• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 38
تعداد نظرات : 9
زمان آخرین مطلب : 5916روز قبل
شعر و قطعات ادبی
 
 

ده من نزدیك است

پشت دیوار پر از شیشه ی شهر

جای آدم های آدم

ركن و بنیان بشر

غرق در طوفان عشق

وكمی باران مهر

جاده ی خاكی و متصل به امواج خدا

http://i2.tinypic.com/oqdc3o.jpg
 

روی گل ها و گیاهان را ببین

همه آغشته به یك شبنم تر

به گمانم همگی اشك خداست

حاصل درد و دلش با ده  پاك

http://mw2.google.com/mw-panoramio/photos/medium/6060630.jpg
 

صبح ده آرام است

می شود آهنگ پرواز پری ها را دید

می شود گوش فرا داد به كنسرت خروس

می شود اشك خدا را فقط اینجا حس كرد

ده من دورتر از شهر پر از درد شماست

مردهایش آدم

و زنانش حوا

پسرانش هابیل

دست قابیل از اینجا كوتاه


http://i13.tinypic.com/35d28ic.jpg
 

ده من نزدیك است

دو قدم مانده به پرواز هماهنگ صدا

دو قدم دورتر از شهر شما

رنگ ده،رنگ خدا

بیسوادان بسیار

باسوادان بسیار

فهمشان اندك نیست

سفره هاشان كوچك

سفره هاشان پربار

و مزین به كمی نان و نمك

نانشان بی شبهه

روستا لامپ ندارد، اما

چشم فانوس در اینجا باز است

همه را می نگرد.......دوست ها یا دشمن

او به هر جمعیتی نالان است

 

اگر از شهر بیایی اینجا

دو قدم به عرش نزدیك شدی

و اگر بگذری از قریه ی ما

قطره ات وصل به دریای خدا خواهد شد

ده من نزدیك است

ده سار

ده بی حد و حصار ...

 
http://i29.tinypic.com/2vlv6lv.jpg

سار

منبع وبلاگ: soroodeha

جمعه 6/6/1388 - 22:50
شعر و قطعات ادبی
ماهیگیر اسم من ماهیگیر/ ماهی می گیرم/ تور من پر پر است/ چوب ها،چكمه و كفش/ ولی اینجا،خبر از ماهی نیست/ آب اینجا تار است/ مثل شب های سیاه/ مثل دل های ورم كرده ی شهر/ ماهیان كوچ شدند/ سوی باران/ سوی ابر/ طرف خلیج باران خورده/ اسم من ماهیگیر/ كار من نشستن است/ زندگی می بینم/ دارد می گذرد/ و من اینجا به هوای یك تعلق ماندم/ چنگك قلاب من هم خونی است/ قوطی كرمم دگر خالی شده/ این هوا آماده ی باریدن است، می دانم/ روز من تكراریست/ بغض من هر روز در حسرت یك ماهی فرو می شكند/ دل من سخت شده/ سخت تر از پر كاه/ نگران از شیشه/ اسم من ماهیگیر/ تو ببار ای باران/ كمكم كن ای ابر/ سیم قلاب مرا پاره نما/ وارهانم از درد/ وارهان مرا زین همه درجازدگی/ وارهانم زین دشت/ سار را سوار بر مركب ماهیگیران/ وارهان ای ابر و ... وارهان ای باران/ سار
چهارشنبه 31/4/1388 - 0:26
کنکور

فرشتگان روزی از خدا پرسیدند:
بار خدایا تو که بشر را اینقدر دوست داری غم را دیگر برای چه آفریدی؟ خداوند گفت:غم را بخاطر خودم آفریدم چون این مخلوق من که خوب میشناسمش تا
غمگین نباشد به یاد خالق نمی افتد.

 

شنبه 22/4/1387 - 1:6
آموزش و تحقيقات

واکسن برای اولین بار در ایران

در سال ۱۲۶۴ قمری نخستین برنامه دولت ایران برای واكسن زدن به فرمان امیركبیر آغاز شد. در آن برنامه كودكان و نوجوانان ایرانی را آبله كوبی میكردند؛ اما چند روز پس از آغاز آبله كوبی به امیركبیر خبر دادند كه مردم نمی خواهند واكسن بزنند؛ چون چند تن از فالگیرها و دعانویس ها در شهر شایعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه یافتن جن به خون انسان می شود.

هنگامی كه خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیماری آبله جان باخته اند، امیر بی درنگ فرمان داد هر كسی كه حاضر نشود آبله بكوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور می كرد كه با این فرمان همه مردم آبله می كوبند. شماری كه پول كافی داشتند پنج تومان را پرداختند و از آبله كوبی سرباز زدند. شماری دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان می شدند یا از شهر بیرون می رفتند.روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند كه در همه شهر تهران و روستاهای پیرامون آن تنها ۳۳۰ نفر آبله كوبیده اند. در همان روز پاره دوزی را كه فرزندش از بیماری آبله مرده بود به نزد او آوردند. امیر به جسد كودک نگریست و آنگاه گفت: ما كه برای نجات بچه هایتان آبله كوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند كه اگر بچه را آبله بكوبیم، جن زده میشود. امیر فریاد كشید: وای از جهل و نادانی. حال گذشته از این كه فرزندت را از دست داده ای باید پنج تومان هم جریمه بدهی. پیرمرد با التماس گفت: باور كنید كه هیچ ندارم. امیركبیر دست در جیب خود كرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حكم برنمیگردد. این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز. چند دقیقه دیگر بقالی را آوردند كه فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیركبیر دیگر نتوانست تحمل كند. روی صندلی نشست و با حالی زار شروع به گریستن كرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در كمتر زمانی امیركبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند كه دو كودک شیرخوار پاره دوز و بقالی از بیماری آبله مرده اند. میرزا آقاخان با شگفتی گفت: عجب! من تصور می كردم كه میرزا احمدخان، پسر امیر مرده است كه او این چنین های های می گرید. سپس به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن آن هم به این گونه برای دو بچه شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست. امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست؛ آنچنان كه میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشک هایش را پاک كرد و گفت: خاموش باش. تا زمانی كه ما سرپرستی این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم. میرزا آقاخان آهسته گفت: ولی اینان خود در اثر جهل آبله نكوبیده اند. امیر با صدای رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. تمام ایرانی ها اولاد حقیقی من هستند و من از این می گریم كه چرا این مردم باید اینقدر جاهل باشند كه در اثر نكوبیدن آبله بمیرند.
شنبه 22/4/1387 - 1:4
خواستگاری و نامزدی
دوست عزیز اخماتو باز کنهمه روزه با چهره هایی غم آلود و اخمو و حتی پرخاشگر مواجه میشویم .صبح زود که هنوزاتفاقی پیش نیامده همین وضعیت قابل روئیت است شما اگر  از اکثر انها سئوال کنید دلیل خاصی برای این کار  ندارند و بیشتر انها بر اساس وهمیات خود دچار تظاهر به اخم شده اند.اخم این افرد یا به موضوعی مرتبط است که به گذشته برمیگردد و یا به اینده و یا به حال حاضر.اگر مربوط به گذشته است که دیگر گذشته و افسوس ما دردی را دوام نمیکند و اگر مربوط به اینده است که هنوز نیامده و میگویند یک سیب از بالا که میافتد تا به زمین برسد صد چرخ میخورد و ممکن است وضعیت کاملا تغییر کند.پس غصه خوری جایی ندارد و اما در حالت سوم ممکن است اخم مربوط به واقعه ای باشد که در حال اتفاق افتاده است اگر اینرا دلیل موجهی برای اخم کردن بدانیم نود  و نه درصد مردمی که ما مشاهده میکنیم از این حالت دور هستند .به نظر میرسد اخم همانند خمیازه واگیر دار است اگر چند نفر با همدیگر خمیازه بکشند بی اختیار دیگران را هم به خمیازه وامیدارند و همچنین است اخم کردن که وقتی عده ای با چهره ای گرفته که با صد من عسل نمیتوان به انها نزدیک شد در مسیر شما قرار گیرند خود به خود شما را هم پکر میکنند شاید نقیض این مسئله هم درست باشد اگر عده ای که در مسیر شما قرار دارند با لبخند و نشاط از کنار شما گذر کنند حتی اگر شما موجبی برای اخم داشته باشید بی اختیار انرا فراموش کرده و لبخند میزنید  تصور نمیکنم امتحان اینکار ضرری داشته باشد .بیاییم از همین الان شروع کنیم.
شنبه 22/4/1387 - 1:3
خواستگاری و نامزدی
به جای این‌كه جای كسی را بگیرید، تلاش كنید جای واقعی خود را بیابید. ))چارلی چاپلین ))
شنبه 22/4/1387 - 1:2
خواستگاری و نامزدی

۱-هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت کن تا با چشم هایت.( ضرب المثل آلمانی)

۲- مردی که به خاطر ” پول ” زن می گیرد، به نوکری می رود. ( ضرب المثل فرانسوی)

۳- لیاقت داماد ، به قدرت بازوی اوست . ( ضرب المثل چینی)

۴- زنی سعادتمند است که مطیع ” شوهر” باشد. ( ضرب المثل یونانی )

۵- زن عاقل با داماد ” بی پول ” خوب می سازد. ( ضرب المثل انگلیسی )

۶- زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. ( ضرب المثل انگلیسی )

۷- زن و شوهر اگر یکدیگر را بخواهند در کلبه ی خرابه هم زندگی می کنند. ( ضرب المثل آلمانی)

۸- داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت . ( ضرب المثل لهستانی )

9-   دختر عاقل ، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد. ( ضرب المثل ایتالیایی)

۱۰-داماد که نشدی از یک شب شادمانی و عمری بداخلاقی محروم گشته ای .( ضرب المثل فرانسوی )

۱۱- دو نوع زن وجود دارد؛ با یکی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. ( ضرب المثل ایتالیایی )

12-در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه کن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق کن .(ضرب المثل آذربایجانی )

۱۳- برا ی یافتن زن می ارزد که یک کفش بیشتر پاره کنی . ( ضرب المثل چینی )

۱۴- تاک را از خاک خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب کن . ( ضرب المثل چینی )

۱۵- اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شکمش را در دست بگیر. ( ضرب المثل اسپانیایی)

 ۱۶- اگر زنی خواست که تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج کن اما پولت را از او دور نگه دار . )ضرب المثل ترکی )

۱۷- ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)

۱۸- ازدواج مثل یک هندوانه است که گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. ( ضرب المثل اسپانیایی )

۱۹- ازدواج ، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است . ( ضرب المثل فرانسوی )

۲۰- ازدواج کردن وازدواج نکردن هر دو موجب پشیمانی است . ( سقراط )

۲۱- ازدواج مثل اجرای یک نقشه جنگی است که اگر در آن فقط یک اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممکن خواهد بود. ( بورنز )

۲۲- ازدواجی که به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین می رود. ( رولاند )

۲۳- ازدواج همیشه به عشق پایان داده است . ( ناپلئون )

۲۴- اگر کسی در انتخاب همسرش دقت نکند، دو نفر را بدبخت کرده است . ( محمد حجازی)

۲۵- انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست ، ولی می توانیم مادر شوهر و مادر زنمان را خودمان انتخاب کنیم . ( خانم پرل باک )

۲۶- با زنی ازدواج کنید که اگر ” مرد ” بود ، بهترین دوست شما می شد . ( بردون)

۲۷- با همسر خود مثل یک کتاب رفتار کنید و فصل های خسته کننده او را اصلاً نخوانید . ( سونی اسمارت)

۲۸- برای یک زندگی سعادتمندانه ، مرد باید ” کر ” باشد و زن ” لال ” . ( سروانتس )

۲۹- ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ ” شجاعت ” می خواهد. ( کریستین )

۳۰- تا یک سال بعد از ازدواج ، مرد و زن زشتی های یکدیگر را نمی بینند. ( اسمایلز )

۳۱- پیش از ازدواج چشم هایتان را باز کنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. ( فرانکلین )

۳۲- خانه بدون زن ، گورستان است . ( بالزاک )

۳۳- تنها علاج عشق ، ازدواج است . ( آرت بوخوالد)

۳۴- ازدواج پیوندی است که از درختی به درخت دیگر بزنند ، اگر خوب گرفت هر دو ” زنده ” می شوند و اگر ” بد ” شد هر دو می میرند. ( سعید نفیسی )

۳۵- ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی ، سه سال جنگ و سی سال تحمل! ( تن )

۳۶- شوهر ” مغز” خانه است و زن ” قلب ” آن . ( سیریوس)

۳۷- عشق ، سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق . ( بالزاک )

۳۸- قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریه داشتم ، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه ای نیستم . ( لرد لوچستر)

۳۹- مردانی که می کوشند زن ها را درک کنند ، فقط موفق می شوند با آنها ازدواج کنند. ( بن بیکر)

۴۰- با ازدواج ، مرد روی گذشته اش خط می کشد و زن روی آینده اش . ( سینکالویس)

۴۱- خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج به دست می آید . ( پاستور )

 ۴۲- ازدواج کنید، به هر وسیله ای که می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یک همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید. ( سقراط)

۴۳- قبل از رفتن به جنگ یکی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا کن . ( یکی از دانشمندان لهستانی )

۴۴- مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. ( کارول بیکر)

۴۵- من تنها با مردی ازدواج می کنم که عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم . ( آگاتا کریستی)

۴۶- هر چه متأهلان بیشتر شوند ، جنایت ها کمتر خواهد شد. ( ولتر)

۴۷- هیچ چیز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون همیشه آن را مربوط به خودش می داند . ( جانسون )

۴۸- زن ترجیح می دهد با مردی ازدواج کند که زندگی خوبی نداشته باشد ، اما نمی تواند مردی را که شنونده خوبی نیست ، تحمل کند. ( کینهابارد)

۴۹- اصل و نسب مرد وقتی مشخص می شود که آنها بر سر مسائل کوچک با هم مشکل پیدا می کنند. ( شاو)

۵۰- وقتی برای عروسی ات خیلی هزینه کنی ، مهمان هایت را یک شب خوشحال می کنی و خودت را عمری ناراحت ! ( روزنامه نگار ایرلندی )

۵۱ هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی کند. ( ضرب المثل اسکاتلندی)

۵۲با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی کن . ( ضرب المثل آلمانی )

۵۳ تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره ی آن اظهار نظر کنی . ( شارل بودلر )

۵۴دوام ازدواج یک قسمت رویِ محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا . ( ضرب المثل اسکاتلندی)

۵۵ازدواج پدیده ای است برای تکامل مرد.( مثل سانسکریت )

۵۶زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می کند . (ضرب المثل آلمانی )

۵۷ازدواج قرارداد دو نفره ای است که در همه دنیا اعتبار دارد. ( مارک تواین )

۵۸ازدواج مجموعه ای ازمزه هاست هم تلخی و شوری دارد.هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی . (ولتر )

59-تا زن نگیری آدم نمیشی(ضرب المثل اسپرانتو)

۶۰تا ازدواج نکرده ای نمی توانی درباره آن اظهار نظر کنی. ( شارل بودلر )

 

شنبه 22/4/1387 - 1:1
شعر و قطعات ادبی

 تو می دانی چیست؟

تو می دانی چیست؟

!من که نمی دانم!

چیست که گاهی قلبم را لمس می کند

گاهی یک ملودی

گاهی تماشای آمدنت

گاهی پنجره ای به آفتاب

یا آن نخستین برگ ها...

گاهی همان نامحسوس و شفاف

نسیم شبانه ای ست

که بر تنهائی و خلوتم می وزد

گاهی تنها به یاد آوردن لحظه ای است

که قلبم از عشقت تیر می کشد

واز حضورت لبریز می شود

****************

تو می دانی چیست؟

!می نویسم

اما

هرگز گویا نیست

می نویسم

 اما

 نمی تواند معنایش کند

می نویسم

اما

تنها لحظه ای ازاوج بیکرانی است

می نویسم

 اما

تنها تکه ای ازبی نهایت است

گوشه ای از لایتناهی.

****************

نمی دانم چیست

اما میدانم

من که رفتم

تو تکه تکه هایش را کنار هم می گذاری

تنها مصرعی از این شعر جاوید رامعنا می کنی

وقتی که از دور ها می آئی

مرا ادامه می دهی

داستانم را دوباره از نوتکرار می کنی

 

شنبه 22/4/1387 - 0:59
خواستگاری و نامزدی

زمان

++++++++++++++++++

زمان مانند ماهی تیزی است که درست وقت شکارش می گریزد. کسانی در یافتن ماهی موفق ترند که الکی وقت خود را برای گرفتن آن(ماهی) تلف نکنند.

شنبه 22/4/1387 - 0:58
ورزش و تحرک

   فوتبال 

 فوتبال!

بازی قرن

چالشی عظیم

در پی هدفی شناخته

چون قله ای در برابرهم

خانه ای شگفت بغض و شعف

در دل کوچک

 یک عاشق

و لحظه ای برای ترکیدن بغض

یا سر ریز شادی

چون جویباری در دشت

آنگاه که خنکای نسیمی

سرتاسر وجودت را در می نوردد

 چون نور

نه احساسی از بودن

 بل از جنس شدن

رفتن و تلاش

شکفتنی ناگهان

و هیجانی پر تپش

انگار لحظه ای

قلبها می ایستاد

از جنبش

و سپس طوفانی از حادثه

شوت سنگین شادمانی

بسوی دروازه ی دلها

تکل بلند انتظار

شیرجه ی زیبای دروازه بان

و بستن راه بر توپ غم

دفاعی استوار در برابر شادی حریف

 و ناگاه گلی که بر  دروازه می رود

حاصل پرتاب دور

 پرواز امید

و شلیک نشاط 

 تولد یکباره ی ستاره

تبدیل نا شناخته ای

به اسطوره

 در چند ثانیه

و به خاک افتادن غولها

در چشم بر هم زدنی

ظهور و افول دائمی سرداران

که نشان از گذر زمان است

و آنچه بر جای می ماند

یادها و خاطره هائیست

به عمق تاریخ.

 

شنبه 22/4/1387 - 0:57
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته