دانستنی های علمی
خدایا
در تنهایی با تو حرف می زنم واز تو آرامش می گیرم . این تویی كه به من شوق
زندگی می دهی .تو با شادی من شادی و هیچگاه نمی خواهی بنده ات افسرده باشد
.به من قدرت مبارزه با مشكلات بده .به من قدرت بده تا پیام تو را به گوش
همه برسانم .كلام تو آرامش بخش دلهای ماست
می
دانم كه تو همه جا با منی چون در قلب منی،چون جاری در ذره ذره وجود
منی.خدایا تو تنها پناهگاه انسانها هستی. از تو می خواهم كه حقایق را
برایم روشن سازی و مرا لحظه ای تنها نگذاری.
از تو می خواهم كه به زندگی ام روشنایی و شادی وعشق ببخشی.پروردگارا از تو می خواهم كه در مواقع سخت در كنارم باشی ومرا یاری كنی .
من همه این دعاها را به نام مقدس تو از درگاهت میخواهم .امین
نیل دونالد والش
شنبه 23/6/1387 - 9:52
خاطرات و روز نوشت
رفیق من سنگ صبور غم هام
به دیدنم بیا كه خیلی تنهام
هیشكی نمی فهم چه حالی دارم
چه دنیای رو به زوالی دارم
مجنونم ودل زده از لیلیا
خیلی دلم گرفته از خیلیها
نمونده از جونی هام نشونی
پیر شدم پیر تو ای جونی
پنج شنبه 21/6/1387 - 14:3
خاطرات و روز نوشت
عشق یعنی همون سلام اول
عشق یعنی مایه قوت قلب
عشق یعنی انفجار احساسات
عشق یعنی كم كردن فاصله ها
عشق یعنی كلید یك رابطه محكم
عشق یعنی در موفقیت هم شریك بودن
عشق یعنی كاری كنی كه راحت پیدات كنه
عشق یعنی مثل اشرف زاده ها باهاش رفتار كنی
عشق یعنی كسی رو دوست داشته باشی كه ازت محافظت كنه
عشق یعنی وقتی باهاش قرار داری به خودت برسی
عشق یعنی یه عالمه حرف رو با یه اشاره گفتن
عشق یعنی هولش بدی تو یك مسیر درست
عشق یعنی یه بازی كه تمومی نداره
عشق یعنی من و تو ما میشویم
عشق یعنی حرفشو باور كنی
عشق یعنی جادوش كنی
عشق یعنی عشق
پنج شنبه 21/6/1387 - 13:52
خاطرات و روز نوشت
باد صبا ،گذر كنی ار در سرای دوست
بر گو كه دوست سر ننهد جز به پای دوست
من سر ننهم مگر اندر قدوم یار
من جان نمیدهم مگر اندر هوای دوست
كردی دل مرا از فراق رخت كباب
انصاف خود بده ،كه بود،این سزای دوست
مجنون اسیر عشق شد اما چو من نشد
ای كاش كس چو من نشود مبتلای دوست
پنج شنبه 21/6/1387 - 13:40
خاطرات و روز نوشت
جانم زفراقت رنج بسیار كشیده
با رفتن تو همیشه آزار كشیده
ما همسفر راه درازی بودیم
بین من و تو زمانه دیوار كشیده
پنج شنبه 21/6/1387 - 13:33
خاطرات و روز نوشت
تو با شعر وترانه دوست بودی
تو با اشك شبانه دوست بودی
تو با این دل ،دل زرد غریبم
صمیمی ،صادقانه دوست بودی
سه شنبه 12/6/1387 - 12:22
خاطرات و روز نوشت
زندگی سوختن و ساختن است
زندگی تجربه آموختن است
آنكس كه حضور عشق را دید كجاست
عشق را به نگاه دل بخشید كجاست
سه شنبه 12/6/1387 - 12:17
خاطرات و روز نوشت
آنجا كه تویی رهگذری نیست مرا
جز نام تو نام دیگری نیست مرا
خواهم كه به جانب تو پرواز كنم
اما چه كنم بال و پری نیست مرا
سه شنبه 12/6/1387 - 12:11
دعا و زیارت
امام حسین (ع):
اگر شما یه قدم به سوی ما بیایید ما صدقدم به طرف شما برمیداریم
دلت را خانه ما كن مصفا كردنش با ما
دوشنبه 11/6/1387 - 2:26
دعا و زیارت
چه باشم وچه نباشم بهار در راه است
بهار همنفس ذو الفقار راه است
نگاه منتظران عاشقانه می خواند
كه آفتاب شب انتظار در راه است
به جاده های كسالت ،به جاده های تهی
خبر دهید كه آن تكسوار در راه است
كسی كه با نفس آفتابی اش دارد
سر شكستن شب های تار ،در راه است
كدام جمعه ،ندانستم ،ولی پیداست
كه آن ودیعه پروردگار در راه است
دلم خوش است میان شكنجه پاییز
چه باشم چه نباشم ،بهار در راه است
جمعه 8/6/1387 - 12:21