه میساختند
وبه انها یاد میدادند
كه چه جوری به طرف دهان كوسه شنا كنند
درس اصلی ماهیها اخلاق بود
به انها می قبولاند ند
كه زیبا ترین و باشكوه ترین كار برای یك ماهی این است

كه خودش را در نهایت خوشوقتی تقد یم یك كوسه كند
به ماهی كوچولو یاد میداد ند كه چطور به كوسه ها معتقد باشند
وچه جوری خود را برای یك اینده زیبا مهیا كنند
اینده یی كه فقط از راه  اطاعت به دست میایید
اگر كوسه ها ادم بودند
در قلمروشا ن البته هنر هم وجود داشت
از دندان كوسه تصاویر زیبا ورنگارنگی می كشیدند
ته دریا نمایشنامه ییروی صحنه میاوردند كه در ان ماهی كوچولو های قهرمان
شاد وشنگول به دهان كوسه ها شیر جه میرفتند
همراه نمایش اهنگهای محسور كننده یی هم مینواختند كه بی اختیار
ماهیهای كوچولو را به طرف دهان كوسه ها میكشاند
در انجا بی تردید آیینی هم وجود داشت
كه به ماهیها می ا موخت
"
زندگی واقعی در شكم كوسه ها اغاز میشود"
شنبه 14/6/1388 - 23:23
شعر و قطعات ادبی

               آی سهراب  کجایی که ببینی حالا
      
     
دل خوش مثقالی است

      
     
دل
خوش نایاب است
      
     
توسوالت این بود

      
     
دل خوش
سیری چند
      
     
من سوالم این است

      
     
معدن این دل
خوش
      
     
تو بگو ای سهراب

در کدامین کوه است
       
     
در کدامین صحرا

      
     
در کدامین
جنگل
      
     
راستی این دل خوش میوه ی زیباییست؟

      
     
من شنیدم این دل

      
     
بوی خوبی دارد

      
     
مثل خون
دل آن آهوها
      
     
راستی ای سهراب

      
     
نکند این دل
خوش
      
     
مثل آن مشک ختن

      
     
نافه
ی آهوییست
      
     
شاید اصلادل خوش

      
     
بوده یک افسانه

      
     
چون در این عهد ندیدم دل خوش

      
     
دم هر عطاری
عده ای منتظرند
      
     
مرد عطار به ایشان گفتست

      
     
دل خوش می آید

      
     
قیمت مثقالش

      
     
جانتان
میطلبد
      
     
مردهامیگویند

      
     
جان ما را تو بگیر

      
     
دل خوش را به عزیزانمان ده

       
     
مرد عطار
فرورفته به فکر


      او چنین قیمت گفت

تا کسی در پی این افسانه
      
     
به در دکانش

      
     
ننشیند شب
و روز
      
     
خود مرد عطار

      
     
فکر می کرد ، دل خوش
مثل
      
     
نغمه های ققنوس

      
     
بوده یک
افسانه
      
     
آی سهراب بگو  ، تو اگر میشنوی

      
     
بکجا باید رفت  ، تادل خوش را دید

      
     
عده ای می گویند ، دل خوش
  ، مال و منال دنیاست
      
     
دیگران می گویند ، دل خوش اینجانیست ، دل
خوش آن دنیاست
      
     
من بلاتکلیفم

      
     
دل خوش گر
پول است
      
     
مردم ثروتمند ، پس چرا نالانند

      
     
لب آنها خندان ، چشمشان گریان است

      
     
آی سهراب تو از این دنیا
،رفته ای گو تو به ما
      
     
دل خوش آنجابود ؟
!
      
     
چند بود ارزش آن

      
     
مزه اش چیست بگو – مشتاقیم

      
     
حیف بین من وتو سخنی ممکن نیست

      
     
ما ندیدیم دل خوش
اما ، در پی اش می گردیم
      
     
اگر آن را دیدیم ، ما به او میگوییم
درپی اش می گشتی
      
     
آی سهراب ... توهم .... اگر او رادیدی

      
     
نبری از یادت مردم عهد مرا

      
     
گو به این
عهد سری هم بزند
      
     
شاید اینجا ماند و ، دل ما هم خوش
شد
      
     
آی سهراب بخواب

      
     
سرد وآرام و
خموش
      
     
چون که آرامش تو ،پر از زیباییست

      
     
ما
ولی می گردیم ،ما ولی می جوییم...

سه شنبه 10/6/1388 - 13:58
ادبی هنری

گفتند: چهل شب حیاط خانه ات را آب و جارو کن. شب چهلمین، خضر(ع) خواهد آمد. چهل سال خانه ام را رفتم و روبیدم و خضر(ع) نیامد. زیرا فراموش کرده بودم حیاط خلوت دلم را جاروب کنم.                                                          ***

گفتند : چله نشینی کن. چهل شب خودت باش و خدا و خلوت. شب چهلمین بر بام آسمان خواهی رفت. و من چهل سال از چله ی بزرگ زمستان تا چله ی کوچک تابستان را به چله نشستم، اما هرگز بلندی را بوی نبردم. زیرا از یاد برده بودم که خودم را به چهلستون دنیا زنجیر کرده ام.                                                   *****

گفتند: دلت پرنیان بهشتی است. خدا عشق را در آن پیچیده است. پرنیان دلت را واکن تا بوی بهشت در زمین پراکنده شود.چنین کردم، بوی نفرت عالم را گرفت. و تازه دانستم بی آنکه با خبر باشم، شیطان از دلم چهل تکه ای برای خودش دوخته است.به اینجا که می رسم، نا امید می شوم، آن قدر که می خواهم همه ی سرازیری جهنم را یکریز بدوم. اما فرشته ای دستم را می گیرد و می گوید : هنوز فرصت هست، به آسمان نگاه کن. خدا چلچراغی از آسمان آویخته است که هر چراغش دلی است. دلت را روشن کن. تا چلچراغ خدا را بیفروزی. فرشته شمعی به من می دهد و می رود. راستی امشب به آسمان نگاه کن، ببین چقدر دل در چلچراغ خدا روشن است.         

عرفان نظرآهاری
چهارشنبه 24/4/1388 - 14:14
مصاحبه و گفتگو
شاید دیگر مرا نشناسی، شاید مرا به یاد نیاوری. اما من تو را خوب می شناسم. ما همسایه ی شما بودیم و شما همسایه ی ما و همه مان همسایه ی خدا.یادم می آید گاهی وقت ها می رفتی و زیر بال فرشته ها قایم می شدی. و من همه ی آسمان ها را دبنبالت می گشتم؛ تو می خندیدی و من پشت خنده ها پیدایت می کردم.خوب یادم هست که آن روزها عاشق آفتاب بودی. توی دستت همیشه قاچی از خورشید بود. نور از لای انگشت های نازکت می چکید. راه که می رفتی ردی از روشنی روی کهکشان می ماند.یادت می آید؟؟ گاهی شیطنت می کردیم و می رفتیم سراغ شیطان. نو گلی بهشتی به سمتش پرت می  کردی و او کفرش در می آمد. اما زورش به ما نمی رسید. فقط می گفت: همین که پایتان به زمین برسد، می دانم چطور از راه به درتان کنم.تو، شلوغ بودی، آرام و قرار نداشتی. آسمان را روی سرت می گذاشتی و شب تا صبح از این ستاره به آن ستاره می پریدی و صبح که می شد در آغوش نور به خواب می رفتی.اما همیشه خواب زمین را می دیدی. آرزویی رویاهای تو را قلقلک می داد. دلت می خواست به دنیا بیاییی. و همیشه این را به خدا می گفتی. و آن قدر گفتی و گفتی تا خدا به دنیایت آورد. من هم همین کار را کردم، بچه های دیگر هم؛ ما به دنیا آمدیم و همه چیز تمام شد.تو اسم مرا از یاد بردی و من اسم تو را، ما دیگر نه همسایه ی هم بودیم و نه همسایه ی خدا. ما گم شدیم و خدا را گم کردیم.....دوست من، همبازی بهشتی ام!!نمی دانم چقدر دلت برایم تنگ شده. هنوز آخرین جمله خدا توی گوشم زنگ می زند: از قلب کوچک تو تا من یک راه مستقیم است، اگر گم شدی از این راه بیا.بلند شو. از دلت شروع کن.شاید دوباره همدیگر را پیدا کردیم.                    عرفان نظر آهاری
سه شنبه 16/4/1388 - 16:5
دانستنی های علمی

برگرفته از وبلاگ شهر ایرانی:

مقدمه:
به آسمان نگاه کنید، زلزله ها از آسمان می آیند


مدتی است که با یک تکنولوژی استثنائی به اسم “هارپ” آشنا شده ام و در پیامد این آشنایی تمام اینترنت را برای منابع ایرانی در مورد این موضوع گشتم، اما به نتیجه ی خاصی نرسیدم. اگر شما در گوگل “HAARP” را جستجو کنید به هزاران هزار وب سایت برخورد خواهید کرد که در مورد HAARP نوشته اند… اما همه ی آنها به انگلیسی هستند. نهایتا ایرانی های عزیزی که با زبان انگلیسی آشنایی ندارند در مورد این مسئله ی حساس خبری نخواهند داشت، و ندانستن به این معنی است که از طریق هارپ هر آسیب و بلایی که دلشان می خواهند سر مردم دنیا بیاورند، و در اخبار ها و روزنامه ها به عنوان “پدیده های طبیعی” تقدیم مردم کنند و مطمئنا کسی که در مورد هارپ چیزی نمی داند خام این حرف ها خواهد شد.

حوادث طبیعی در طول میلیون ها سال طبیعی بوده اند بغیر از ده های اخیر که این حوادث برخی طبیعی و برخی دیگر از طریق تکنولوژی های پیشرفته تولید و به جان و مال مردم لطمه میزنند.

این حوادث ظاهراً طبیعی که غیر طبیعی تولید میشوند (مثل زلزله، طوفان ها، خشکسالی ها و سیل های بی شاخ و دم) را امروزه از طریق فرستادن ماکرو ویو (microwave) از ماهواره ها و پروژه های هارپ بوجود می آورند. قابل گفتن است که زلزله را نیز میتوان از طریق انفجار بمب اتمی در چاهای عمیق نیز تولید کرد.

من به عنوان شخصی که با تحقیق هایم به دنبال حقیقت های پوشیده هستم، وظیفه ی خود می دانم که جواب هایی را که پس از مطالعه در این مورد به دست آورده ام را به زبان فارسی، همراه با عکس و فیلم در اختیار ایرانیان بگذارم.

اگر چه این مسئله یک مسئله ی جدید و در عین حال به اثبات رسیده است، ولی با این حال در مورد آن تبلیغاتی انجام نمی شود. من نیز مسئله را از لحاظ علمی به طور مطلق مطرح نخواهم کرد. آنچه را که می خوانید بیشتر جنبه ی آگاهی دارد و تحقیق بیشتر در این مورد به عهده ی شما خواهد بود.


هارپ چیست؟ به صدای [URL="http://www.zoodi.com/121/soraya.blog/h-sound.mp3"]هارپ[/URL] گوش دهید

هارپ یک پروژه تحقیقاتی است که در ظاهر برای بررسی و تحقیق درباره لایه ی آیونوسفیر (Ionosphere) و مطالعات معادن زیر زمینی (با استفاده از امواج رادیویی [URL="http://www.vlf.it/frequency/bands.html"]ELF/ULF/VLF[/URL]) تاسیس شده است. ولی در واقع “پروژه ای با تکنولوژی جنگ ستارگارن” به منظور کامل کردن یک سلاح جدید پایه گذاری گردیده است.

( توضیح آنکه: جنگ هایی که از امواج “رادیویی”، “لیزر” و “نیروی مغناتیس” برای صدمه به نیروی مقابل استفاده کند به جنگ ستارگان معروف است و این اسم را از فیلم Star War گرفته اند)

آیونوسفیر چیست و کجاست؟

لایه ی آیونوسفیر در بالاترین لایه ی اتموسفیر (Atmosphere) قرار دارد.

این لایه تشعشات خطرناک “ماورای بنفش” و “اکس ری” خورشید را جذب کرده و مانند سقفی از ورود آنها به زمین جلوگیری می نماید تا زندگی بر روی کره زمین امکان پذیر گردد. همچنین به دلیل محیط الکتریکی موجود در آیونوسفیر از این لایه برای انعکاس امواج رادیوئی به اطراف زمین استفاده می شود. اگر این لایه به هر دلیلی دچار اختلال شود تاثیرا ت بسیار زیادی بر روی زمین گذاشته و زیستن را مختل می کند.

لایه آیونوسفیر چه ربطی به هارپ دارد؟

سیستم هارپ طوری طراحی شده است که بر روی آیونوسفیر تاثیر مستقیم داشته باشد. از نمونه های این تاثیرات قرمز و گداخته شدن و یا ذره بینی نمودن لایه را میتوان نام برد.

این سیستم در حال حاظر از یک مجموعه آنتن های مخصوص (١٨٠ برج آنتن آلومنیومی به ارتفاع ٥٠/٢٣متر) تشکیل و برروی زمینی وسیعی به مساحت ٢٣٠٠٠ متر مربع در آلاسکا (Alaska) نصب گردیده است.

این آنتن ها امواج مافوق کوتاه [URL="http://www.vlf.it/frequency/bands.html"]ELF/ULF/VLF[/URL] را تولید و به آیونوسفیر پرتاب می کنند.


آنتن های هارپ در آلاسکا

اصولا امواج آنتن ها پس از اصابت به آیونوسفیر و بازگشت به زمین قادر اند نه تنها به عمق دریا بروند بلکه فرا تر رفته و به اعماق زمین نیز وارد میشوند و عملکرد آن بمانند “رادیو ترموگرافی” (Radio Thermography) است که امروزه ژئولژیست ها برای اکتشافات مخازن مختلف شامل گاز و نفت استفاده می کنند. وقتی یک موج کوتاه “رادیو ترموگرافی” به داخل زمین فرستاده میشود به لایه های مختلف برخورد کرده و آن لایه ها را به لرزه می آورده و از لرزش صدایی با فرکانسی مخصوص تولید و به سطح زمین باز میگرداند و ژئولژیست ها از صدای بازگشتی قادرند مخازن زیرزمین را شناسایی کنند.

با این تفاوت که رادیو ترموگرافی سیستمی است که با قدرتی به کوچکی ٣٠ وات لایه های زیر زمینی را به لرزه درمی آورد و حال آنکه هارپ سیستم فوق الاده پیشرفته تری است که همان لایه های زمین را می تواند با استفاده از قدرتی برابر با ١,٠٠٠,٠٠٠,٠٠٠ (یک میلیارد) تا ,١٠,٠٠٠,٠٠٠,٠٠٠ (ده میلیارد) وات بلرزاند! بدیهی است که هر چقدر قدرت امواج بیشتر می شود, تاثیراتش بر روی آیونوسفیر و اثرات ذره بینی آن بالاتر می رود. هدف از استفاده از این قدرت چیست؟

از نمودار فوق متوجه می شوید که آیونوسفیر گداخته شده (به رنگ قرمز دیده می شود) و سپس مثل یک قلب شروع به تپش میکند و از این تپش ها، فرکانس های فوق کوتاه تولید شده که پس از اصابت به زمین به داخل آن نفوذ مینماید و در توضیحات زیر مشاهده خواهید کرد که چگونه از این فرکانس فوق کوتاه و نیرومند، زمین زلزله و خرابی تولید میگردد.

برای درک چگونگی ایجاد زمین لرزه یک مثال بزنم: وقتی شخصی صحبت میکند، اول تارهای صوتی او میلرزند (مثل لرزش های ایجاد شده در آیونوسفیر). از این لرزش فرکانس صوتی تولید شده و پس از اصابت به پرده گوش شنونده، پرده گوش او را میلرزاند (مثل به لرزه در آوردن لایه های زیر زمین به سبب اصابت فرکانس های تولید شده از آیونسفیر) و سپس در گوش صدا تولید شده و شنونده آنرا به شنود.

خوب حالا که چی؟

با کمی فکر کردن می توان متوجه این شد که تکنولوژی هارپ “با ویژگی معادن یابی” برای پیدا کردن مخزن های گازی و نفتی ساخته نشده است! زیرا برای پیدا کردن مخازن نیاز به یک میلیارد وات نیست و یک ترموگراف برای این کار کافیست. با توجه به تاثیرات هارپ بر روی آیونوسفیر و نهایتا تاثیرات آن بر روی زمین و وضعیت آب و هوا، می باید در مورد این تکنولوژی کمی جدی تر فکر کنیم. این تغییرات شامل خشکسالی در مناطقی که تا به حال بی سابقه بوده است، بارندگی های سیل آسا در جاهایی که به خشک بودن معروف هستند، طوفان ها و سونامی ها و ساده تر از همه ایجاد زلزله را میتوان برای هارپ به شمار آورد.

ناگفته نماند که امواج بازگشتی از آیونوسفیر، پس از ورود به عمق دریا میتوانند صدمات جانی برای موجودات دریایی، به خصوص نهنگ ها و [URL="http://zoodi.com/121/soraya.blog/PersianGulf-DeadDolphins.jpg"]دلفین ها[/URL] را در بر داشته باشند.

توضیحات کوتاهی در مورد برخی از کاربرد های هارپ به شرح زیراند:

١- ایجاد موج Extreme Low Frequency) ELF) با فرکانس از ١ تا ٢٠ هرتس به توسط آیونوسفیر، که با برخورد امواج هارپ تولید شده و سپس به زمین فرستاده می شود و تا اعماق ٣٥ کیلومتری زمین نفوذ نماید که پس از برخورد به لایه های مختلف زیر زمینی تولید صدا نموده و در پی آن ایجاد زلزله می نماید. برای تعاریف “فرکانس باند” ها به [URL="http://www.vlf.it/frequency/bands.html"]اینجا[/URL] اشاره کنید.

٣٠ دقیقه قبل از زلزله ی سیچوان (Sichuan) در چین در سال ٢٠٠٨، واکنش گذاختگی آیونوسفیر در آسمان مشاهده میشد و در پی آن زلزله هولناک ٨ ریشتری در آنجا بوقوع پیوست. فیلم کوتاهی از این گذاختگی را [URL="http://www.zoodi.com/pages-misc/2008-vdo-bypage/China-Earthquake.html"]تماشا کنید[/URL].

٢- با قابلیت تکنولوژی “ترموگرافی” می تواند کلیه اطلاعات معدن های زیر زمینی کره زمین را در اعماق کم شناسایی کند و کلیه تاسیسات زیر زمینی کشورهای دیگر را دقیقا زیر مطالعه قرار دهد.

٣- ایجاد [URL="http://www.zoodi.com/121/soraya.blog/indonesia-tsunami.jpg"]سونامی[/URL]، خشکسالی، آتش فشان، سیل ها، طوفان هایی نظیر طوفان [URL="http://www.zoodi.com/121/soraya.blog/Katrina-4.jpg"]کاترینا در نیواورلئان[/URL] (New Orleans) [URL="http://www.zoodi.com/121/soraya.blog/Hurricane-Guno-Oman.jpg"]طوفان گانو عمان[/URL] .

٤- انتقال نیروی برق از محل تاسیسات هارپ به نقطه ی دیگر از زمین و همچنین انتقال برق از زمین به ماهواره ها.

٥- ایجاد اختلال و کنترل فرکانس های نوری مغز در سطوحی به وسعت شهرها و [URL="http://www.prophecies.org/Messages/april09c.htm"]کنترل انسانها[/URL] از راه دور و ایجاد “غش” و تولید “وهم” در مغز انسانها.

٦- ایجاد اختلال در جریان برق و قطع برق شهری و اختلال در کار کامپیوتر هواپیماهای مسافربری (مقاله ای از شرکت بوئینگ (Boeing) در این رابطه [URL="http://www.geocities.com/area51/Shadowlands/6583/project041.html"]بخوانید[/URL])، جت های جنگنده، کشتی ها، زیر دریایی ها و غیره.

٧- ایجاد انفجار های عظیم زیر زمینی با قدرت بمب های اتمی و بدون تولید اشعه های رادیو اکتیو (Radioactive).

٨- اختلال درعملکرد طبیعی آیونوسفیر که چرخش زمین را در کنترل دارد. احتمال بسیار میرود که درصورت دستکاری های متناوب تاثیراتی در حرکت چرخشی زمین ایجاد گردد، بدین صورت که یا چرخش را سرعت بخشیده و یا کند نماید.

٩- ایجاد دیوارهای رادیویی ضد هواپیما و ضد موشک.

می توان به راحتی گفت که همه اسلحه های جنگی معمول و متداول امروزه در مقابل با این تکنولوژی جدید کاملا متروکه به شمار میایند به گونه ای که “هارپ” میتواند با یک عملکرد کلیه کامپیوتر های یک هواپیما را از فواصل دور از کار انداخته و آنرا سقوط دهد.

با دقت متوجه میشوید هارپ استفاده های زیادی بعنوان تهدید و یا سرکار گذاشتن کشورها دارد. مثلا می خواهند به کشوری حمله کنند در این صورت برای جلوگیی از مزاحمت احتمالی کشور همسایه برای آنها زمین لرزه آورده و با سرکار گذاشتن آن کشور، برنامه های شوم خود را اجرا کنند.

در این مقاله ما فقط به نکته ١، یعنی فقط در رابطه با ایجاد زلزله بتوسط هارپ می نویسم.

در ابتدا نگاهی می کنیم به تعداد زمین لرزه هایی که در بیست سال اخیر در ایران رخ داده اند. این اطلاعات را از وب سایت “[URL="http://www.iiees.ac.ir/"]پژوهشگاه زلزله شناسی ایران[/URL]” به دست آوردم. این نمودار با توجه به تعداد زمین لرزه های بالای 3 ریشتر تهیه گردیده است.

نکته ی مورد توجه اینجاست که سیستم هارپ در سال ١٩٩٨ (١٣٧٧) تکمیل شد و این مصادف با سالیست که از آن به بعد به تعداد زمین لرزه ها در ایران اضافه شده است.

همان طوری که مشاهده می کنید، تعداد زمین لرزه هایی که در ایران در بیست سال اخیر آمده است رو به بالا بوده. محاسبات من اینگونه نشان میدهد که:

٧/٢٠٨ میانگین بین دهه ی ١٣٦٧-١٣٧٧
٤/٦٣٩ میانگین بین دهه ی ١٣٧٧-١٣٨٧
افزایش در دهه اخیر برابر با : ٤/٢٠٦ درصد

برای مقایسه نگاهی می کنیم به تعداد زمین لرزه های بیست سال اخیر در نیوزیلند که یکی از زلزله خیز ترین کشورهای دنیا می باشد. اطلاعات را از وب سایت “[URL="http://www.gns.cri.nz/"]جی ان اس – نیوزیلند[/URL]” به دست آوردم.

٣/١٥٥٩٣ میانگین بین دهه ی ١٣٦٧-١٣٧٧
٢/١٥٢٠٦ میانگین بین دهه ی ١٣٧٧-١٣٨٧
کاهش در دهه اخیر برابر با: ٤٦/٢ درصد

اگر به نمودار زلزله در آلاسکا، که مجموعه ی هارپ در آن واقع است دقت کنیم متوجه افزایش بسیار غیر طبیعی را در سال ١٣٨١ مشاهده می کنیم که تعداد زمین لرزه ها به یکباره چهار برابر سال های قبل می شود. این تغییر ناگهانی شاید به دلیل آزمایشات تحقیقاتی مسئولین هارپ در این ایالت باشد. اطلاعات زیر از از وب سایت “[URL="http://www.aeic.alaska.edu/"]مرکز اطلاعاتی زمین لرزه آلاسکا[/URL]” به دست آمده است.

٩/٤٧٧٣ میانگین بین دهه ی ١٣٦٧-١٣٧٧
٤/١٨٦٥٨ میانگین بین دهه ی ١٣٧٧-١٣٨٧
افزایش در دهه اخیر برابر با : ٨/٢٩٠

چرا درصد زلزله ها در عمق ١٤ کیلومتر در ایران اینگونه بالا رفته اند؟

در حین جستجو ها به یک عدد ویژه ای برخورد کردم که به نظرم غیر واقعی رسید. سئوالی برایم پیش آمد که چگونه اغلب زمین لرزه ها در چند سال اخیر در ایران در عمق ١٤ کیلومتر اتفاق افتاده اند؟ و وقتی نگاهی به دهه قبل انداختم متوجه شدم که عملا درصد زمین لرزه ها در این عمق یا صفر بودند و یا حد اکثر تا دو درصد.

یاد آور می شویم: زمین لرزه های خطر ناک در لبه های “رگه گسل” یا “Fault lines” تولید میگردند.

ارگ بم ما چه شد؟


بم بعد از ٢٠٠٠ سال ایستایی؟!

در اواخر آذر ماه ١٣٨٧ در اینترنت به دنبال مطالبی در مورد زلزله در ایران بودم، که به تالار گفتگو وب سایت [URL="http://blogfa.com/Desktop/forum.p30world.com"]پی سی ورلد[/URL] رسیدم. در آنجا به مطلبی که شخصی با نام “عادل کهن” (adelkohan) در مورد وقوع زلزله های پی در پی بندر لنگه نوشته بود برخورد کردم که در زیر مشاهده می کنید:

من ساکن بندرلنگه هستم، شهری کوچک در کنار خلیج فارس.
دو هفته قبل زلزله زیاد میومد که کمتر از 3 ریشتر بود. این زلزله ها تا دو هفته ادامه داشتند. در موقع زلزله بعضی از قسمت های دریا برای چند لحظه قرمز میشد و در این دو هفته ماهی ها میمردند و بعضی ها هم سوخته بودند. بعد چند روز بوی بد (مثل بوی فاضلاب) از طرف دریا به سمت شهر اومد.
در اخبار استان گفته بود که این به خاطر جلبک های سمی در دریا است (که من در این ٢٧ سالی که در بندرلنگه بودم جلبک سمی نشنیده بودم). بعد از این اعلام کرد که ماهی های بعضی مناطق استان را کسی مصرف نکند.
من یک تکه از فیلم حادثه عجیب که در دریا رخ داده می گذارم و نگاه کنید.
من خودم وقتی یک هفته زلزله پشت سر هم میکرد گفتم حتما کوه آتشفشان توی دریا است. حالا نظر دوستان چیه…

برای تماشای این فیلم کوتاه به [URL="http://www.4shared.com/file/80567031/9c6fa63f/___.html"][/URL][URL="http://www.4shared.com/file/80567031/9c6fa63f/___.html"]اینجا[/URL] اشاره کنید

این کلیپ کمتر از یک دقیقه است و تماشای آن به شما توصیه می شود. هنگام تماشا به قرمزی روی سطح آب دقت کنید.

دلفین های ما چه شدند؟

در سال ١٣٨٦ , ١٥٢ دلفین در خلیج فارس به طور غیر منتظره در دو نوبت به فاصله یک ماه مرده و به ساحل دریا کشیده شدند. دسته ی اول شامل ٧٩ دلفین و دسته دوم هم ٧٣ دلفین بود.

دلیل های مختلفی برای مرگ این دلفین ها آورده شد ولی اگر از من می پرسید هیچ کدام قانع کننده نیستند. این دلفین ها کاملا مشخص است که سوخته اند! اینکه “خودکشی” کرده اند، یا اینکه به خاطر “فعالیت های صیادی” مرده اند جوابگوی سوختگی بدن های آنها را نمیدهد!

به گزارش خبرگزاری آفتاب “علت مرگ ٧٣ دلفین دیگر كه یك ماه پس از حادثه نخست رخ داد را نیز این كارشناسان بین‌الملللی در گزارش خود، ‘عوامل طبیعی’ اعلام كرده‌اند كه در این گزارش هنوز عوامل طبیعی ناشناخته است و می‌تواند ‘شوک’ یا ‘استرس’ باشد كه در نتیجه آن یكی از دلفین‌ها به سمت ساحل آمده و مابقی نیز به دنبال آن آمده‌اند یا یكی از آن‌ها برای شكار ماهی به سمت ساحل آمده و بقیه نیز آمده‌اند و در ساحل كه شیب ملایمی دارد، گیر كرده‌اند.” ٢/١٢/١٣٨٦
آیا پاسخ به سئوال مرگ دلفین ها در خیلج فارس “هارپ” نیست؟

این سوختگی نیست؟؟؟؟؟؟

هارپ (HAARP) یک پروژه ایست که مسئولین اعلام کردند برای “بررسی و تحقیق” درباره لایه ی آیونوسفیر بر پا شده است. ولی در واقع این یک سلاح پیشرفته ی جنگی جدید است که کلیه ی اسلحه های صده ی قرن بیستم را فلج می کند.

هزینه های این پروژه مشترکا از طرف نیروی هوایی آمریکا، نیروی دریایی آمریکا، آژانس تحقیقاتی پروژه های دفاعی پیشرفته ی آمریکا و دانشگاه آلاسکا است. لازم به یادآوریست که سیستم “هارپ” در کشورهای گرین لاند، نروژ، شوروی و همچنین در روی بعضی از ماهواره ها به جهت فلج کردن سیستم رادیویی هواپیما ها و نهایتا سقوط آنها استفاده میگردد.

نتایج:

همانطور که گفته شد ارتعاشات رادیویی هارپ باعث سرخ شدن لایه آیونوسفیر شده و این لایه را به نوسان در می آورد.

این نوسانات به نوبه خود موجب صدا با فرکانس های کوتاه از ١ تا ٢٠ هرتس می شوند که فرکانس
(Extremely Low Frequency/Ultra Low Frequency ELF/ULF) نام دارند. این فرکانس ها پس از نفوذ به زمین، زمین زلزله ایجاد می کنند.

با توجه به ازدیاد درصد زلزله در سطح ایران در دهه اخیر نسبت به دهه پیشین که متجاوز به ٤/٢٠٦ % بوده است میتوان به وجود تاثیرات دیگری در ایجاد زلزله های مصنوعی پی برد، خصوصا آنکه این ازدیاد پس از آغاز فعالیت های هارپ واقع شده اند.

پیشنهادات برای پیش اخطار:

اینکه همه باید در مورد هارپ و ماهواره هایی که دارای چنین تکنولوژی هستند کاملا آگاه و مطلع باشند هیچ شکی نیست و قصد من در جمع آوری این اطلاعات صرفا به همین منظور نیز بوده است. بنابراین تقاضای ما از شما خواننده ی محترم با فروتنی چیزی جز این نیست که آنچه را که در این مقاله خوانده اید به دیگران انتقال دهید.

برای پیشگیری و دریافت پیش اخطار از این قبیل زلزله ها میتوان ایستگاهایی در حوزه های وسیع تاسیس و بکار گرفت و با اندازه گیری فرکانس صداهایی که از آسمان می آید به بروز این زلزله پی برد.

زمان دریافت پیش اخطارهای ELF بین ١٥ دقیقه تا ٣ ساعت قبل از وقوع زلزله متغیر است. زلزله ی چین 30 دقیقه پس از مشاهده ی سرخی آیونوسفیر به وقوع پیوست.

اندازه گیری فرکانسELF/ULF در جاهایی که خالی از فرکانسهای مزاحم دیگر از قبیل برق فشار قوی، فرودگاه ها، ایستگاه های رادیویی و تلفنی میباشد، انجام پذیر است.

نمونه ای از یک دستگاه ELF/ULF سنج دستی و یک دستکاه Magnetometer را در زیر مشاهده میکنید. برای اطلاعاب بیشتر بر روی آنها اشاره کنید.

[URL="http://www.lessemf.com/gauss.html"][/URL]
[URL="http://www.lessemf.com/gauss.html"]ُELF/ULF Receivers 0.01Hz-40Hz[/URL] [URL="http://www.magneticsciences.com/Gaussmeter.html"]Bell-5180-Magnetometer[/URL]
شنبه 16/3/1388 - 13:24
محبت و عاطفه

   چشمهایت را ببند

 به دوران کودکیت برگرد 

 بچه که بودی از زندگی چه میدانستی؟ 

 نگاهت معصوم بود،

 وخنده های کودکانه ات از ته دل،

 بزرگترین دلخوشی ها داشتن اسباب بازی دوستت، پوشیدن کفش بزرگترها 

 و حتی خوردن یک تکه کوچک شکلات

 بچه که بودی حسادت، کینه و نفرت در قلب کوچکت جایی نداشت، 

 دوست داشتنت پاک و بی ریا بود، 

 و بخشیدنت با رضایت ،

  چاره ناراحتی ات لحظه ای گریستن بود و بس،

 و این پایان تمام کدورت ها می شد،

و می خندیدی و در دنیای خودت غرق می شدی! 

 چه شد؟ بزرگ شدی؟؟

 نگاه معصومت سردرگم شد،

 و خنده هایت از سر اجبار،


اگر حسود نشدی، اگر کینه به دل نگرفتی، و اگر متنفر نیستی ،


یاد گرفتی که ببینی و تجربه کنی و مغموم شوی


می بخشی در حالی که رنجیده ای،


با تمام وجود گریه میکنی اما از ته دل نمی خندی،

برگرد


باز هم کودکی باش سبکبار


روحت را آزاد کن

به خودت کمک کن تا از سردرگمی ها رها شوی،


تا بتوانی دوباره نفسی بکشی،


بخواه که تنها خودت باشی،


می توانی، تنها اگر بخواهی

باز هم زندگی کن،


در انتظار لبخند گرم کودکانه ات می توان بود؟.... کاش هرگز بزرگ نمی شدیم ...
چهارشنبه 6/3/1388 - 15:42
خواستگاری و نامزدی

     دیوارها اگر چه متهم به ایجاد فاصله هستند ، اما این دستان دیوار ساز ما است که تبرئه

میشوند . . .

 
دوشنبه 14/2/1388 - 16:21
ادبی هنری

من می‌‌توانم خوب، بد، خائن، وفادار، فرشته‌خو یا شیطان‌صفت باشم

 

من می توانم تو را دوست داشته یا ازتو متنفر باشم،

 

من می‌توانم سکوت کنم، نادان و یا دانا باشم،

 

چرا که من یک انسانم، و این‌ها صفات انسانى است

 

و تو هم به یاد داشته باش :

 

من نباید چیزى باشم که تو می‌خواهى ، من را خودم از خودم ساخته‌ام،

 

تو را دیگرى باید برایت بسازد و

 

تو هم به یاد داشته باش

 

منى که من از خود ساخته‌ام، آمال من است ،

 

تویى که تو از من می سازى آرزوهایت و یا کمبودهایت هستند.

 

لیاقت انسان‌ها کیفیت زندگى را تعیین می‌کند نه آرزوهایشان

 

و من متعهد نیستم که چیزى باشم که تو می‌خواهى

 

و تو هم می‌توانى انتخاب کنى که من را می‌خواهى یا نه

 

ولى نمی‌توانى انتخاب کنى که از من چه می‌خواهى .

 

می‌توانى دوستم داشته باشى همین گونه که هستم، و من هم.

 

می‌توانى از من متنفر باشى بى‌هیچ دلیلى و من هم ،

 

چرا که ما هر دو انسانیم.

 

این جهان مملو از انسان‌هاست ،

 

پس این جهان می‌تواند هر لحظه مالک احساسى جدید باشد.

 

تو نمی‌توانى برایم به قضاوت بنشینى و حكمی صادر كنی و من هم،

 

قضاوت و صدور حکم بر عهده نیروى ماورایى خداوندگار است.

 

دوستانم مرا همین گونه پیدا می کنند و می‌ستایند،

 

حسودان از من متنفرند ولى باز می‌ستایند،

 

دشمنانم کمر به نابودیم بسته‌اند و همچنان می‌ستایندم،

 

چرا که من اگر قابل ستایش نباشم نه دوستى خواهم داشت،

 

نه حسودى و نه دشمنى و نه حتا رقیبى،

 

من قابل ستایشم، و تو هم.

 

یادت باشد اگر چشمت به این دست نوشته افتاد

 

به خاطر بیاورى که آن‌هایى که هر روز می‌بینى و مراوده می‌کنى

 

همه انسان هستند و داراى خصوصیات یک انسان، با نقابى متفاوت،

 

اما همگى جایزالخطا.

 

نامت را انسانى باهوش بگذار اگر انسان‌ها را از پشت نقاب‌هاى متفاوتشان شناختى،

 و یادت باشد که کارى نه چندان راحت است
پنج شنبه 10/2/1388 - 12:51
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته