• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 34
تعداد نظرات : 16
زمان آخرین مطلب : 4933روز قبل
داستان و حکایت
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. 

خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روبرو شد. 

قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم. 

خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، ۱۰ برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم! 

خانم کمی تامل کرد و گفت؛ مشکلی ندارد. 

آرزوی اول خود را گفت؛ من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم. 

قورباغه به او گفت؛ اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی. 

خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد. 

بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند. 

خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد. 

آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد. 

خانم گفت؛ می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم! 

نکته اخلاقی: خانم ها خیلی باهوش هستند. پس باهاشون درگیر نشین. 

قابل توجه خواننده های خانم؛ اینجا پایان این داستان بود. لطفاً ادامه را نخوانید! و کلی با خودتون کیف کنید اما !.. 

.. 

... 

.. 

.. 

.. 

.. 

.. 

.. 

.. 
مرد دچار حمله قلبی ۱۰ برابر خفیف تر از همسرش شد
دوشنبه 18/2/1391 - 17:23
داستان و حکایت

مردی به استخدام یک شرکت بزرگ چندملیتی درآمد. در اولین روز کار خود، با کافه تریا تماس گرفت و فریاد زد:

«یک فنجان قهوه برای من بیاورید.»

صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با کی داری حرف می زنی؟»

کارمند تازه وارد گفت: «نه»

صدای آن طرف گفت: «من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق.»

مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره.»

مدیر اجرایی گفت: «نه»

کارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت!!!!

يکشنبه 17/2/1391 - 22:30
داستان و حکایت

یکی از نمایندگان فروش شرکت کوکاکولا، مایوس و نا امید از خاورمیانه بازگشت .

دوستی از وی پرسید: «چرا در کشورهای عربی موفق نشدی؟»

وی جواب داد: «هنگامی که من به آنجا رسیدم مطمئن بودم که می توانم موفق شوم و فروش خوبی داشته باشم. اما مشکلی که داشتم این بود که من عربی نمی دانستم. لذا تصمیم گرفتم که پیام خود را از طریق پوستر به آنها انتقال دهم. بنابراین سه پوستر زیر را طراحی کردم:

پوستر اول مردی را نشان می داد که خسته و کوفته در بیان بیهوش افتاده بود.

پوستر دوم مردی که در حال نوشیدن کوکا کولا بود را نشان می داد.

پوستر سوم مردی بسیار سرحال و شاداب را نشان می داد.

پوستر ها را در همه جا چسباندم.»

دوستش از وی پرسید: «آیا این روش به کار آمد؟»

وی جواب داد: «متاسفانه من نمی دانستم عربها از راست به چپ می خوانند و لذا آنها ابتدا تصویر سوم، سپس دوم و بعد اول را دیدند.!!!!

يکشنبه 17/2/1391 - 22:28
دعا و زیارت
خداوند چهار چیز را در چهار چیز مخفی نموده : 

┘◄رضای خود را در طاعت ها:
پس هیچ عبادتی را کم نشمارید شاید همان مورد رضای خدا باشد

┘◄غضبش را در گناهان:
پس هیچ گناهی را کوچک نشمارید شاید همان مورد غضب او باشد

┘◄استجابت خود را در دعاها:
پس هیچ دعایی را اندک مپندارید شاید همان مستجاب باشد

┘◄ولی و دوست خود را در میان بندگانش:
پس به هیچ بنده ای بی اعتنایی نکنید شاید هم او ولی خدا باشد و شما نشناسیدش

مولا علی علیه السلام
تحف العقول صفحه 182
يکشنبه 17/2/1391 - 12:31
آشپزی و شیرینی پزی

مواد لازم : كربنات كلسیم - نشاسته - صمغ كاج - ژلاتین - زاج و محصولات شیمیایی دیگر

 

 

 

 

 

 

 

 

يکشنبه 17/2/1391 - 12:29
داستان و حکایت

زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود.

ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد: مواظب باش، مواظب باش، یه کم بیشتر کره توش بریز….

وای خدای من، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش

باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟

دارن می‌سوزن مواظب باش، گفتم مواظب باش! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی … هیچ وقت!!

برشون گردون! زود باش! دیوونه شدی؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک …

زن به او زل زده و ناگهان گفت: خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟؟!!

شوهر به آرامی گفت: فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری!!!

يکشنبه 17/2/1391 - 12:25
داستان و حکایت

هیزم شکن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده.

شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد. برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت.

متوجه شد همسایه اش در دزدی مهارت دارد. مثل یک دزد راه می رود. مثل دزدی که می خواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ می کند. آن قدر از شکش مطمئن شد که تصمیم گرفت به خانه برگردد لباسش را عوض کند و نزد قاضی برود.

اما همین که وارد خانه شد تبرش را پیدا کرد. زنش آن را جا به جا کرده بود.

مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت و دریافت که او مثل یک آدم شریف راه می رود حرف می زند و رفتار می کند.

 

يکشنبه 17/2/1391 - 12:10
داستان و حکایت

یکی از صبح‌های سرد ماه ژانویه در سال ۲۰۰۷، مردی در متروی واشنگتن، ویولن می نواخت.

او به مدت ۴۵ دقیقه، شش قطعه از باخ را نواخت . در این مدت، تقریبا دو هزار نفر وارد ایستگاه شدند، بیشتر آنها سر کارشان می‌رفتند کمی به عکس العملهای آنها با دقت نگاه کنید :

یک مرد میانسال، متوجه نواخته شدن موسیقی شد.او سرعت حرکتش را کم کرد و چند ثانیه ایستاد، سپس عجله کرد تا دیرش نشودچند دقیقه بعد ویولنیست، نخستین دلارش را دریافت کرد.


یک زن پول را در کلاه انداخت و بدون توقف به حرکت خود ادامه داد.

 

مرد جوانی به دیوار تکیه داد و چند لحظه ای به موسیقی او گوش کرد، سپس به ساعتش نگاه کرد و رفت

پسربچه ای در حالیکه مادرش با عجله دستش را می‌کشید، ایستاد. ولی مادرش دستش را محکمتر کشید و او را همراه بردپسربچه در حالی که دور می‌شد، به عقب نگاه می‌کرد و ویولنیست را می‌دید.

 

چند بچه دیگر هم کار مشابهی کردنداما همه پدرها و مادرها بچه‌ها را مجبور کردند که نایستند و سریع با آنها بروند.

بعد از 45 دقیقه که نوازنده بدون ‌توقف موسیقی ‌نواخت تنها شش نفر مدت کوتاهی ایستادند و گوش کردند.

بیست نفر پول دادند، ولی به مسیر خود بدون توقف ادامه دادندو در مجموع ۳۲ دلار هم برای ویلنیست جمع شدمرد، نواختن موسیقی را قطع کرد. اما هیچ کس متوجه قطع موسیقی نشد.

هیچ کس این نوازنده را نشناخت و متوجه نشد که او «جاشوآ بل» یکی از بزرگ‌ترین موسیقی‌دان‌های جهان است.


او آنروز در آن ایستگاه مترو یکی از بهترین و پیچیده‌ترین قطعات موسیقی که تا به حال نوشته شده را با ویولن‌اش که ۳٫۵ میلیون دلار می‌ارزید، نواخته بود، اما هیچکس متوجه نشد.

 

تنها دو روز قبل از آن !! همین هنرمند یعنی جاشوآ بل در بوستون کنسترتی داشت که قیمت بلیط ورودی‌اش ۱۰۰ دلار بوداین یک داستان واقعی است.واشنگتن پست در جریان یک آزمایش اجتماعی با موضوع ادراک، سلیقه و ترجیحات مردم، ترتیبی داده بود که جاشوآ بل به صورت ناشناس در ایستگاه مترو بنوازد تا معلوم شود که آیا ما در یک محیط معمولی و در یک زمان غیرمنتظره، متوجه زیبایی می‌شویم؟آیا برای قدردانی و لذت بردن از این زیبایی توقف می‌کنیم؟آیا ما می توانیم نبوغ و استعداد را در یک شرایط غیرمنتظره، کشف کنیم؟

نتیجه وقتی ما متوجه نواختن یکی ازبهترین موسیقی‌های نوشته شده دنیا توسط یکی از بهترین موسیقی‌دان‌های دنیا با یکی ازبهترین سازهای دنیا نمی شویم پس حتما چیزهای خوب و زیبای دیگری هم در زندگی‌مان وجود دارد که از درک آنهاغفلت می‌کنیم؟

 

جمعه 25/9/1390 - 10:24
آلبوم تصاویر

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

يکشنبه 22/12/1389 - 21:12
اخبار

 

 شرکت bio-genica در استرلیا عروسک‌های جاندار موسوم به (Genpets) را به کمک علم مهندسی ژنتیک به این ترتی

 

Gen= Genetic که همون علم ژنتیک است  و Pet= حیوان اهلی و دست آموز خانگی این موجود زنده طوری ساخته شده که حرکات محدودی مانند یک نوزاد داشته باشد به گونه‌ای که مدفوع بسیار مختصر داشته باشد و به غذای کمی هم احتیاج دارد.

 به گزارش خبرنگار سایت پزشکان بدون مرز  قد آن حدود ۲۰سانتیمتر و قطرش ۷ سانتیمتر است و جثه آن از این بزرگ‌تر نمیشود کاملاً درد را احساس می‌کند ولی نمیتواند اصوات بلند تولید کند دارای خون عضله و استخوان است و پس از خروج از جعبه ظرف ۲۰ دقیقه بیدار شده و چشم‌هایش را باز می‌کند.

 
 

 شرکت جن‌پتس (  ( genpets ،موجودی ساخته که کاملاً درد را احساس می‌کند ولی نمیتواند جیغ بکشد! این موجود زنده در حالت خواب زمستانی در بسته‌بندی‌های مخصوص در فروشگاه‌های این شرکت عرضه می‌شود.

 حیوان خانگی ساخته شده در شرکت جن‌پتس مانند دیگر حیوانات دچار درد و رنج می‌شود اما به گونه‌ای ساخته شده که هنگام درد، سر و صدای زیادی نمی‌کند.

عمر این حیوان یک تا سه سال است و پس از خروج از بسته بندی و برخاستن از خواب زمستانی به سرعت با انسان و کودکان انس می‌گیرد.

این شرکت اعلام کرده است که به زودی فروش انبوه محصول خود را در قفسه فروشگاه‌های زنجیره‌ای و نمایندگی‌های خود آغاز می‌کند و اکنون در حال ثبت و اهدای حق نمایندگی فروش است.

 

این شرکت با استفاده از دستاوردهای مهندسی ژنتیک، بااصلاح و دستکاری مولکول‌های دی‌ان‌آ   (DNA) که حاوی اطلاعات زیستی جانداران است اقدام به تولید انبوه و فروش پستانداران زنده کرده است.

 

 بسته‌بندی‌ها دارای نشانگر ضربان قلب حیوان، چراغ ال‌ایی‌دی (LED) که درجه تازگی حیوان را نشان می‌دهد و لوله ویژه تغذیه است.

 
 شرکت سازنده این حیوانات اعلام کرده است که آنها مانند دیگر حیوانات، دارای عضله، استخوان و خون هستند و اگر قسمتی از بدن آنها بریده شود، خونریزی می‌کنند و در صورت عدم مراقبت جان خواهند باخت.

ا جن پتس چشم هایش را باز میکند ؟
بله ! حدود بیست دقیقه بعد از اینکه بسته را باز کردید ، جن پتس کم کم بیدار میشود و زندگی خود را شروع میکند .

 جن پتس رشد کامل خود را داخل بسته انجام میدهد و میزان عمرش بسته به نوع آن از یک تا سه سال متفاوت است .

این محصول در دو مدل یکی با طول عمر یک سال و دیگری با طول عمر سه سال و در هفت مدل پهلوان(قرمز) ماجراجو (نارنجی) شاد (زرد) آرام (سبز) متین (آبی) روحانی و رویایی(بنفش)ساخته شده‌است.

خوب بعد سوال و جواب ها ، جالبه براتون هم بگم که این کمپانی این محصول را تولید کرده تا جای عروسک و یا حیوانات خانگی را در منازل بگیرد و مشکلات حیوانات را نداشته باشد 

 

 http://www.pezeshk.us/?p=6194&cpage=1#comment-31579

 http://www.genpets.com

 
جمعه 3/10/1389 - 12:56
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته