• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 37
تعداد نظرات : 14
زمان آخرین مطلب : 4676روز قبل
عقاید و احکام

پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه - شفقنا - سایت پاسخگو در پرسش و پاسخی به موضوع حجاب در ایران پرداخته است. متن پرسش و پاسخ به این شرح است:

سوال اول)چرا حجاب باید درایران اجباری باشد؟ حال آنكه در دین اجباری نیست؟

سوال دوم)با توجه به اینكه حد و مجازاتی برای فرد بیحجاب در دین اسلام وجود ندارد آیا این مسئله فردی بودن حجاب رو نمیرسونه؟

سوال سوم)چرا به عنوان یك مسلمان نباید اختیار انتخاب حجاب رو نداشته باشم؟ و حال آنكه در احادیث و روایات یك مورد از برخورد (مجازات) پیامبر اسلام با فرد بی حجاب وجود ندارد؟

در پایان خواستم بگم به عنوان یك دختر مسلمان 23 ساله اجبار حجاب رو مخالف اسلام یافتم و به نظرم اگر حجاب آزاد بود برخی از دختران به جای لجبازی كردن حجاب رو به آسانی میپذیرفتن ممنون میشم اگر بفرمایید عقاید بنده صحیح است یا نه؟

پاسخ:

 

آنچه كه در رابطه با عدم اجبار در دین در قران مطرح شده است و سخنی است مطابق فطرت و عقل، عدم اجبار در اصل دین است. یعنی در این كه كسی اسلام یا هر عقیده دیگر را بپذیرد و آن را به عنوان محتوای فكری و رفتاری خود بپذیرد اجباری وجود ندارد و بلكه اجباری هم نمی تواند باشد. چرا كه دین و عقیده امری اجباری نیست. ممكن نیست كسی بدون اختیار خودش و بدون تحقیق و تفكر لازم حتی به وحدانیت خدا اعتقاد پیدا كند و اگر هم با اجبار به او بقبولانند كه خدا یكی است باز در درون خود آن را به عنوان یك مساله ثابت عقیدتی نخواهد پذیرفت. عقیده داشتن مثل دوست داشتن است كه به اجبار و تهدید نمی توان كسی را دوست داشت و نمی توان نسبت به چیزی عقیده پیدا كرد. (1)

اما وقتی با اختیار و حكم عقل و فطرت دین اسلام حق شناخته شد و از طرف قلب و عقل به عنوان دین الهی و حق پذیرفته شد، دیگر باید به لوازم این عقیده پایبند بود. بنابراین اگر در قرآن و یا روایات پیامبر و ائمه علیهم السلام مطلبی به عنوان واجب اسلامی معرفی شد، دیگر نمی توان گفت كه من در عمل كردن یا نكردن نسبت به آن مختارم و هیچ عقابی در ترك آن برای من نباید باشد. وقتی شخصی گفت من مسلمانم. یعنی اگر خدا از طریق پیامبر و امامان دین به من گفت نماز بخوان باید بگویم چشم، اگر گفت روزه بگیر باید بگویم چشم، اگر گفت حجاب داشته باش باید بگویم چشم و ... . چرا كه معنای مسلمانی همین است. همانطور كه هر فردی كشوری را برای زندگی انتخاب كرد دیگر در مقابل قوانین آن اختیار ندارد. بلكه باید آنها را رعایت كند.

اما در مورد معنای اجبار حجاب ، ابتدا باید مفهوم اجبار روشن شود:

اگر منظور از اجبار در حوزه قوانین الهی باشد كه باید گفت بدون تردید مسئله «حجاب» یكی از اساسی ترین مسائل واجبات دینی و الهی به شمار می رود كه مورد تاكید و دستور شارع مقدس اسلام قرار گرفته است و به عنوان یكی از ضروریات دین به حساب می آید.

با رجوع به منبع وحی یعنی قرآن، می توان وجوب حجاب و الزام آن را برای زن مسلمان به روشنی دریافت كرد:

«و به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند و دامان خویش را (از بى عفتى) حفظ كنند و زینت خود را ـ جز آن مقدار از آنان كه نمایان است ـ آشكار ننمایند و (اطراف) روسرى هاى خود را بر سینه خود افكنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشكار نسازند مگر براى شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدران شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم كیششان، یا بردگانشان یا مردان سفیه وابسته (به آنها) كه تمایلى به زن ندارند یا كودكانى كه از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند و (به زنان با ایمان بگو: هنگام راه رفتن) پاهاى خود را به زمین نزنند تا زینتِ پنهانیشان دانسته شود (و صداى خلخال كه برپا دارند به گوش رسد) و اى مؤمنان همگى به سوى خدا بازگردید، تا رستگار شوید.» (2)

با توجه به آیه بالا و آیات مشابه در خصوص «حجاب» باید گفت كه این مسئله یكی از اوامر الهی است و ترك آن عقوبت پروردگار را در پی دارد اما پذیرفتن و یا نپذیرفتن آن از سوی مسلمانان مانند سایر احكام الهی امری است كه اجبار و اصرار در پذیرش آن طرد شده است. آن هنگام كه میخواهیم «حجاب» را به عنوان امری ایمانی یا عقلایی و به عنوان یك فكر و اندیشه به فردی معرفی نماییم. استفاده از ابزار اجبار چه در اندیشه و فكر و چه در قبول ایمان امری نادرست و بی اساس است.

بنابراین خواه حكومت «اسلامی» باشد یا نباشد، زنان مسلمان باید حدود الهی را رعایت نمایند و اگر اهل رعایت نیز نیستند، سرپیچی خود را آشكار نكرده و نافرمانی از خداوند را ترویج ننمایند. چنانچه روزه خواری علنی، ترك علنی نماز، شرابخواری علنی و علنی نمودن هر معصیت دیگر، گناه بزرگتر و مضاعفی است.

اما اگر منظور از اجبار در رعایت «حجاب» در حوزه قوانین اجتماعی باشد، دو پرسش اساسی پیش میآید. پرسش نخست، آن است كه آیا «حجاب» مسئله ای در حوزه حریم خصوصی است یا در حوزه حریم عمومی؟ دوم آنكه آیا در جامعه‌ اسلامی الزام به رعایت «حجاب» باید به صورت «قانون» وضع گردد یا خیر؟

برخی بر این باورند كه «حجاب» و چگونگی رعایت آن در محدوده ی حریم خصوصی است و می تواند آزادانه نوع پوشش خود را انتخاب كند؛ بنابراین، این مسئله یك تكلیف شخصی محض است نه یك مسئله اجتماعی و قانونگذار نمی تواند برای آن قانون وضع كند.

نگرش عمیق و بیغرضانه به آیه های حجاب و سوره هایی كه این آیه ها در آنجا آمده است نیز، به روشنی می نمایاند كه حجاب، افزون بر اینكه تكلیف شخصی بانوان مسلمان است، حق جامعه ی دینی نیز می باشد. آیت الله جوادی آملی در این خصوص می فرماید: «حجاب زن تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر كردم، مربوط به مرد هم نیست تا مرد بگوید راضیم ... حجاب زن حقی است الهی؛ حرمت و حیثیت زن به عنوان «حق الله» مطرح است...»(3)

پوشش بیرونی زنان و حتی مردان در محیط اجتماعی در حیطه ی امنیت اجتماعی نیز تأثیرات محسوسی بر جای می گذارد، چه بسیار پوشش های نادرست و تحریك آمیز كه بسیاری از مخاطرات و ناهنجاری های اجتماعی را پدید آورده است.

روانشناسان «چشم چرانی» را یك نوع انحراف روانی قلمداد می كنند. فرد چشم چران هرگز با چند ساعت چشم چرانی در روز قانع نمی شود و با ادامه این روند به بیماری روانی دیگر به نام (vojeurisme) مبتلا خواهد. شد. پوشش های نادرست افراد جامعه می تواند مفاهیم «عفت»، «حیا»، «خانواده» و... را كه در چارچوب «اخلاق اجتماعی» می گنجد، دچار تغییرات جدّی كرده و جامعه را به سراشیبی سقوط اخلاقی بكشاند. این نكات كه به اختصار ذكر شد نشان می دهد كه مسئلهی پوشش حقی شخصی نیست كه بتوان آن را در حوزهی حریم خصوصی جای داد. بلكه «حق الناس» است و درست رعایت نكردن آن تجاوز به حقوق دیگران محسوب می گردد.

مسائلی در حوزه ی حریم خصوصی جای می گیرند كه با منافع اجتماعی ارتباط نداشته و قبول یا رد آن مسئله به منافع و مضر دیگر افراد جامعه آسیب نرساند. بنابراین هر رفتاری كه به منافع دیگران خدشه وارد نماید میتواند مشمول مقررات اجتماعی شود. حال با توجه به نتیجه ی بحث به سؤال دوم مبنی بر اینكه آیا در جامعه ی اسلامی الزام به رعایت «حجاب» باید به صورت «قانون» وضع گردد یا خیر؟ می توان به آسانی پاسخ داد. در حقیقت قانونگذار جامعهی اسلامی با توجه به نكات ذكر شده برای اثبات عمومی بودن موضوع «حجاب» و بسیاری دیگر از نكاتی كه مجال طرح آن در این نوشتار نبود، اقدام به وضع قانون برای رعایت آن در جامعه نموده است.

بر اساس قانون پذیربودن حجاب، حكومت و حاكم می تواند از باب نهی از منكر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حجاب را الزامی كند و برای آن مجازات تعیین نماید. بی حجابی از محرمات الهی محسوب می گردد و طبق قاعده هر فعل حرامی كه حدی بر آن تعیین نشده باشد قابل تعزیر است. و تعزیر نیز با نظرِ حاكم است،(4) یعنی از دیدگاه فقهی حاكم شرع می تواند برای جلوگیری از گسترش محرمات الهی و بالخصوص بی حجابی، مجازات وضع كند.

برای مطالعه بیشتر در این رابطه می توانید به كتاب « مساله حجاب » نوشته شهید مطهری مراجعه فرمائید.

پی نوشت :

1. البته معنای این سخن این نیست كه فرد حق دارد هر عقیده ای را چه حق باشد و چه باطل انتخاب كند. بلكه باید سعی كند به حكم عقل و فطرت، راه حق را انتخاب كند و اگر با وجود شناخت حق راه باطل و دین باطل را انتخاب كرد مورد بازخواست خدای متعال قرار خواهد گرفت. بله در دنیا كسی او را مجبور به قبول حق نمی كند. اما در آخرت باید پاسخگوی انتخاب های خود باشد.

2. نور(24) آیه 31.

3. آیت الله جوادی آملی، عبدالله، «زن در آیینه جمال و جلال»، قم، نشر اسراء، بیتا، ص 423.

4. السید میر عبد الفتاح الحسینی المراغی، العناوین الفقهیة، قم ، موسسه نشر اسلامی، 1417 هـ.ق، ج‏۲، ص ۶۲۷، قاعدة كل ما لم یرد فیه حد من الشرع فی المعاصی، ففیه التعزیر.

منبع:سایت پاسخگو

انتهای پیام

www.shafaqna.com/persian

برداشت از : http://vista.ir/news/6756299 

جمعه 29/10/1391 - 20:30
قرآن

پرسش :

تدبر و تفكر در آیات چگونه است و یعنی
چه؟ در صورتی كه بعضی ها به طور كلی، معلوماتی نسبت به آیات ندارند تا در آن تدبّر و اندیشه نمایند؟

پاسخ :
برای روشن شدن جواب سؤال، چند نكته باید مورد توجه قرار گیرد
:
1.
تعریف تفكر: فكر در لغت یعنی اندیشه، تأمل، اعمال نظر و تدبّر، برای بدست آوردن واقعیات، عبرت ها و غیره.[1] در تعریف اصطلاحی فكر آمده: «فكر یا اندیشه، اجرای عملیات عقلی در معلومات موجود برای دستیابی به مطلوب است[2]
2.
تدبر و تفكر مور نظر قرآن: در این باره آیات الهی به دو دسته تقسیم می شود: الف) دسته ای از آیات، انسان ها را تشویق می كنند تا در درون قرآن و در مورد خود قرآن تفكر و تدبر نمایند. ب) دستة دیگری از آیات، انسان ها را تشویق می نمایند تا در بیرون قرآن، پیرامون جهان هستی، پیرامون اصل خلقت، پیرامون فلسفة خلقت، پیرامون زندگی و پیرامون دین و دنیا و پیرامون روز حساب و معاد، تفكر و تدبر نماید.
1.
آیات زیادی انسان را در مورد تفكر پیرامون خود قرآن و در درون قرآن تشویق می كند كه می فرماید: «پس آیا در قرآن تدبر نمی كنند و اگر (بر فرض محال، قرآن) از نزد غیر خدا بود همواره در آن اختلاف بسیاری می یافتند[3] 2. در جای دیگر می فرماید: «آیا آن ها در آیات قرآن تدبّر نمی كنند و (جامع و درست) نمی اندیشند؟ یا (مگر) بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟[4]
آن چه در این راستا قابل بیان است این است كه، تفكر در درون قرآن و نسبت به خود قرآن، دو صورت دارد:
1.
تفكر و تدبّر در ظاهر قرآن: در این صورت همة انسان ها می توانند در آن تفكر نمایند و از ظاهر قرآن به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بهره ببرند و بهره مند شوند. چون از این جهت قرآن شریف هم چون بوستانی است كه هر كه به اندازة توانمندی های فكری و قدرت تدبر خود می تواند از آن بهره مند شود.[5] با اندك توجهی به علوم عربی، روان خوانی و توجه به ترجمه و معانی قرآن می توان از نور الهی و مائده آسمانی استفاده نمود.
2.
تفكر و تدبر در باطن و لایه های قرآن: تدبر و تفكر در باطن قرآن و دست یافتن به لایه های درونی آن، كار عموم نیست. تدبر و تفكر در این عرصه و فضای معنوی قرآن شریف كار كارشناسان و متخصصان و راسخان در علم است.[6] در چنین صورتی تدبّر در معانی قرآن و كشف لایه های آن، علوم پیرامونی و ابزارهای خاص خود را طلب می كند. در این صورت راهكار درست تفكر و تدبر در قرآن شریف آن است كه فردی كه می خواهد در قرآن تفكر نماید از علوم پیرامونی و ابزارهای خاص آن كمك بگیرد. از جمله علوم پیرامونی كه جهت تفكر و تدبر در لایه های قرآن و بطون آن بكار می آید، فراگیری معانی لغت، فراگیری ادبیات عرب مانند: علم صرف و نحو، معانی و بیان و بدیع، فراگیری علم قرائت، فراگیری اصول دین، فراگیری اصول فقه، فراگیری اسباب نزول و شأن نزول، فراگیری ناسخ و منسوخ، فراگیری فقه، فراگیری مجمل و مبین.[7] فراگیری آیات محكم و متشابه، فراگیری عام و خاص، مطلق و مقیّد، مفهوم و منطوق، فراگیری حقیقت و مجاز، فراگیری تشبیه ها و استعاره های قرآنی، تسلط بر روایات و غیره، از جملة علوم پیرامونی هستند كه فرد را در تدبر و تفكر درست در قرآن یاری می دهند.[8]
با فراگیری این علوم پیرامونی و با این دیدگاه باید وارد قرآن شریف شد و جهت روشن شدن معانی قرآن اول باید از خود قرآن كمك گرفت و در مرحلة بعد از سنّت معصومین و سپس از عقل برهانی و قلب سلیم و سالم بهره گرفت تا بتوان به معانی پنهان قرآن و لایه های درونی آن دست یافت.[9]
3.
اما آیاتی از قرآن كه انسان ها را به تفكر و تدبر در بیرون قرآن، جهان طبیعت و جهان هستی، خودشناسی و خداشناسی و... دعوت می نماید: در این راستا قرآن شریف در عرصه های گوناگون انسان را دعوت و تشویق به تفكر و تدبر پیرامون جهان هستی می نمایند. كه از جملة آن عبارتند از: الف: تفكر پیرامون خودشناسی و به دنبال آن خداشناسی: می فرماید: «آیا شما آن را (در درون جنینی) آفرینش (پی در پی) می دهید یا ما آفریدگاریم؟[10] ب: تفكر و تدبر پیرامون طبیعت و درس خداشناسی از آن: می فرماید: «آیا در مورد آتشی كه می افروزید فكر كرده اید ـ آیا شما درخت را آفریده اید یا ما آفریده ایم؟! آیا آبی كه می نوشید اندیشیده اید؟! آیا شما آن را از ابر نازل كرده اید یا ما آن را نازل می كنیم؟!...»[11]
4.
تفكر و تدبر پیرامون زمین و آسمان: می فرماید: «و حكومت آسمان ها و زمین از آن خداست؛ و خدا بر همه چیز تواناست. مسلماً در آفرینش آسمان ها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه های (روشنی) برای خردمندان است. خردمندان كه خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه كه بر پهلو خوابیده اند، یاد می كنند؛ و در اسرار آفرینش آسمان ها و زمین می اندیشند؛ (می گویند) بار الها! این ها را بیهوده نیافریده ای منزّهی تو! ما را از عذاب آتش نگاه دار[12] در این راستا آیات زیادی وجود دارد كه بررسی همه آن در این مختصر ممكن نیست.
بنابراین تفكر از منظر قرآن شریف پیرامون قرآن شریف و راهكارهای آن هم دارای مراتب و مراحلی است و دارای صورت های گوناگونی می باشد. گاهی دعوت قرآن شریف به تفكر مربوط به خود قرآن و درون قرآن می باشد كه در این صورت، قرآن شریف از ظاهر و باطن و لایه های خاص برخوردار است. ظاهر قرآن شریف برای عرف و عموم قابل دسترس است و عموم مردم می توانند با مختصر اطلاعاتی مانند فراگیر علم روان خوانی و توجه به ترجمه و معانی آن در حد توان فكری از آن بهره ببرند و در آن تدبر نماید. ولی تفكر و تدبر در لایه های درونی قرآن شریف و توجه به بطون آن، تدبر و تفكر دقیق تر و عمیق تری را طلب می كند كه در این صورت باید از علوم پیرامونی و ابزارهای خاص آن كه پیشتر به آن ها اشاره شد كمك گرفت. این مرتبه از فراگیری علوم قرآنی و تدبّر در متن آن كار هر كس نیست و فقط كارشناسان و متخصصان و یا در مرحلة تأویل، راسخان در علم هستند كه می توانند در آن غور نمایند
.
با این نگرش چینش قرآن شریف بسیار زیبا است و در نگاه اهل فنّ و اهل معرفت و دقت، همة قرآن اعجاز آمیز است و همة قرآن تفكر برانگیز
.
این مرتبه و مرحله از دقت در قرآن منافات با عمومی بودن ظاهر قرآن شریف برای همه بشریت ندارد، چون خود قرآن شریف می فرماید: «راستی ما قرآن را به زبان تو آسان نمودیم تا متذكر و یادآور شوند[13] در جای دیگر می فرماید: «ما قرآن را برای تذكر آسان ساختیم، آیا كسی است كه متذكر شود؟[14]
آیات زیاد دیگری وجود دارد كه دلالت می كنند بر این كه قرآن یك كتاب قابل فهم برای عرف و عموم است.[15] پس فهم ظاهر قرآن، برای عرف و عموم است و همه می توانند در حد توان فكری و صفای باطن از قرآن شریف بهره ببرند و به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم از آن بهره مند شوند، بلی در عمل ممكن است به خاطر بعضی از درونی و بیرونی، عده ای توفیق پیدا نكنند در ظاهر قرآن هم تفكر و تدبر نمایند و از آن بهره مند شوند. چون قرآن شریف كتابی است كه: «و جز پاكان نمی توانند به آن دست زنند (= یا دست یابند)[16] و این منافات با اصل دعوت قرآن شریف به تفكّر و تدبّر در درون و متن آن ندارد.
اما دعوت به تفكر و تدبر در بیرون قرآن: این مرحله از تفكر و تدبّر هم مشكل چندانی ندارد و همة انسان ها می توانند پیرامون جهان هستی، كیهان شناسی، خودشناسی، خداشناسی و... تفكر نمایند و در حد توانمندی های فكری خود درس خودشناسی، خداشناسی بیاموزند و به عظمت خالق هستی پی ببرند و این كار هم نیاز به دقت، مطالعه، بصیرت، معرفت و باورمندی دارد كه همه می توانند آن را فرا بگیرند
.
آن چه بطور خلاصه قابل بیان است این است كه: تدبر و تفكر از منظر قرآن شریف یا تشویق به تفكر و تدبر به درون قرآن و خود قرآن است كه در این صورت خود قرآن یك ظاهری دارد و یك باطنی و ظاهر قرآن همه می توانند تدبر و تفكر نمایند ولی تفكر در باطن قرآن نیاز به علوم پیرامونی و ابزارهای خاص خود را دارد كه فقط اهل فنّ و متخصصان و یا راسخان در علم می تواند به آن دست یابند. و یا اینكه قرآن شریف به تفكّر و تدبر به بیرون قرآن دعوت و تشویق می نمایند. كه در این صورت هم، همة انسان ها می توانند پیرامون جهان هستی و... تدبر و تفكر نمایند و از آن درس خودشناسی و خداشناسی بیاموزند
.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر
:
1.
كتاب قرآن در قرآن، تفسیر موضوعی، ج 1، از استاد جوادی آملی
.
2.
اشارات علمی اعجازآمیز قرآن، از محمدعلی رضایی اصفهانی.

[1] . قرشی، سیدعلی اكبر، قاموس قرآن، تهران، دارالكتب الاسلامیه، هشتم،1361، ج 5، ص 199.
[2] . مظفر، محمدرضا، المنطق، ترجمة علی شیروانی، قم، دارالعلم، دوازدهم، 1382، ص 39.
[3] . نساء/82.
[4] . محمّد/24.
[5] . موسوی خمینی، روح الله، تفسیر سورة حمد، تهران، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ ششم، 1381، ص 17.
[6] . آل عمران/7.
[7] . سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن، الاتقان فی علوم القرآن، ترجمة مهدی حائری قزوینی، تهران، امیركبیر، چاپ سوم، 1380، ص 570-571.
[8] . همان.
[9] . جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، انتشارات اسراء، چاپ اول، 1378، ج 1، ص 57.
[10] . ‌واقعه/59.
[11] . واقعه/ 71-72 و 68 و 69.
[12] . آل عمران/189-191.
[13] . دخان/58.
[14] . قمر/17.
[15] . خویی، سیدابوالقاسم، بیان در علوم و مسائل كلی قرآن، ترجمة محمد صادق نجمی و هاشم زاده هریسی، دانشگاه آزاد اسلامی، چاپ پنجم، 1375، ص318.
[16] . واقعه/79.

منبع:http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=4&id=3358&urlId=335

 

پنج شنبه 14/10/1391 - 2:12
سخنان ماندگار

50 حدیث از زبان سالار شهیدان

امام حسین(ع) فرمودند: إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ؛ نیاز مردم به شما از نعمت‌های خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.
به گزارش گروه ویژه‌نامه ماه محرم باشگاه خبرنگاران؛ 50 حدیث از امام حسین(ع) در موضوعات مختلف در ادامه آمده است:
حدیث (1) امام حسین علیه السلام فرمودند:
لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب

جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار، یا صاحب مروت، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باش.

(تحف العقول ، ص 251)

حدیث (2) امام حسین علیه السلام فرمودند:


أیما اثنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة
هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود.

(محجه البیصاء ج 4،ص 228)

حدیث (3) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ المَخلـُوق بسَخَطِ الخـالِق
رستگـار نمی‌شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.

(تاریخ طبرى،ص 1،ص 239)

حدیث (4) امام حسین علیه السلام فرمودند:

إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.

(فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)

حدیث (5) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا یأمَن یومَ القیامَةِ إلاّ مَن خافَ الله فِی الدُّنیا
کسی در قیامت در امان نیست مگر کسی که در دنیا ترس از خدا در دل داشت.

(مناقب ابن شهر آشوب ج/4 ص/ 69)

حدیث (6) امام حسین علیه السلام فرمودند:

أَعجَزالنّاسٍ مَن عَجَزَ عَنِ الدُّعاء
عاجزترین مردم کسی است که نتواند دعا کند.

(بحارالانوارج/ 93 ص/ 294)

حدیث (7) امام حسین علیه السلام فرمودند:

اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّارِ
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است.

(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)

حدیث (8) امام حسین علیه السلام فرمودند:

مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ
آن که در کاری که نافرمانی خداست بکوشد امیدش را از دست می دهد و نگرانیها به او رو می آورد.

(بحار الانوار ، ج 3 ، ص 397)

حدیث (9) امام حسین علیه السلام فرمودند:
اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِهِِ
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.

(الدره الباهره ، ص24)

حدیث (10) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا یأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا
هیچ کس روز قیامت در امان نیست ، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.

(بحار الانوار،ج 4،ص 19)

حدیث (11) امام حسین علیه السلام فرمودند:

لا أفلح قوم إشتروا مرضاة المخلوق بسخط الخالق
کسانی که رضایت مخلوق را به بهای غضب خالق بخرند، رستگار نخواهند شد.

(مقتل خوارزمی،ج 1،ص239)

حدیث (12) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من حاول اَمرا بمعصیة الله کان اَفوت لما یرجو و اَسرع لما یحذر
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می‌شود.

(بحارالانوار،ج78،ص120)

حدیث (13) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من طلب رضی الناس بسخط الله وکله الله إلی الناس
کسی که برای جلب رضایت و خوشنودی مردم ، موجب خشم و غضب خداوند ی، خداوند او را به مردم وا می گذارد.

(بحارالانوار،ج78،ص126)

حدیث (14) امام حسین علیه السلام فرمودند:
من اَحبک نهاک و من اَبغضک اَغراک
کسی که تو را دوست دارد، از تو انتقاد می کند و کسی که با تو دشمنی دارد، از تو تعریف و تمجید می کند.

(بحار الانوار،ج75،ص128)

حدیث (15) امام حسین علیه السلام فرمودند:

من دلائل العالم إنتقادة لحدیثه و علمه بحقائق فنون النظر
از نشانه های عالم، نقد سخن و اندیشه خود و آگاهی از نظرات مختلف است.

(بحارالانوار،ج78،ص119)

حدیث (17) امام حسین(ع) فرمودند:

لا تقولوا باَلسنَتکم ما ینقُص عَن قَدَرَکم
چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.

(جلاءالعیون،ج۲ص۲۰۵)

حدیث(18) امام حسین فرمودند:

لا یأمن یوم القیامة إلا من خاف الله فی الدنیا.
هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد.

(بحار الانوار، ج 44، ص 192 )

حدیث(19) امام حسین (ع) فرمودند:

لا یکمل العقل إلا باتباع الحق
عقل کامل نمی شود مگر با پیروی از حق.

(بحار الانوار، ج 78، ص 127 )

حدیث(20) امام حسین (ع) فرمودند:
یاک و ما تعتذر منه، فإن المؤمن لا یسیء و لا یعتذر، و المنافق کل یوم یسیء و یعتذر
حذر کن از مواردی که باید عذرخواهی کنی ، زیرا مؤمن نه کار زشتی انجام می دهد و نه به عذرخواهی می پردازد، اما منافق همه روزه بدی می کند، و به عذرخواهی می پردازد.

( بحار الانوار، ج 78، ص120 )

حدیث(22) امام حسین(ع) فرمودند:

مُجالَسَةِ أهلِ الدِنَاءَة شَر، وَ مُجَالَسَةِ أَهلِ الفُسُوقِ ریبَة

همنشینی با سفلگان و افراد پست ناپسند است و همدمی گناهکاران موجب بدبینی مردم و از دست دادن اعتماد و اعتبار است.

(بحارالانوار، ج78، ص 122)

حدیث (23) امام حسین(ع) فرمودند:

فَإنی لا أَرَی المَوتَ إلَّا السَّعادَةَ وَ الحَیاة مَعَ الظّالِمینَ إلّا بَرماًی
به درستی که من مرگ را جز سعادت نمی بینم و زندگی با ستمکاران را جز محنت نمی دانم.

(تحف العقول ، ص 245)

حدیث (24) امام حسین(ع) فرمودند:

مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِهِی
هر که خدا را، آن‌گونه که سزاوار اوست، بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا می‌کند.

(بحار الأنوار، ج 71، ص 183)

حدیث (25) امام حسین (ع) فرمودند:
إنَّ أجوَدَ النَّاسِ مَن أعطیَ مَن لا یرجُو
بخشنده‌ترین مردم کسی است که به آنکه چشم امید به او نبسته، بخشش ‌کند.

(کشف ‌الغمّة، ج2، ص239 )

حدیث (26) امام حسین (ع) فرمودند:

إنَّ شیعَتَنا مَن سَلِمَت قُلوبُهُم مِن کلِّ غِشٍّ وَغِلٍّ وَدَغَلٍ
بی‏ گمان شیعیان ما، دل‏هایشان از هر خیانت، کینه، و فریبکارى پاک است.

(بحارالأنوار، ج 68، ص 156 )

حدیث(27) امام حسین علیه السلام فرمودند:

مَن صَامَ ثَلَاثَةَ أَیامٍ مِن شَعبَانَ وَجَبَت لَهُ الجَنَّةُ وَ کانَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) شَفِیعَهُ یومَ القِیامَةِ

هر کسی که سه روز از ماه شعبان را روزه بگیرد؛ بهشت بر او واجب می شود و در قیامت نیز پیامبر(ص) شفیع او خواهد بود.

(وسائل ‏الشیعة ج 10 ، ص 490)

حدیث(28) امام حسین علیه السلام فرمودند:

إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَیکم مِن نِعَمِ اللهِ عَلَیکم فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ
نیاز مردم به شما از نعمتهای خدا بر شما است، از این نعمت افسرده و بیزار نباشید.

(بحار الأنوار، ج 74، ص 205)

حدیث(29) امام حسین (ع) می فرمایند:

یَظهَرُ اللَّهُ قائِمَنا فَیَنتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ
خداوند قائم ما را از پس پرده غیبت بیرون مى‏آورد و آن‏گاه او از ستم‏گران انتقام مى‏گیرد.

(إثباة الهداة ، ج 7 ، ص 138)

حدیث(30) امام حسین (ع) می فرمایند:

أنَا قَتیلُ العَبَرَةِ لایَذكُرُنی مُؤمِنٌ إلّا استَعبَرَ
من کشته اشکم ؛ هر مؤمنى مرا یاد کند، اشکش روان شود.

(کامل الزیارات ، ص 215)

حدیث (31) امام حسین(ع) می فرمایند:

اَللّهُمَّ لا تَسْتَدْرِجنى بِالاِْحسانِ وَ لا تُؤَدِّبْنى بِالْبَلاء
خدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مَکشان و با بلایا (گرفتارى‏ها) ادبم مکن.

(عیون اَخبار الرضا ، ج 1، ص 107 ح 1)

حدیث (32) امام حسین (ع) می فرمایند:

لا یَکمُلُ العَقلُ اِلاّ بِاتِّباعِ الحَقِّ
عقل، جز با پیروى از حق، کامل نمی‌‏شود.

(اعلام الدین، ص 298)

حدیث (33) امام حسین علیه السلام می فرمایند:

مِن دَلائِلِ عَلاماتِ القَبولِ : الجُلوسُ إلى‏ أهلِ العُقولِ
از نشانه‏ هاى خوش‏نامى و نیك‏بختى ، همنشینى با خردمندان است.

(بحارالأنوار، ج 75، ص 119)

حدیث (34) امام حسین (ع) می فرمایند:

اَ یُّهَا النّاسُ نافِسوا فِى المَکارِمِ وَ سارِعوا فِى المَغانِمِ وَ لا تَحتَسِبوا بِمَعروفٍ لَم تَجعَلوا

اى مردم در خوبى‏ها با یکدیگر رقابت کنید و در بهره گرفتن از فرصت‏ها شتاب نمایید و کار نیکى را که در انجامش شتاب نکرده‏اید، به حساب نیاورید.

(ارشاد القلوب دیلمى، ص 73)

حدیث (35) امام حسین(ع) می فرمایند:

أَلاِستِدراجُ مِنَ اللّهِ سُبحانَهُ لِعَبدِهِ أَن یُسبِغَ عَلَیهِ النِّعَمَ وَ یَسلُبَهُ الشُّکر
غافلگیر کردن بنده از جانب خداوند به این شکل است که به او نعمت فراوان دهد و توفیق شکرگزاری را از او بگیرد.

(تحف العقول،ص 250)

حدیث (36)امام حسین علیه السلام می فرمایند:

مَن حاوَلَ اَمراً بمَعصِیَهِ اللهِ کانَ اَفوَتَ لِما یَرجُو وَاَسرَعَ لِمَجئ ما یَحذَرُ
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.

(بحارالانوار،ج78،ص120)

حدیث (37)امام حسین علیه السلام می فرمایند:

إنَّ شِیعَتَنا مَن سَلمَت قُلُوبُهُم مٍن کُلِّ غَشٍّ وَ غِلٍّ وَ دَغَلٍ
بدرستی که شیعیان ما قلبشان از هرناخالصی و حیله و تزویر پاک است.

(فرهنگ سخنان امام حسین ص/ 476)

حدیث (38)امام حسین علیه السلام می فرمایند:

لا یُکمَلُ العَقلُ اِلّا بِاتِّباعِ الحَق اَلاتَرَونَ اَنَّ الحَق لا یُعمَلُ بِه وَ الباطِل لا یُتَناهی عَنه

عقل جز به پیروی از «حق» کمال نمی یابد آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل نهی نمی شود؟

(بحار الانوار، ج 78، ص 127)

حدیث (39) امام حسین(ع) می فرمایند:

اَللّهُمَّ لا تَستَدرِجنى بِالاِحسانِ وَ لا تُؤَدِّبنى بِالبَلاءِ
خدایا! با غرق کردن من در ناز و نعمت، مرا به پرتگاه عذاب خویش مَکشان و با بلایا (گرفتارى ‏ها) ادبم مکن.

(الدُّرًّةُ البَاهرة من الأصدَاف الطّاهِرة)


حدیث (40) امام حسین(ع) می فرمایند:

لا یَأمَنُ یوم الْقِیامَةِ إلاّ مَنْ قَدْ خافَ اللهَ فی الدُّنْیا
كسى در روز قیامت از شدائد و أحوال آن در أمان نمى باشد، مگر آن كه در دنیا از خداوند متعال ترس داشته باشد ـ و اهل گناه و معصیت نگردد.

(بحار الأنوار: ج 44، ص 192، ح 5)

حدیث (41) امام حسین(ع) می فرمایند:

اَلبَخیلُ مَن بَخِلَ بِالسَّلامِ
بخیل کسی است که از سلام کردن بخل ورزد (سلام نکند).

(تحف العقول/ 253)
حدیث (42) امام حسین(ع) می فرمایند:

لِلسَّلامِ سَبعُونَ حَسَنَةً، تِسعٌ وَ سِتُّونَ لِلمُبتَدِءِ وَ واحِدَةٌ لِلرادِ
سلام کردن هفتاد حسنه و ثواب دارد شصت و نه ثواب از برای سلام کننده و یک ثواب برای جوابگو است (با وجود آنکه سلام کردن مستحب ولی جواب دادن آن واجب است).

(تحف العقول ص 253)

حدیث (43) امام حسین(ع) می فرمایند:

لاتـَرفع حــاجَتَک إلاّ إلـى أحـَدٍ ثَلاثة: إلـى ذِى دیـنٍ ، اَو مُــرُوّة اَو حَسَب
جز به یکى از سه نفر حاجت مبر: به دیندار ، یا صاحب مروت ، یا کسى که اصالت خانوادگى داشته باشد.

(تحف العقول ، ص 251)

حدیث (44) امام حسین(ع) می فرمایند:

مَن عَبَدَ اللهَ حَقَّ عِبادَتِهِ آتاهُ اللهُ فَوقَ أمانِیهِ وَ کفایتِه
هر که خدا را ، آن‌گونه که سزاوار اوست ، بندگی کند ، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش به او عطا کند.

(بحار الأنوار، ج 71، ص 183)

حدیث (45) امام حسین(ع) می فرمایند:

اَلبُکاءُ مِن خَشیةِ اللهِ نَجآةٌ مِنَ النّار
گریه از ترس خدا سبب نجات از آتش جهنّم است.

(حیات امام حسین ج 1 /ص 183)

حدیث (46) امام حسین(ع) می فرمایند:

مَن حاوَلَ أمراً بِمَعصِیةِ الله كان أفوتُ لما یَرجُوا و أسرَع لما یحذَر
كسی كه بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.

(بحار الانوار، ج 78، ص 120)

حدیث (47) امام حسین(ع) می فرمایند:

أیما اثْنَین جَرى بینهما کلام فطلب أحدهما رضَـى الاخر کانَ سابقة الىَ الجنّة
هر یک از دو نفـرى که میان آنها نزاعى واقع می شود و یکـى از آن دو رضایت دیگرى را بجـویـد ، سبقت گیـرنـده اهل بهشت خـواهـد بــود.

(محجه البیصاء ج 4،ص 228)

حدیث (48) امام حسین(ع) می فرمایند:

لاأفلَحَ قـَومٌ اشتَـروا مَـرضـاتِ الْمَخلـُوق بسَخَطِ اْلخـالِق
رستگـار نمی شوند مـردمـى که خشنـودى مخلـوق را در مقـابل غضب خـالق خریدنـد.

(تاریخ طبرى،ص 1،ص 239)

حدیث (49) امام حسین(ع) می فرمایند:

اِنّ اَعفَی النّاسِ مَن عَفا عِندَقُدرَتِه
بخشنده ترین مردم کسی است که در هنگام قدرت می بخشد.

(الدره الباهره ، ص24)

حدیث (50) امام حسین(ع) می فرمایند:

أمن حاول اَمرا بمعصیة الله کان اَفوت لما یرجو و اَسرع لما یحذر
کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آروزیش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود.

(بحارالانوار،ج78،ص120)

منبع:www.yjc.ir

http://www.yjc.ir/fa/news/4161257/50-حدیث-از-زبان-سالار-شهیدان

 

دوشنبه 6/9/1391 - 2:59
عقاید و احکام

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

عسى أن تكرهوا شیئاً و هو خیر لكم و عسى أن تحبّوا شیئاً و هو شرّ لكم»

 

چه بسیار چیزهایى كه شما دوست ندارید، ولى در حقیقت به نفع شماست و چه بسیار چیزهایى كه شما دوست دارید، ولى به ضرر شماست (بقره 216)

اگر بدانیم؛ دیگران مشكلات بیشترى دارند.
اگر بدانیم؛ مشكلات، توجّه ما را به خداوند بیشتر مى‏كند
.
اگر بدانیم؛ مشكلات، غرور ما را مى‏شكند و سنگدلى ما را برطرف مى‏كند
.
اگر بدانیم؛ مشكلات، ما را به یاد دردمندان مى‏اندازد
.
اگر بدانیم؛ مشكلات، ما را به فكر دفاع و ابتكار مى‏اندازد
.
اگر بدانیم؛ مشكلات، ارزش نعمت‏هاى گذشته را به ما یادآورى مى‏كند
.
اگر بدانیم؛ مشكلات، كفّاره‏ى گناهان است
.
اگر بدانیم؛ مشكلات، سبب دریافت پاداش‏هاى اُخروى است
.
اگر بدانیم؛ مشكلات، هشدار و زنگ بیدارباش قیامت است
.
اگر بدانیم؛ مشكلات، سبب شناسایى صبر خود و یا سبب شناسایى دوستان واقعى است
.
و اگر بدانیم؛ ممكن بود مشكلات بیشتر یا سخت‏ترى براى ما پیش آید، خواهیم دانست كه تلخى‏هاى ظاهرى نیز در جاى خود شیرین است
.
آرى، براى كودك، خرما شیرین و پیاز و فلفل تند و ناخوشایند است؛ امّا براى والدین كه رشد و بینش بیشترى دارند، ترش و شیرین هردو خوشایند است.

منبع : سایت حجت الاسلام و المسلمین قرائتی» تفسیر نور » تفسیر سوره لقمان آیه 14http://www.qaraati.net/show.php?page=tafsir&numsooreh=31&numayeh=3822 

چهارشنبه 1/9/1391 - 1:53
دعا و زیارت
چهارشنبه 1/9/1391 - 1:29
عقاید و احکام
پرسش و پاسخ‌های فوق از سایت اندیشه قم پرسیده شده : www.andisheqom.com  
سه شنبه 30/8/1391 - 3:6
عقاید و احکام

بسم الله الرحمن الرحیم

عسى أن تكرهوا شیئاً و هو خیر لكم و عسى أن تحبّوا شیئاً و هو شرّ لكم»

چه بسیار چیزهایى كه شما دوست ندارید، ولى در حقیقت به نفع شماست و چه بسیار چیزهایى كه شما دوست دارید، ولى به ضرر شماست (بقره 280)
اگر بدانیم؛ دیگران مشكلات بیشترى دارند.
اگر بدانیم؛ مشكلات، توجّه ما را به خداوند بیشتر مى‏كند.
اگر بدانیم؛ مشكلات، غرور ما را مى‏شكند و سنگدلى ما را برطرف مى‏كند.
اگر بدانیم؛ مشكلات، ما را به یاد دردمندان مى‏اندازد.
اگر بدانیم؛ مشكلات، ما را به فكر دفاع و ابتكار مى‏اندازد.
اگر بدانیم؛ مشكلات، ارزش نعمت‏هاى گذشته را به ما یادآورى مى‏كند.
اگر بدانیم؛ مشكلات، كفّاره‏ى گناهان است.
اگر بدانیم؛ مشكلات، سبب دریافت پاداش‏هاى اُخروى است.
اگر بدانیم؛ مشكلات، هشدار و زنگ بیدارباش قیامت است.
اگر بدانیم؛ مشكلات، سبب شناسایى صبر خود و یا سبب شناسایى دوستان واقعى است.
و اگر بدانیم؛ ممكن بود مشكلات بیشتر یا سخت‏ترى براى ما پیش آید، خواهیم دانست كه تلخى‏هاى ظاهرى نیز در جاى خود شیرین است.
آرى، براى كودك، خرما شیرین و پیاز و فلفل تند و ناخوشایند است؛ امّا براى والدین كه رشد و بینش بیشترى دارند، ترش و شیرین هردو خوشایند است.

منبع : سایت حجت الاسلام و المسلمین قرائتی» تفسیر نور » تفسیر سوره لقمان آیه 14

http://www.qaraati.net/show.php?page=tafsir&numsooreh=31&numayeh=3822

دوشنبه 29/8/1391 - 2:29
دعا و زیارت

چهارشنبه 24/8/1391 - 2:57
قرآن

برداشت از نشانی زیر :http://www.nasr19.ir/1390/05/%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%b8%d8%b1-%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4%d9%85%d9%86%d8%af%d8%a7%d9%86/

 

سه شنبه 23/8/1391 - 19:52
دانستنی های علمی
توانا بود هر که دانا بود! لطفا این مطلب را تا انتها بخوانید تا بدانید ما کجا هستیم و چه می کنیم .یهودیان سراسر دنیا : 14 میلیون نفر 6/5 میلیون نفر در آمریکا 5/5 میلیون نفر در آسیا 2 میلیون نفر در اروپا یکصد هزار نفر در آفریقا جمع کل مسلمانان در جهان : 5/1 میلیارد نفر 1 میلیارد نفر در آسیا و خاور میانه 400 میلیون نفر درآفریقا 44 میلیون نفر در اروپا 5 میلیون نفر در آمریکا از هر پنج نفر جمعیت روی زمین ، یکی مسلمان است در مقابل هر یک هندو ، دو مسلمان قراردارد درمقابل هر پیرو بودا ، دو مسلمان قراردارد درمقابل هر یهودی ، 107 مسلمان قراردارد با این همه ، 14 میلیون یهودی از یک میلیارد و نیم مسلمان نیرومند ترند ! فکر کنید چرا ؟ از سناریوهای تحلیل توطئه دست بردارید ؟ این موقعیت را کسی به طور مصنوعی به آنها نداده است . نگویید کار انگلستان است و آمریکا . اگر هم انگلستان و آمریکا از آنان حمایت می کنند بپرسید چرا ؟ مگر آنها چه نفوذی در آمریکا و انگلستان دارند که دولت های آنها مجبور به حمایت هستند . چرا مسلمانان این نفوذ را در این دولتها ندارند ؟ تعداد مسلمانان در این کشورها کمتر از یهودیان نیست !! اما نفوذ مسلمانان مهاجر به آمریکا چرا کمتر از نفوذ یهودیان مهاجر به آمریکاست ؟ نتیجه : حمایت آمریکا و انگلستان و سایر قدرت ها علت قدرت یهودیان نیست ؛ بلکه معلول قدرت آنان است . هر چند در مراحل بعدی به قدرت بیشتر هم می انجامد . چرا ؟ ببینیم چرا ؟ به چندین دلیل ، از جمله : در تاریخ معاصر : آلبرت انشتین : یهودی زیگموند فروید : یهودی کارل مارکس : یهودی پل ساموئلسون : یهودی میلتون فردمن : یهودی در رشته پزشکی : مخترع سوزن سرنگ ، بنیامن روبن : یهودی کاشف واکسن فلج اطفال (پولیو) ، یوناس سالک : یهودی کاشف داروی ضد سرطان خون ، گرترود الیون : یهودی کاشف در مان یرقان (زردی) ، بروخ بلومبرگ : یهودی کاشف داروی درمان مرض سفلیس ، پل الریخ : یهودی کاشف درمان امراض عضلانی ، الیه متچینکوف : یهودی کاشف درمان غدد ترشحی داخلی ، آنرو شلی : یهودی شناخت تراپی درمانی ، آرون بک : یهودی کاشف قرص ضد حاملگی ، جورج پیناکوس : یهودی شناسائی چشم بشر ، ج. والد : یهودی شناسائی بچه در شکم مادر ، استانلی کوهن : یهودی دیالیز قلوه ها ، ویلیم کلوفکام : یهودی برندگان جوایر نوبل : در یک صد و پنجاه سال گذشته ، 14 میلیون یهودی 180 جایزه نوبل را دریافت کرده اند در حالی که یک میلیارد و نیم مسلمان تنها 3 جایزه گرفته اند . اختراعاتی که تاریخ را دگرگون ساخت : چیپ های کوچک دستگاه های الکترونیکی ، استانلی نزور : یهودی رآکتور اتمی زنجیره ای ، نئو سزیلند : یهودی کابل نوری ، پیطر شولتز : یهودی چراغ های راهنمائی ، چارلز آلدر : یهودی فولاد ضد زنگ ، بنو اشتراوس : یهودی فیلم با صدا (ناطق) ، ایزادور کیس : یهودی میکروفون تلفن ، امیل برلینر : یهودی دستگاه ضبط تصویر متحرک (ویدئو) ، چارلز جینزبرگ : یهودی نفوذ بر بازرگانی جهانی : فرآورده های مارک مشهور "پولو" ، رالف لورن : یهودی تولیدات نوشیدنی "کوکاکولا" : یهودی لویس جین ، لوی اشتراوس : یهودی استار بروک ، هوارد شولتز : یهودی گوگل ، سرجی برین : یهودی شرکت كامپیوتری"دل" ، میشل دل : یهودی دنکی ، دونا کارن : یهودی باسکینو رابینز ، ایرو رابینز : یهودی دانکین دونات (نوعی تنقل آمریکائی) ، بیل روزنبرگ : یهودی و ... . نفوذ در سیاست بین المللی : هنری کیسینجر : یهودی ریچارد لوین ، رئیس دانشگاه یل : یهودی الن گرینزپن ، رئیس فدرال رزرو آمریکا : یهودی ژوزف لیبرمن : یهودی مادلین البرایت ، یهودی گاسپر واینبرگر ، وزیر دفاع آمریکا : یهودی ماکزیم لیوینو ، وزیرخارجه شوروی : یهودی داوید مارشال ، نخست وزیر سنگاپور : یهودی اسحق اسحق ، استاندار کل استرالیا : یهودی بنیامین دیزرائلی ، نخست وزیر انگلستان : یهودی یوگنی پیرماکف ، نخست وزیر روسیه : یهودی بری گلد واتر ، سیاستمدار آمریکائی : یهودی جورج سمپائو ، رئیس جمهور پرتقال : یهودی هرب گری ، معاون نخست وزیر کانادا : یهودی میشل هوارد ، وزیر کشور انگلستان : یهودی برونو کریسکی ، صدر اعظم اتریش : یهودی رابرت روبین ، وزیر خزانه داری آمریکا : یهودی و ... . رسانه های گروهی جهانی : سی ان ان ، ولف بلیتز : یهودی باربارا والترز از اخبار (آ.ب.ث) : یهودی اوجین مایر ، واشنگتن پست : یهودی هنری گرونوالد ، مجله تایم آمریکا : یهودی کاترین گراهام ، واشنگتن پست : یهودی ژوزف لیلد ، نیویورک تایمز : یهودی ماکس فرانکل ، نیویورک تایمز : یهودی رابرت مرداک ، (صاحب گروه رسانه ای fox) : یهودی و ... . موسسات به ظاهر بشر دوستانه ولی برانداز : جورج سوروس : یهودی والتر اننبرگ ، یهودی و ... . تشکل های صنفی و مذهبی و اجتماعی یهودیان در آمریکا بالغ بر بیش از هفت هزار سازمان و موسسه است . هر یهودی در چندین NGO و انجمن عضو است و فعالیت می کند . هر مسلمان در چند تا انجمن و NGO عضو است ؟ دانش آموزان یهودی از همان ابتدا در مدارس خود کارکردن گروهی با هم را می آموزند ، نه رقابت درسی بی ثمر و حسادت به هم را !. نتیجه : نه ما و نه رهبرانمان کارکردن با هم را نیازموده ایم ، بلکه هر روزه درس های جدیدی از تکنیک های حذف همدیگر را می آموزیم !. چرا یهودیان نیرو مندند و مسلمانان ضعیف ؟ دلیلش این است که ما رقیب اصلی را فراموش کرده ایم و در خودمان به دنبال رقیب می گردیم . دلیلش این است که ما استعداد دانش آموختن را وانهاده ایم . در سراسر جهان اسلام مشتمل بر 57 کشور ، تنها 500 دانشگاه موجود است . در حالی که تنها در آمریکا 5758 دانشگاه به راه است . در هندوستان ، 8407 دانشگاه موجود است . حتی یک دانشگاه از میان کشور های اسلامی در زمره 500 دانشگاه اول جهانی جای ندارد . سواد در دنیای مسیحیت 90% است . سواد در جهان اسلام 40% است. در پانزده کشور مسیحی مذهب ، درصد سواد 100درصد است . درکشورهای مسلمان حتی 1 100درصد هم نیست . درکشورهای مسیحی 98 درصد دوره دبیرستان را تمام کرده اند . درکشورهای اسلامی این رقم 50 درصد است . 40 درصد از مردم کشور های مسیحی دانشگاه را تمام کرده اند . در کشورهای مسلمان این رقم تنها 2 درصد است . درکشورهای مسلمان برای هریک میلیون مسلمان تنها 230 عالم و دانشمند وجود دارد . در آمریکا این رقم 5000 است . در آمریکا برای هر یک میلیون نفر 1000 تکنیسین موجود است . در سراسر جهان عرب فقط 50 نفر تكنسین برای هر یک ملیون نفر موجود است . دنیای اسلام فقط 02 /0درصد از درآمد ملی را برای تفحص و توسعه هزینه می کنند . درکشورهای مسیحی این رقم 5 درصد از درآمد ملی است . نتیجه : وضعیت کنونی دنیای اسلام استعداد دانش پروری ندارد . مرحله دیگر آزمایش دانش ، کاربرد آن است . در پاکستان برای هر 1000 نفر 23 روزنامه موجود است . درسنگاپور این رقم 460 برای هر 1000 نفر است . در انگلستان 2000 کتاب مختلف برای یک میلیون نفر هر سال چاپ می شود . در مصر این رقم تنها 17 جلد است . عاقبت : دنیای اسلام در دانش پژوهی شکست خورده است . آزمایش کاربرد دانش راه دیگری بر عدم دانش پژوهی مسلمانان است . صادرات صنعتی پاکستان فقط 9/0 درصد کل صادرات آن کشور است . در عربستان سعودی 2/0 درصد است . در کویت و مراکش و الجزایر 3/0 درصد است . درحالی که سنگاپور به تنهائی 68% صادرات صنعتی دارد . نتیجتا : جهان کنونی اسلام استعداد بهره گیری از دانش را فاقد است . به چه نتیجه ای می رسیم ؟ کنکاش لازم نیست چون ارقام و شواهد فریاد می کشند ، لکن ما گوشمان را بسته ایم . نصیحت : خود و فرزندانتان دانش بیاموزید ، میانبر وجود ندارد . به هیچ وجه نگذارید فرزندانتان از دانش آموزی منحرف گردند . و به خاطر خدا ، از نفوذ خود برای بدست آوردن نمره بیشتر برای فرزندان خود اجتناب کنید . به آنها کارگروهی بیاموزید . جلو زدن از هم و دیگران را پشت سرگذاشتن را به آنها نیاموزید . دست هم گرفتن و با هم جلو رفتن را بیاموزید . اگر موفق نشوند آنها را یاری کنید تا موفق شوند . واگر اکنون نمی توانند موفق شوند پس هرگز موفق نخواهند شد . تنها چیزی که لازم داریم ، شناخت خودمان است . پیروزی ما بسته به دانش و خلاقیت و سوادآموزی و قدرت کار گروهی ماست و بس . كِی باید بیدار شویم !؟به امید وحدت و همبستگی هرچه بیشتر ما مسلماناننیك اقبال و كامیاب باشید
يکشنبه 30/7/1391 - 14:21
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته