• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 59
تعداد نظرات : 5
زمان آخرین مطلب : 5817روز قبل
سينمای ایران و جهان

صنعت تصویر متحرک

قبل از استفاده جهانی از صدا و رنگ، تصویر سیاه و سفید فیلم به سرعت به صورت عمومی درآمد. ساخت و نمایش فیلم در چند سال بعد از تولید، به صورت یک سود و بهره ی خوب برای تولید کنندگان به وجود آمد. به همین دلیل، تصاویر متحرک یک صنعت جداگانه شد، و کارخانجات خصوصی به فیلم سازی می پرداختند.

در سال 1905م در پترزبورگ، پنسیلوانیا، اولین نمایش و اولین مکان انحصاری برای سینما پدیدار شد و به دنبال آن هزاران تئاتر ساخته و تولید شد. در ایالات متحده، این تئاترها به عنوان نیکلدوتز مشهور شد، زیرا نوعاً به اندازه یک نیکل (یا 5 سنت) ارزش داشت. 
شهرت سینما تصاویر متحرک را به بزرگترین صنعت تبدیل کرد، نمایش. عنصر دیدن سینما به ترجمه نیاز ندارد، چرا که تصاویر متحرک یک قدرت جهانی در ارتباط دارد. در نتیجه، فیلم های مشهور جذابیت جهانی دارند، مخصوصاً با اضافه شدن دوبلاژ یا ترجمه زیرنویس ها برای مرتبط کردن دیالوگ ها بسیار مشهور شده است. معمولاً بازیگران سینما بسیار مشهور می شوند و قیمت های بسیار زیادی را برای اجرای یک نمایش دریافت می کنند، به عنوان مثال در سال 1917م،چارلی چاپلین درآمدی معادل 1 میلیون دلار در سال را داشت. 

قیمت گرفتن بازیگران مشهور، با وجود این هزینه ها به پیشرفت های تکنیکی مرتبط می باشد، که محصولات سینما را تحت حمایت استودیوی فیلم متمرکز می کند. 
در ایالات متحده، بیشتر این صنعت در هالیوود به مرکزیت می رسد. مراکز دیگری نیز در جاهای مختلف دنیا وجود دارد. به علاوه، پیشرفت ها در فیلم های قابل تهیه، تعداد مراکز مستقل فیلم سازی را افزایش داد. 
با تکنولوژی مدرن، تکنیک های ضبط دیجیتالی در بخش های ویدئویی یا صوتی و تصویری تصاویر متحرک فراهم شده اند. این یک پیشرفت تحصیلی خارج از صنعت فیلم سازی است. 

جایگاه فیلم

در ابتدا، یک فیلم به صورت معمول در یک سینما تئاتر به تماشاگران نشان داده می شد. نوعاً، یک فیلم، یک نمایش شکل داده شده است. «فیلم اصلی» معمولاً خیلی بیشتر از60 دقیقه می باشد (که حدود 120-90 دقیقه به طور معمول است، و تعداد کمی که حتی به 4 ساعت هم و یا بیشتر می رسد فیلم هندی). 
قبل از نمایش فیلم، کمی تبلیغ می شد. به طور تاریخی، فیلم اصلی هر وقت اکران می شد قبل از نمایش آن یک فیلم خبری و یا یک فیلم کوتاه نشان می دادند، مخصوصاً انیمیشن. 
امروزه، قبل از فیلم اصلی پیش پرده نشان داده می شود. 

به طور کلی، تمام فیلم ها برای اکران در سینما ساخته می شوند. تولید تلویزیون باعث شد که تعداد زیادی از تماشاگران، بعد از مدت کوتاهی که فیلم در سینما اکران شد آنها را از طریق تلویزیون ببینند. صنعت ضبط و کپی برداری مصرف کنندگان را قادر ساخت تا فیلم ها را اجاره یا از روی آنها کپی برداری کنند؛ نوار ویدئو یادی وی دی (و یا فرمت های دیگری مثلدیسک لیزری،

جمعه 13/9/1388 - 19:33
سينمای ایران و جهان

تاریخچه

اوایل دوره ی استفاده از تصاویر متحرک دوره ی رشد افسانه ها و وسایل مشابه آن بوده که می توانست یک لحظه از تصاویر را نشان دهد و در واقع چشم قادر بود تا اختلاف بین تصاویر و جدایی تصاویر را ببیند. طبیعتاً، تصویرهایی که با این وسیله نشان داده می شد باید به دقت، درست و انتخاب می شد تا بتواند آن تأثیرگذاری نهایی روی مخاطب را کسب کند. با استفاده از تصاویر خیلی شبیه به هم، ولی با اختلافات جزئی و کم، نمایش دهنده می توانست تأثیر تصاویر متحرک را روی بیننده بگذارد. موضوع اشاره شده اساس و پایه ای برای انیمیشن به عنوان نوع سینماتیک شد. 

با توسعه ی فیلمبرداری و خصوصی بودن فیلم سینمایی، این امکان به وجود آمد تا تصاویر متحرک به خوبی ضبط شوند. استفاده از فیلم این امکان را به وجود آورد تا از یک سیستم فیلمبرداری نمایش تصاویر برای تماشاگران استفاده کنند، در حالی که در سایر تکنیک ها بعضی اوقات نیاز به این بود که اشخاص با وسایل بخصوصی فیلم را تماشا کنند. سینما ضرورتاً یک هنر دیدنی است، و تصاویر متحرک در زبان محاوره ای سینما شناخته شده است. در هر حال، وقتی تصاویر متحرک را به بینندگان نشان می دهیم، صاحبان فیلم یا تئاتر یک موزیسین را برای استفاده موسیقی در فیلم، به کار می گیرند. 

موزیسین، معمولاً یک پیانیست یا ارگ زن می باشد. اگر وسایل آنها در هنگام نمایش تئاتر در دسترس باشد، طوری برنامه ریزی می کنند که موسیقی در هنگام نمایش نواخته شود تا احساسات بینندگان در هنگام نمایش به راحتی برانگیخته شود. اخیراً فعالیت های تکنیکی باعث شد تا سازندگان فیلم از صدا به همراه حرکات در فیلم استفاده کنند. صداگذاری روی فیلم می تواند جدا از فیلمبرداری بر روی فیلم گذاشته شود، ولی در بعضی مواقع که حرکات به صورت زنده می باشد، قسمت های زیادی از صداگذاری در همان موقع فیلمبرداری انجام می شود. 

صداگذاری معمولاً به صورت تصاویر صدادار، یا صحبت کننده ها، شناخته شده است. در هر حال، از موسیقی به اندازه صحبت و کلام در فیلم استفاده می شد، که باعث پدیدار شدن متخصصان مونتاژ فیلم گردید. 

توسعه نمایش فیلم در سینما

سینما ضرورتاً یک هنر قابل دیدن می باشد، و تصاویر متحرک به نام سینما شناخته شدند. فیلم صامت را ببینید. 
در هر حال، تولید کنندگان دریافتند که بهتر است حرکات را به صورت یک داستان در بیاورند و بین شخصیت ها دیالوگ قرار دهند. 
در عرض چند سال، زیرنویس را در فیلم قرار دادند که وقتی بازیگران صحبت می کردند زیرنویس در زیر فیلم پدیدار می شد، که بعد از این واقعه وجود یک مفسر در فیلم به صورت غیر ضروری در آمد. 

بعد از اینکه تماشاگران را در سکوت قرار می دادند، صاحبان فیلم به جای مفسر از یک موزیسین استفاده کردند، که بیشتر فیلم سازان در نمایش و اجرای زنده در صورت در دسترس بودن وسایل از پیانیست یا ارگ زن استفاده می کردند. هدف از نواختن موسیقی برانگیختن حس فیلم و تأثیر بیشتر گذاشتن روی تماشاگران بود. 

چندی بعد توسعه تکنیکی این اجازه را به سازندگان فیلم داد که بر روی تصاویرشان صداگذاری کنند. صداگذاری می توانست به صورت جدا از فیلمبرداری بر روی فیلم گذاشته شود، ولی در صحنه های زنده فیلم باید صدابرداری یا صداگذاری به صورت همزمان با فیلمبرداری انجام می شد. صداگذاری ضرورتاً به صورتمکالمات یا تصاویر با صدا نامگذاری شد. 

آخرین و مهمترین قدم در توسعه ی سینما، تولید و معرفی رنگ بود. در حالی که با اضافه شدن صدا به فیلم تحول عظیمی در این صنعت به وجود آمد. رنگ توسعه یافت، فیلم های زیادی به صورت رنگی تولید شدند، و امروزه استفاده از رنگ در فیلم سازی به صورت جهانی در آمده است. 

در صورتی که از فیلمبرداری به صورت سیاه و سفید هنوز برای اهداف گوناگون استفاده می شود، که این یک دلیل کوچک برای استفاده نکردن از رنگ در فیلم می باشد. در یک استثناء مثل استیون اسپیلبرگ در فیلم لیت شیندلر، انتخاب با یک دلیل هنری صورت گرفت. 

جمعه 13/9/1388 - 19:30
سينمای ایران و جهان

تاریخ سینما با نوعی انفجار آغاز نشد. هیچ حادثۀ مشخصی را نمی توانیم نام ببریم که قاطعانه میان عصر سینما و عصر پیش از آن تمایز به وجود آورد. پیدایش سینما جریانی پیوسته بوده است که با آزمایش ها و ابزار اولیه ای آغاز شد که هدفشان نمایش تصاویر به صورت متوالی بود. این تمهید بصری که در ابتدا یک اسباب بازی تلقی می شد به تدریج به ماشین پیچیده ای بدل گشت که به شکلی قانع کننده واقعیت عینی را در حال حرکت عرضه می کرد. 
کارکرد سینما بر توهمی متکی است که از عمل متقابل دو پدیدۀ اپتیک یعنی دوام بصری 1 و پدیدۀ فای 2 حاصل می شود. 

دوام بصری : دوام بصری از ویژگی های چشم انسان است که پیش از این نزد مصریان باستان شناخته شده بود ، اما کسی که این پدیده را برای نخستین بار به صورت علمی تشریح کرد پیتر مارک رژه 3 نام داشت. او در سال 1824 اعلام کرد که مغز انسان تصویری را که بر شبکیۀ چشمش می افتد تا زمانی حدود یک بیستم تا یک پنجم ثانیه ، پس از کنار رفتن تصویر از مقابل چشم همچنان حفظ می کند. بعد از انتشار نظریۀ رژه بلافاصله دانشمندان تمام دنیا فرضیۀ او را به آزمایش گذاشتند. وسایلی که به کار بردند بیشتر به اسباب بازی بچه ها شباهت داشت. این وسایل عبارت بودند از صفحات و سکه های گردان ، دفترچه ای پر از تصویر که صفحات آن را به سرعت ورق می زدند و ... ولی همۀ آن ها به سرعت گفتۀ رژه را تایید کردند. 
پدیدۀ فای : این پدیده در سال 1912 توسط روان شناسی به نام مارکس ورتایمر 4 مورد مطالعه قرار گرفت و همان چیزی است که موجب می شود ما پره های یک پنکۀ در حال حرکت را مانند تیغه ای واحد و مدور ببینیم ، یا پره های رنگارنگ یک چرخ گردان را به صورت تک رنگی آمیخته در نظر آوریم. 
سراسر دستگاه صنعت سینما بستگی به همین دو خاصیت چشم انسان دارد که موجب می شوند ما عبور تصاویر ساکن اما پشت سر هم را همچون یک حرکت نامقطع خیال کنیم و توهمی از یک حرکت متداوم داشته باشیم. 
آنچه تا اینجا گفته شد تنها به این معنی است که می توان از تصاویر ساکن به یک فیلم متحرک رسید. اما حقیقت آن است که بدون ثبت تصاویر واقعی امکان متحرک کردن آن ها و دیدنشان بر روی پرده فراهم نمی شد. در این حالت تنها می توانستیم تصاویری را که با دست انسان نقاشی شده بودند را به صورت متحرک ببینیم ، یعنی همان چیزی که به آن کارتون یا انیمیشن می گوییم. به همین خاطر است که بسیاری صنعت فیلم برداری را در ا دامۀ صنعت عکاسی می دانند. 
در سال 1824 یعنی همان سالی که رژه فرضیه اش را در لندن اعلام کرد در فرانسه ژوزف نیسفورنیپس 5 در پی اصول عکس برداری می گشت. وی دو سال قبل از آن موفق شده بود عکسی ناقص بگیرد. با ملحق شدن لوئی داگر 6 به او ، آن ها به فعالیت های خود در این زمینه ادامه دادند تا اینکه در سال 1839 توانستند روش عملی عکس برداری را ارائه دهند و اصول آن را معین کنند. روش آن ها خیلی کند و پر زحمت بود و فقط از طبیعت بی جان می توانستند عکس بگیرند ، یا اگر قرار بود از موجودی زنده عکس بردارند می بایست سر او را با وسیله ای فلزی نگه می داشتند تا در وضعی سخت و بی حرکت مدت ها بماند. این مشکل عکاسی که کار با آن را دشوار کرده بود سرانجام در سال 1888 توسط جورج ایستمن 7 ( موسس کمپانی (Kodak رفع شد و او برای اولین بار نگاتیو را عرضه کرد و به این ترتیب تحولی عظیم در عکاسی به وجود آورد. حال به نظر می رسید که همه چیز برای ظهور سینما فراهم باشد. این اتتظار مدت درازی به طول نینجامید و در سال 1895 در آمریکا ، انگلستان ، فرانسه و آلمان انواع مختلف دوربین های فیلم برداری تقریبا در یک زمان پیدا شدند. این دستگاه ها اسم های عجیبی داشتند از قبیل کینه توسکوپ 8 ، ویتاسکوپ 9، بایوسکوپ 10 یا سینما توگراف11. همۀ این دستگاه ها کاری شگفت می کردند. یعنی تصویر سیاه و سفید اشخاص زنده ای را در دنیای آشنا و واقعی نشان می دادند. 
در آمریکا توماس ادیسون 12 پیشتاز فعالیت در این زمینه بود. او خود توجهی به سینما نداشت و تنها مایل بود برای اختراع بزرگش گرامافون که موفقیت فراوانی به دست آورده بود یک همراه بصری فراهم کند به همین خاطر در سال 1889 از همکار با استعدادش و.ک. لوری دیکسن13 دعوت کرد تا با او در ساختن یک دوربین فیلم برداری برای این منظور همکاری کند. چیزی که ادیسون در ذهن داشت « یک ماشین تفریحی بود که با انداختن سکه ای در آن بتوان همزمان موسیقی شنید و تصویری را مشاهده کرد.» دستگاه آن ها کینه توسکوپ (شهر فرنگ) نام داشت. این دستگاه حجیم و سنگین بود و و حمل و نقل آن کار چندان آسانی نبود ولی با این وجود توانست در مدت کوتاهی در کل آمریکا و اروپا پخش شود و محبوبیت پیدا کند. دستگاه آن ها قابلیت پخش فیلم بر پرده را نداشت. ادیسون به غلط معتقد بود که آیندۀ سینما محدود به نمایش خصوصی و انفرادی خواهد بود. اما سرانجام دیکسن به دستور ادیسون که به ناقص بودن این دستگاه پی برده بود وسیله ای برای پخش فیلم بر پرده با طرحی از خود او ساخت و به این ترتیب اختراعشان را تکمیل تر کرد. 

جمعه 13/9/1388 - 19:29
سينمای ایران و جهان

مقدمه

فیلم که همچنین سینما، پرده نقره ای، عکس متحرک، نمایش عکس ها، عکس های متحرک و نمایش تصویرها خوانده می شود؛ زمینه ای است که عکسهای متحرک را به عنوان یک هنر یا یک قسمتی از صنعت سرگرمی یا برنامه احاطه می کند. زیرا فیلم از نظر تاریخی پیش در آمدی بر نمایش تصورات بوده است، دانشگاهیان اغلب به این رشته ی کاری فیلم شناسی می گویند. 

تصاویر متحرک یک فرم هنری هستند؛ فرم شناخته شده ای که از برنامه یا سرگرمی و تجارت می باشد. فیلم توسط ضبط زندگی حقیقی مردم، تولید می شود که موضوعش (شامل وقایع فانتزی و ساختگی می باشد) که به صورت عکس برداری و یا توسط انیمیشن (نقاشی متحرک) تولید می شود. 

کلمه ی فیلم اغلب به فیلم فیلمبرداری اشاره می کند که برای عکسبرداری استفاده می شود و یا به نوار مرتجع پلاستیکی که با نقره ی حساس و روشن پوشیده شده، و همچنین به فیلم خام هم گفته می شود، که تصاویر متحرک اصالتاً از آن به وجود آمده است. 
تصورات که تصاویر متحرک را به وجود آورده اند به صورت فیلم های اختصاصی می باشند. ولی وقتی به صورت سریع از کنار هم می گذرند، چشم انسان قادر نیست تا آنها را به صورت جدا از هم ببیند، که از تداوم دیدن نتیجه می گیرد. یک طبیعت یا محیطی که چشم تصور قابل دید را برای یک لحظه بعد از اینکه از منبع جدا شد می بیند. با وجود اینکه ما تصورات را به عنوان تصاویر شخصی تجربه نمی کنیم، اما متوجه اختلاف بین آنها می شویم. 

امروزه، بیشتر تصاویر متحرک که هنوز به صورت ضبط شده هستند طوری طراحی شده اند که تصاویر را بر روی حلقه فیلم متمرکز می کنند. بعد از اینکه برداشت و چاپ شدند فیلم از روی پرژکتور فیلم می گذرد، که نوری را از فیلم می گذرانند و بدین ترتیب فیلم بر روی پرده، نمایش داده می شود. بیشتر فیلم ها دارای صدامی باشند. اخیراً، اکثر فیلم ها توسط دیجیتال ویدئو ضبط می شوند و بعد از آن از دیجیتال پرژکتور به فیلم تبدیل می کنند. یکی از سودهای مهم پرتاب دیجیتالی این است که تصاویر بدون انتظار برای فیلم خام برداشت می شوند. 

جمعه 13/9/1388 - 19:28
دعا و زیارت

اسلام راهی است نمایان و روشن. راهی به زندگی و کمال. عقیده ای که جهان هستی را می شناساند و موقعیت انسان را در این پهنه وسیع مشخص می سازد و هدف اصلی آفرینش او را بیان می کند و برنامه ای که کلیه سازمانها و تشکیلات زندگی ساز را که از آن عقیده سرچشمه گرفته و بدان متکی است شرح می دهد و طرز فکر اسلامی را به صورت واقعیتی مجسم در زندگی بشر جلوه گر می سازد، مانند: 


  • سازمان اخلاقی یعنی ریشه های اخلاق و پایه های اساسی و نیروهای نگاه دارنده آن در اجتماع.
  • تشکیلات سیاسی و شکل حکومت و خصوصیات آن.
  • نظام اجتماعی و هر آنچه در نگاه داری و بقای آن موثر است.
  • نظام اقتصادی و فلسفی و تشکیلات آن.
  • حقوق بین الملل و همبستگی جهانی.


ما معتقدیم که سرانجام بشریت فرمانبر اسلام خواهد شد و جهان در آینده قلمرو اسلام خواهد گشت. می گوییم راه زندگی، زیرا کلیه لوازم یک زندگی اجتماعی سعادتمندانه به صورت مقرراتی متین و محکم، و پیوسته و غیر قابل انفکاک، در برنامه ی آن گنجانیده شده و موجود است. و همین مقررات است که زوایای مختلف زندگی بشر را اداره می کند و به نیازهای گوناگون وی پاسخ می دهند و نیروهای انسانی او را در راههای صحیح و ضروری صرف می کند. 

جمعه 13/9/1388 - 19:26
دعا و زیارت

قاآنى شیرازى چندین غدیریّه دارد كه در یكى از آنها گوید : گفت كه فردا مگر نه عید غدیر است

عیدى بادش چو بوى عود معطّر
در به چنین روزى از جهاز هیوبان
ساخت نشستنگهى رسول مطهّر
گرد وى انبوه از مهاجر و انصار
فوجى چو فوج بحر بى حد و بى مر
خرد و كلان، خوب و زشت، بنده و آزاد
پیر و جوان، شیخ و شاب، منعم و مضطر
بر شد و گفتا: «الست اولى منكم»
گفتند: آرى، زما به مایى بهتر
دست على را سپس گرفت و برافراخت
قطب هُدى را پدید شد خط محور
گفت كه اى قوم بنگرید تناتن
گفت كه اى قوم بشنوید سراسر:
هر كس مولا منم، على اش مولاست
اوست پس از من به خلق سید و سرور۱
و در غدیریّه دیگرى گوید:
شراب تاك ننوشم دگر زِ خُمّ عصیر
شراب پاك خورم زین پس زِ خُمّ غدیر
از آن شراب كز آن هر كه قطره اى بچشد
شود ز ماحصل سرّ كاینات خبیر
به جان خواجه چنان مستِ آل یاسینم
كه آید از دهنم جاى باده بوى عبیر
نهفته مهر نبى گنج فقر در دل من
كه گنج نقره نیرزد برش به نیم نقیر
اگر چه عید غدیر است و هر گنه كه كنند
ببخشد از كرم خویش كردگار قدیر[!]
ولیك با دهن پاك و قلب پاك اولاست
كه نعت حیدر كرار را كنم تقریر۲

۱و۲دیوان قاآنى، چاپ خط آقا، ص110و ص166


 

جمعه 13/9/1388 - 19:22
دعا و زیارت

یا على نام تو بر دم نه غمى ماند و نه همّى بأبى انتَ و اُمّى 

گوییا هیچ نه همّى به دلم بوده نه غمّى 
بأبى انتَ و اُمّى 
تو كه از مرگ و حیات، این همه فخرى و مباهات 
على اى قبله حاجات 
گویى آن دزد شقى تیغ نیالوده به سمّى 
بأبى انتَ و اُمّى 
گویى آن فاجعه دشت بلا هیچ نبود است 
در این غم نگشود است 
سینه هیچ شهیدى نخراشیده به سُمّى 
بأبى انتَ و اُمّى 
حق اگر جلوه با وجهِ اَتَمَ كرده در انسان 
كان نه سهل است و نه آسان 
به خودِ حق كه تو آن جلوه با وجهِ اَتمّى 
بأبى انتَ و اُمّى 
منكر عید غدیرخم و آن خطبه و تنزیل 
كر و كور است و عزازیل

با كر و كور چه عید و چه غدیرى و چه خُمّى 
بأبى انتَ و اُمّى 
در تولاّ هم اگر سهوِ ولایت چه سفاهت 
اف بر این شمِّ فقاهت 
بى ولاى على و آل چه فقهى و چه شمّى 
بأبى انتَ و اُمّى

جمعه 13/9/1388 - 19:21
خانواده

حقیقت ،آینه ای بود که از دستان خداوند به زمین افتاد و شکست .پس هر کس تکه ای برداشت و خودش را در آن دید و پنداشت حقیقت در دست اوست . حقیقت اما در میان مردمان پخش بود .

جمعه 13/9/1388 - 19:18
خانواده
  ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم 
     چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم 



    به تو آری ، به تو یعنی به همان منظر دور 
    به همان سبز صمیمی ، به همبن باغ بلور 


    به همان سایه ، همان وهم ، همان تصویری 
    که سراغش ز غزلهای خودم می گیری 


    به همان زل زدن از فاصله دور به هم 
    یعنی آن شیوه فهماندن منظور به هم 


    به تبسم ، به تکلم ، به دلارایی تو 
    به خموشی ، به تماشا ، به شکیبایی تو 


    به نفس های تو در سایه سنگین سکوت 
    به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت 


    شبحی چند شب است آفت جانم شده است 
    اول اسم کسی ورد زبانم شده است 


    در من انگار کسی در پی انکار من است 
    یک نفر مثل خودم ، عاشق دیدار من است 


    یک نفر ساده ، چنان ساده که از سادگی اش 
    می شود یک شبه پی برد به دلدادگی اش 


    آه ای خواب گران سنگ سبکبار شده 
    بر سر روح من افتاده و آوار شده 


    در من انگار کسی در پی انکار من است 
    یک نفر مثل خودم ، تشنه دیدار من است 


    یک نفر سبز ، چنان سبز که از سرسبزیش 
    می توان پل زد از احساس خدا تا دل خویش 


    رعشه ای چند شب است آفت جانم شده است 
    اول اسم کسی ورد زبانم شده است 


    آی بی رنگ تر از آینه یک لحظه بایست 
    راستی این شبح هر شبه تصویر تو نیست؟ 


    اگر این حادثه هر شبه تصویر تو نیست 
    پس چرا رنگ تو و آینه اینقدر یکیست؟ 


    حتم دارم که تویی آن شبح آینه پوش 
    عاشقی جرم قشنگی ست به انکار مکوش 


    آری آن سایه که شب آفت جانم شده بود 
    آن الفبا که همه ورد زبانم شده بود 


    اینک از پشت دل آینه پیدا شده است 
    و تماشاگه این خیل تماشا شده است 


    آن الفبای دبستانی دلخواه تویی 
    عشق من آن شبح شاد شبانگاه تویی
جمعه 13/9/1388 - 3:48
خانواده
جمعه 13/9/1388 - 3:43
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته