سفرنامه تبیانی ها
آقا جان، حرم امن تو کافیست... کافیست، تا هیچ چیزی را از این عالم نخواهم... کافیست برای منی که تنها تو را دارم برای تمامِ دغدغه های دلتنگی ام... برای منی که اگر؛ بغض چسبیده است بیخ گلویم، یا اشک نشسته گوشه ی چشمم، می آیم و بی کسی هایم را، و هر چه تلخی که مانده در جان خسته ام را با تو قسمت می کنم... می آیم و می نشینم و سکوتم را می شکنم و فریادهایی را که در تنهایی هایم بلعیده ام، می آورم کنارِ تو؛ و سفره اندوه هایم را می گشایم و قفل های بسته ی زندگی ام را درست میگذارم مقابل چشمان تو، و بعد می گویم آقای من دوست دارم جواب سلامم را بشنوم گر چه میدانم لیاقت ندارم .چون میدانم بعضی ها می شنوند.عنایتی کن، دستم به دامان مهربانیت، و بعد گم می شوم در برقِ آئینه های تو در توی ایوان تو، گویی چون کبوتری بر بام حریمت پَر میگیرم و ناگاه در میان فواره های روشنِ حوضِ صحن هایت بال هایم را می گشایم به شیدایی و وسط رویایی ترین آرزوهایم دل خوش می کنم به بودنت.
۲-توفیق اجباری بود، چند سال پیش در مورد پس انداز کمی که داشتم از مادرم سؤال کردم، گفتند: به بانک بسپار، بعنوان ثبت نام برای حجّ. گفتم: نه، چون نه توان معنوی رفتن به حجّ را دارم نه استطاعت مالی آن را، تازه نمیدانم به حجّ رفتن چقدر برای من لازم است. من اگر همین جا بتوانم وظایفم را درست انجام دهم، خیلی کار کرده ام! دیگر اینکه، اگر بروم وبرگردم و تغییر نکرده باشم، چه؟! آخر اینهمه حاجی و هنوز اینهمه... ؟!
و از این دست استدلال ها پیدرپی میآوردم. دوستان پدرم نیز آنچه میگفتند که: «فلانی!این سفر رفتنی است، دیدنی است، عظیم است، مگر نمیبینی چقدر افراد آرزو دارند، تلاش برای رفتن میکنند، حسرت میخورندو...» هیچیک از این گفتهها در من تأثیری نداشت.
سرانجام پدرم آن مبلغ جزئی را از من قبول کرده، به نام من به بانک سپردند. وجالب آن که، اسم من جزو راهیان سفر حجّ اعلام شد. در وضعی نه چندان اختیاری، مرا بسیج کردند که بروم. وصیت نامهای نوشتم. خداحافظی مختصری کردم و بدون این که عمیقا بفهمم کجا میروم و چه میکنم، حرکت کردم. پس از ورود به فرودگاه جدّه و توقّف چند ساعته در آنجا، نیمه شب بطرف «جحفه» عازم شدم. با زائران کاروان نماز صبح را آنجا خواندم و محرم شدم... هنوز هم چیزی جز حرکت، جوش و خروش و آداب و اعمال خاص همسفرانی که قبلاً نیز مشرف شده بودند نمیفهمیدم اما به مسائل خیلی دقیق و منظم عمل میکردم.
پس از احرام، کاروان به طرف مکه حرکت کرد. وارد مکه شدیم و من پس از استحمام مختصری، به طرف بیت اللّه حرکت نمودم، از خیابانها گذشتم، به اطراف حرم رسیدم. همه جا سفید بود، همه چیز ساده و بیآلایش، انبوه بیشمار مردان و زنان بالباسهای بلند سفید! یاد صدر اسلام افتادم. رسول اللّه را به خاطر آوردم! دلم شروع به تپیدن کرد، وارد مسجد شدم، از لابلای مردم گذشتم. در مورد طواف و سعی و وقوف و... خیلی شنیده بودم ولی هنوز درست چیزی نمیفهمیدم. از مسجد گذشتم که دفعتا نگاهم به خانه کعبه افتاد! اللّه اکبر، اللّه اکبر... اوضاع بکلّی عوض شد، حال عجیبی به من دست داد. شورش غریب و شور عجیبی در من ایجاد شد... یکباره آنچه گذشته بود بیادم آمد، مقاومتها که میکردم برای نیامدن به این سفر، عجب غافل بودم! اگر نمیآمدم؟! چه محرومیتی بود! چه حرمانی و چه خسرانی! لحظاتی بعد وحشت وجودم را فراگرفت! که اگر سال بعد نتوانم بیایم چه میشود؟! پنج شنبه 29/5/1394 - 17:14
عقاید و احکام
وقوف در عرفات نه تنها یکی از ارکان اصلی مناسک حج است و حج بدون عرفه
حج نیست، بلکه این وقوف دارای فضائل بسیار ارزشمندی است. تمام زائران خانه
خدا در روز نهم ذی الحجه به این سرزمین مقدس میآیند و در آن وقوف میکنند.
پیامبر اسلام در روز عرفه، در «نمره» نزدیکی عرفات، کنار سنگ بزرگی فرود
میآمدند. این سنگ، صخرهای در سمت راست عرفات بود و بعدها در مکان مورد
نظر «مسجد نمره» ساخته شد. در منایع تاریخی آمدهاست که محل وقوف رسول خدا
همان محل وقوف ابراهیم بودهاست. قبیله قریش در دوران جاهلی و آغاز اسلام
در عرفات وقوف نمیکردند، زیرا معتقد بودند اهل حرم هستند و باید بر خلاف
سایر مردم در داخل حرم وقوف یابند، ولی خداوند دستور داد که همه باید در
عرفات وقوف پیدا کنند.
در قرآن
نیز نام این سرزمین ذکر شدهاست: «... فاذا افضتم من عرفات فاذکروالله عند
مشعرالحرام؛ و هرگاه از عرفات برگشتید، خداوند را در مشعرالحرام یاد
کنید». (بقره: ۱۹۸)
دوشنبه 22/7/1392 - 21:54
عقاید و احکام
روز دوم حج (نهم ذیحجه) سرزمین عرفات مکه
صحرای عرفات
کوه عرفات در زمان حج
عرفات نام صحرایی است وسیع و هموار، در دامنه کوهی به نام جبل الرحمه که در جنوب شرقی مکه مابین ثویه و عرنه، نمره تا ذی المجاز
قرار دارد. طول تقریبی این صحرا دوازده کیلومتر و عرض آن ۵٫۶ کیلومتر است.
عرفات در ۲۱ کیلومتری مکه واقع شده و بخش عمده آن از حرم خارج میباشد. [۱] صحرای عرفات یا کوه عرفات محلی خارج از مکهاست که حجاج در روز دوم حج در آن محل گرد هم میایند.
دوشنبه 22/7/1392 - 21:53
شهدا و دفاع مقدس
دوشنبه 22/7/1392 - 21:52
نماز
چکیده
هدف مقاله حاضر آن است که به بررسی آثار تربیتی نماز این حبل متین و صراط مستقیم بر زندگی فردی انسانها بپردازد.
آغاز
پرواز و عروج انسان از مرحله حیوانیت به بالاترین جایگاه انسانی در أعلی
علیین قرب الهی، آنجا كه بین خالق و مخلوق جز پرده نازك قاب قوسین هیچ
فاصلهای نیست، از سكوی عبادت خالصانه و آگاهانه حق شروع میشود و در رأس
همه آنها، نماز بال و پر خود را برای شیفتگان وصل الهی میگشاید و هر كه به
نماز آنگونه كه حقیقت آن است متمسك شود، و حقیقت نمازکه همانا اقامه نماز
در سایه ولایت اهل بیت – علیهم السلام، میباشد، هیچگاه از سایه ولایت الهی
بیرون نمیرود و در سایه شیاطین و ارتكاب فحشا و منكر قرار گیرد لذا
میتوان گفت نماز خط مقدم جبهه جهاد اكبر میباشد.اقامه راستین نمازآثار
فراوانی مانند ایجاد محبت ، اخلاص ، شكرگزاری ، وقت شناسی ، نظم وجهت مشخص
درنمازگزار دارد.روش جمع آوری مطالب،كتابخانه ای بوده كه بر این مبنا از
اسناد ومدارك دینی بهره برده وبه نقل وتوصیف موارد مذكور پرداخته ایم و سعی
نموده ایم درحد توان ازمنابع دست اول روایی بهره گیری نماییم و در پایان
می توان
کلید واژه: نماز، آثار تربیتی،آثار
آثار تربیتی نماز
نماز به غیر از آثار معنوی كه بر جسم و جان انسان میگذارد
یك سری از آداب اسلامی را هم به او میآموزد، در حقیقت نماز همانند
مربیای است كه همواره در كنار متربی خود بوده و نكات لازم و ضروری را به
او یادآور شده و او را تربیت میكند، در این فصل به بررسی این نكات تربیتی
میپردازیم.
1 – نماز زنده كننده یاد خدا در انسان
انسان فراموشكار ممكن است با پرداختن به امور عادی زندگی،
خالق هستی بخش و ولی نعمت خود را به بوته فراموشی بسپارد(1)كه البته در این
نسیان خداوند، سقوط و نابودی انسان حتمی است چنانچه خداوند در قرآن
میفرماید:
«و لا تَكُونُوا كَالـَّذینَ نَسُوا اللهَ فَأنْسیهُم أنْفسَهُم ...»
«و شما مؤمنان مانند آنان نباشید كه به كلی خدا را فراموش كردند و خدا هم نفوس آنها را از یادشان برد.(2) »
تمام
مشكلاتی كه بشر در سطح جهان، در گذاشته و امروز، برای خود ایجاد كرده به
علت فریب خوردن از زرق و برق دنیا و پیروی از خواستههای نفسانی و
وسوسههای شیطانی است، اطاعت و پیروی از هوای نفس باعث شده كه انسان، دنیای
خود و دیگران را به جهنم سوزانی تبدیل كند و خود و دیگران را در آتش آن
بسوزاند چنانچه یكدیگر را قلع و قمع میكنند آنچنانكه شاید كمتر حیوان
درندهای در عالم با همنوع خود چنین كند، پرده غفلت جلوی عقل و چشم و
گوششان را به گونهای گرفته كه گویا حساب و كتاب و حتی مرگی در كار نیست و
تا زمانی كه بشر در صدد كنار زدن این پرده غفلت نباشد روز به روز بر آتش
دنیای خود میافزاید.
بزرگترین مصیبت برای رهروان حق آن است كه هدف
آفرینش خود را فراموش كرده و غرق در این زندگی مادی و لذایذ زودگذر دنیوی
گردند، حال یكی از عملهایی كه سرشار از انگیزه یاد خداست و میتواند انسان
را یكسره غرق در یاد او كند و بیدار باش و به خویش آورنده باشد و همچنین
میتواند مانند شاخص و علامتی، رهروان راه حق را بر روی خط مستقیم نگه
داشته و از گیجی و گمی حفظ كرده و از لحظههای غفلت در زندگی آدمی منع كند،
به پا داشتن نماز(3) یعنی سمبل ذكر و یاد خدا میباشد.
در آیاتی كه مربوط به بعثت حضرت موسی – علیه السلام– است آمده:
«إنَّنی أنا الله لا اله الاّ أنا فاعْبُدْنی و أقِمِ الصلاة لذكری»
«منم خدای یكتا هیچ خدایی جز من نیست پس مرا (به یگانگی) بپرست و نماز را مخصوصاً برای یاد ما بپا دار.(4) »
در معنای جمله آخر از آیه شریفه یعنی «لذكری» چند معنا برداشت شده است:
1 – نماز به پا دار برای اینكه مرا به یاد داشته باشی و فراموشم نكنی(5)«لتذكُرُنی فیها(6)»
2
– نماز را به پا دار تا من تو را به یاد داشته باشم و تو را در بوته
فراموشی قرار ندهم و به حال خود رهایت نكنم بلكه با تعریف و تمجید تو را
مطرح سازم(7). «لِأذكركَ بالثناءِ(8)»
3 – نماز را به پا دار زیرا من تو را به یاد نماز انداخته و دستور اقامه آن را به تو دادم(9) «لأنّی ذكرتُها و أمرتُ بها(10)»
4
– تنها برای یاد من، نماز را به پا دار و نه برای دیگری و هرگز آن را با
اغراض گوناگون در نیامیز(11)«لذكری خاصةً لا تشوبها بغیره(12)»
5 – در اوقات یاد من، نماز را به پا دار و آن همان اوقات ویژه نمازهای فریضه میباشد(13)«لِأوقات ذكری أی لمواقیت الصلاة(14)»
6 – برای یاد صلهها و عطاها و به عنوان شكرگزاری نعمات من، نماز را به پا دار(15) «لِذِكْرِ صَلاتی و هو مروری..(16) »
7 – یعنی هر وقت به یاد آوری كه نمازی بر عهده توست، بیدرنگ آن را به جای آور(17).
در
واقع حیات طیبه انسان در سایه حاكمیت دین خدا، وقتی حاصل خواهد شد كه
انسانها دل خود را با یاد خدا زنده نگه دارند و به كمك آن بتوانند با همه
جاذبههای شر و فساد مبارزه كنند و همه بتها را شكسته و دست تطاول همه
شیطانهای درونی و برونی را از وجود خود قطع كنند(18).
یاد خدا آنقدر ارزشمند است كه امام صادق – علیه السلام – فلسفه وجوب نماز را یاد خدا میدانند:
«
... فَفَرضَ عَلَیْهِم الصلاة، یَذْكرونَهُ كُلَّ یومٍ خمسَ مراتٍ ...
یُنادُون بِاسْمِهِ وَ یَعْبُدُونَهُ بِالصلاة و ذَكَرَ الله لِكَیْلا
یَغْفَلُوا عنه فینسوه فیندرس ذكره.(19) »
«خداوند سبحان نماز را بر
آنها واجب كرده تا در هر روز پنج مرتبه به یاد او باشند و ... حق تعالی را
به اسمش بخوانند و بوسیله نماز و ذكر خدا، او را عبادت كنند تا از او غفلت
نورزند و فراموشش نكنند و نام و یادش كهنه و مندرس نشود.(20) »
نقش مؤثر
نماز به عنوان یكی از مظاهر یاد خدا در زندگی انسان و تربیت او روشن و
بدیهی است زیرا نماز تأمین كننده ارتباط دائمی و تماس همیشگی انسان با خدا
بوده و به حكم اینكه در فواصل مختلف هر شبانه روز چندین مرتبه انجام میشود
به صورت مرتب و مكرر به انسان اخطار كرده و هشدار میدهد و هدف آفرینش را
به او خاطر نشان ساخته و موقعیت او را در جهان به او گوشزد كرده(21) و روح
توجه به پروردگار را در وی زنده میكند و عامل بزرگ غفلت زدا در زندگی
پرمشغله امروزی میباشد.
2 – نماز، ایمان و باور به اطاعت از رسول - صلی الله علیه و آله - در كنار اطاعت از خدا
اطاعت از خداوند متعال و فرمانبرداری از رسول مكرم اسلام –
صلی الله علیه و آله – یك چیز بیشتر نیست و به دلالت آیات متعددی از قرآن
مجید،میان آن دو اطاعت، دوگانگی و جدایی نبوده هرچند كه در ادب گفتاری
اطاعت از خدا جدای از اطاعت از رسول او ذكر میشود.
«یا أیُّها الذّین
آمَنُوا أطیعُوا اللهَ و أطیعُوا الرَّسُولَ و اُولِی الأمرِ مِنْكم فَاِنْ
تنازَعْتُم فی شَیْءٍ فَرُدُّوه إلی اللهِ و الرَّسولِ إن كُنْتُم
تُؤمنونَ بِاللهِ و الیَوْمِ الآخِرِ ذلك خیرٌ و أحْسَنُ تأویلاً»
«ای
اهل ایمان فرمان خدا و رسول و فرمانداران (از طرف خدا و رسول) را اطاعت
كنید و چون در خیری كارتان به گفتگو و نزاع كشد به حكم خدا و رسول باز
گردید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید این كار برای شما بهتر و خوش
عاقبتتر خواهد بود.(22) »
دلیل اینكه عنوان شد این دو اطاعت یكی و
كاملاً به هم مرتبط است این میباشد كه پیامبر – صلی الله علیه و آله – به
عنوان مبلغ دین جز بر وحی سخن نگفته و چیزی از سوی خود به آن نیفزوده و یا
از آن نكاسته و خداوند سخن و فرمان او را همانند سخن و فرمان خود
میداند(23) و دلیل سفارش به اطاعت به صورت جداگانه به خاطر مبالغه در
انجام فرمان و جلوگیری از برخی پندارهاست تا كسی نگوید و نپندارد كه
فرمانبرداری از پیامبر گرامی – صلی الله علیه و آله – ویژه دستوراتی است كه
در قرآن شریف آمده زیرا به باور برخی مفسرین منظور این است كه خدا را در
انجام واجبات اطاعت كنید و پیامبر را در انجام مستحبات ولی دیدگاه بهتر در
نظرات مفسرین آن است كه پیامبر را فرمان ببرید و این فرمانبرداری واجب
میباشد زیراآن حضرت با دو عنصر اساسی وحی و رسالت و آگاهی ژرف و عصمت و
معصومیت از لغزش و گناه از همگان ممتاز شده و تصور اشتباه و دیگر آفات در
او نمیرود(24) و به همین جهت میان اقامه نماز كه رمز اطاعت از حق تعالی
است و اطاعت از رسول – صلی الله علیه و آله – ارتباط و پیوستگی ذكر شده
آنجا كه فرموده است:
«و أقیموا الصلاة و اتوا الزكوة و أطیعوا الرّسولَ لعلكم تُرحَمون»
«(ای
اهل ایمان) نماز را بپا دارید و زكات مال خود را به فقیران بدهید و رسول
ما را اطاعت كنید باشد كه مورد لطف و رحمت شوید.(25) »اصولاً، بر اساس اكثر
آیات سوره نور، خداوند متعال میخواهد جماعت مسلمانان و مؤمن با آداب وحی،
تربیت شوند و اگر به چنان آدابی مؤدب گشتند هیچ تجارت و داد و ستدی، ایشان
را از یاد خدا و اقامه نماز باز نداشته و مشغولشان نمیسازد در حالی كه
منافق با تظاهر به اسلام، به بهانههای واهی از اطاعت رسول الله – صلی الله
علیه و اله – سرپیچی میكند و در مورد قضاوت و داوری، آنجا كه میداند حق
با او نیست، به داوری رسول اكرم – صلی الله علیه و آله – رضایت نمیدهد(26)
و بدیهی است كه نماز خواندن بدون تن دادن به حكومت، قضاوت و داوری رسول
اكرم– صلی الله علیه و اله – و انجام آن بدون اطاعت از ایشان، مسلمان و
جامعه اسلامی را دچار اختلال میكند و آنها را از مهر و محبت و رحم و رأفت
لازم دور میگرداند(27). لذا امام صادق - علیه السلام - یكی از علل وجوب
نماز را زنده نگه داشتن دین و آیین پیامبر صل اله علیه و آله میداند: «
... و أرادَ الله تَبارك و تعالی أنْ لا یَنْسیهم أمرَ مُحمّدٍ – صلی الله
علیه و آله – فَفَرضَ علیهم الصلاة»
«... و خداوند تبارك و تعالی اراده
كرد دین و آیین و امر محمد – صلی الله علیه و اله – فراموش نشود و بدین جهت
بر امتش نماز را فرض و واجب قرار داد.(28) »
لذا فرمانبرداری از پیامبر
– صلی الله علیه و اله – بر همه عصرها و نسلها واجب است هم در حیات ظاهری
ایشان باید آن حضرت را اطاعت كرد و هم پس از رحلت او؛ چرا كه دین او
جاودانه و پاینده و رسالت او جهانی و همگانی می باشد. (29)
3 – نماز پرورش دهنده انسان شكرگزار
شكر حالتی است نفسانی و امری است غریزی و طبیعی كه هر صاحب
نعمتی، نسبت به دهنده آن، در مقام شكرگزاری و امتنان برآمده و طبق این
خصلت و صفت ذاتی، از وی تقدیر مینماید، حقیقت شكر وابسته به سه امر است؛
علم به نعمت، فرح و خوشحالی از آن و عمل بر طبق آن نعمت؛ اما علم به نعمت
با شناسایی و معرفت به آن بوده و تفكر در اینكه بهترین نعمت و بزرگترین
موهبتها را صاحب شده و خوشحالی به نعمت پروردگار نیز به این صورت است كه
صاحب نعمت از موهبت و بخشش كردگار از آن جهت فرحناك است كه بر اثر دارا شدن
نعمت، مورد توجه خاص پروردگار قرار گرفته و بعد از تفكر در اصل نعمت و
منشأ آن و بعد از خوشحالی به آن باید در مقام عمل برآید، وقتی كه انسان
منشأ نعمت و منظور از اعطای آن را دانست، لازم است كه مطابق میل او حركت
نموده و با تمام اعضا و جوارح خود به ازاء موهبت و بخشش وی به شكرگزاری و
سپاس از ولی نعمت خویش پردازد(30).
شكر منعم و اطاعت از ولی نعمت، امری
اخلاقی و عاطفی است و اختصاص به انسان به تنهایی ندارد بلكه حیوانات نیز در
خور شعور و استعداد خود از انجام این مهم فروگذار نمیكنند اما آیا این
شكر و سپاس در ارتباط با منعمی همچون خداوند رب العالمین به همان شیوه است
كه در مورد انسانِ نیازمند و محتاج از حیث روانی و مادی وجود دارد؟ انسانی
كه همواره با چشم امید عطا میكند یا لااقل سپاس در روح او اثر تشویقی یا
ارضایی دارد(31). پروردگار عزت از این نواقص مبراست. «سُبحانَ رَبِّكَ
رَبِّ العِزَّةِ عَمّا یَصِفون(32)»
این چه قضاوتی است. «ما لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمون(33)»
سود این سپاس به خود انسان برمیگردد. «... و مَنْ یَشْكُرْ فَإنّما یَشْكُرُ لِنَفْسِهِ.(34) »
نماز،
روح تشكر و سپاس را كه از خصال عالی انسای است در نمازگزار ایجاد و تقویت
میكند در حقیقت نماز بهترین نوع شكرگزاری است كه شیوه آنرا خداوند بیان
فرموده و تمام انبیاء و اولیاء الهی هم آن شیوه را به كار بستهاند، شكری
عملی، زبانی، دائمی و سازنده میباشد(35).
به طور مثال خداوند در قرآن به پیامبر اكرم – صلی الله علیه و اله – میفرماید:
«انّا اعطیناك الكوثر، فَصَلِّ لِرَبِّكَ وانْحَر»
«ما
به تو كوثر (خیر كثیر) عطا كردیم پس ای پیامبر به شكرانه این نعمت عظیم و
خیر فراوان بهترین عمل برای پروردگارت، نماز است و بعد از آن قربانی
كن.(36) »
خداوند متعال، نه تنها به پیامبرش – صلی الله علیه و اله –
دستور شكرگزاری داده بلكه به تمام مسلمانان این ادب را میآموزد، با این
وصف كه هرچند شكر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمیكند ولی دستوری است
از جانب او كه درضمن نماز به پیامبر اكرم – صلی الله علیه و اله – سلام
دهیم و از خداوند بخواهیم كه بر او و خاندان پاكش درود بفرستد و این در
واقع نوعی تشكر و قدردانی از مروج نعمتهای بزرگی چون اسلام و نماز است(37).
4 – نماز سبب ایجاد محبت
بدیهی است كه اظهار علاقه به امری بر اثر وجود سببی است كه
قوه محبت و دوستی انسان را به سمت خود میكشاند، كه آن سبب، یا جمال و
زیبایی است یا كمال و یا بواسطه نفعی كه از او به انسان رسیده و یا خصوصیات
دیگری كه كِشنده و جاذب قوه محبت و دوستی میباشد.بهترین دوستیها و
بالاترین درجه محبت و كمال آن، علاقه و دوستی به كردگار متعال است زیرا هر
شیء و امری به واسطه دارا بودن یك قسم و یا یك سبب از اسباب دوستی، مورد
علاقه واقع شده و محبوب و منظور نظر او گشته است ولی حضرت سبحان– عزّ و جلّ
– دارای تمام اسباب محبت و دوستی میباشد(38).
از این رو نمازگزار
واقعی خدا را دوست میدارد زیرا كه او كمال و جمال مطلق است و انسان هم
بالفطره كمالجو و جمال دوست میباشد(39)، عاشق و دلباخته محبوب حقیقی گشته
و خدا نیز او را دوست خود میخواند و دوستی دیگری جانشین این عشق
نمیگردد. «الهی مَنْ ذَاالذی ذاقَ حلاوةَ محبتك فرامَ مِنْكَ بدلاً.(40) »
اگر دل، جایگاه محبت و یاد خدا و مسرور از خاطرهی انس با او بود، دل
خاشعی است كه به فلاح و رستگاری میرسد(41).
نمازگزار یك بار در بسم
الله و بار دیگر در سوره حمد، خدا را به دو صفت رحمان و رحیم میستاید و
اگر از نمازش غافل نباشد قهراً در كسب این صفت خدایی و تخلق به اخلاق الهی
خواهد كشید و درنتیجه از قساوت و سنگدلی،بی رحمی و بی مهری دست كشیده و
مهربانترین و با محبتترین مردم خواهد شد(42).
ولی علاوه بر آنكه محب و
دوستدار حضرت سبحان است، به دوستان و دوستداران او نیز اظهارمحبت وعلاقه
مینماید و بهترین خلق خدا در این زمینه،چهارده معصوم– صلی الله علیه و
اله– میباشند، او با جمله «صراطَ الذّینَ أنْعَمْتَ علیهم» در حمد و
یادآوری پیامبر – صلی الله علیه و آله – به عنوان صاحب رسالت و بنده خدا و
صلوات فرستادن بر ایشان و خاندان پاكش – علیهم السلام – در تشهد هر روز
محبت خویش را مستحكمتر نموده و با سلام دادن به صالحان، در پایان نماز، كه
اولیاء خدا و دوستداران اهل بیتند به ایشان نیز اظهار توجه و محبت
مینماید. در حقیقت نمازگزار شخصی با محبت و مهربان تربیت شده و در نماز،
«تولّی»، كه یكی از فروع دین میباشد، را به صورت عملی میآموزد.
5 – نماز مربّی صدق و راستی
صدق را اهل لغت، مطابقت كردن گفتار با اعتقادات و با آنچه
از آن خبر میدهد، معنی كردهاند بنابراین اگر قول با اعتقاد و یا با مخبرٌ
عنه مطابق نشد، صدق تام نمیباشد(43).
اخلاص در نیت و عمل، نمازگزار را
به گونهای تربیت میكند كه كسی جز راستی، درستی، صداقت و امانت از وی
نبیند .كسی كه دیگری را دوست دارد سخن گفتن با او را هم دوست میدارد، آنها
كه با زبان، مدعّی خدا خواهی و خدا دوستیاند ولی علاقهای به نماز ندارند
در ادّعای خود صادق نیستند(44).
اصولاً چگونه ممكن است بندهای كه به
مبدأ و معاد معرفت دارد و روزی چند نوبت، راستی و صداقت ورزی را با خدا
تمرین میكند، این خصیصه در دیگر كارها و شئون زندگیاش اثر نگذارد؟
نماز
ملاك و میزان مقدار تعهدی است كه انسان در اظهارات خود دارد، آن كه با
خدای خویش صداقت دارد مطمئناً با بندگان خدا نیز صادق است، كسی كه در
عبادتش خالص است و شرك و ریا نمیورزد نمیتواند اهل دروغ، فریب،غش و
خیانت باشد و كسانی كه او را میشناسند میتوانند به عنوان یك دوست پایدار،
درستكار، صادق و امین روی دوستی او حساب كرده و به او اعتماد كنند(45).
6 – تأدیب انسان به وسیله نماز
مؤدب بودن نمازگزار در محضر آفریدگار متعال، یكی از مسایلی
است كه اسلام به آن اهمیت زیادی داده است،امام سجاد – علیه السلام – در
این باره در رساله حقوق خود میفرماید:
«حق نماز این است كه بدانی نماز،
وارد شدن بر خدای– عزّ و جلّ – است و تو با نماز در پیشگاه خداوند – عزّ و
جلّ – ایستادهای، پس چون این را دانستی باید همچون بندهای خوار و كوچك،
مشتاق، هراسان، امیدوار، بیمناك و درمانده و گریان باشی و به احترام كسی
كه در مقابلش ایستادهای با آرامش و وقار بایستی و با دل به نماز رو كنی و
آن را با رعایت شرایط و آداب و حقوقش به جا آوری.(46) »
جناب شیخ رجبعلی خیاط (ره)(47) درباره ادب حضور میفرمایند:
«شیطان
همیشه می آید سراغ انسان، یادت باشد كه توجه خود را از خدا قطع نكن، در
نماز، مؤدب باش، در نماز باید همانند هنگامی كه در برابر شخصیت بزرگی
خبردار ایستادهای، باشی به گونهای كه اگر سوزن هم به تو بزنند، تكان
نخوری.»و دیگر آنكه، ایشان معتقد بودند هر حركتی در نماز، خلاف ادب در محضر
آفریدگار، معلول وسوسه شیطان است و میفرمود:
«شیطان را دیدم كه بر جایی كه انسان در نماز میخاراند بوسه میزند.(48) »
كسی
كه صدای اذان را بشنود و بیتفاوت باشد نسبت به نماز یك نوع بیادبی كرده
است، در مورد رعایت آداب و شرایط نماز در قرآن كریم آمده است كه:
«یا أیها الذّین آمنوا لا تَقْرَبُوا الصلاة و أنتم سكاری حتی تَعْلَمُوا ما تقولون ...»
«ای اهل ایمان، هرگز درحال مستی به نماز نیاییدتا بدانیدچه میگوئید(وچه میكنید)...(49) »
البته
به حسب ظاهر و به باور برخی از مفسرین، مراد از «سُكْر» در آیه مستی
برخاسته از شراب و خمر است و هشداری برای اهل ایمان كه نباید به هنگام
نزدیك شدن وقت نماز خود را در معرض مستی قرار دهد(50).
اما به باور
گروهی دیگر، مدلول آیه، تنها اشاره به «مستی شراب» نیست، بلكه هر تعلّقی كه
مستی بیاورد را شامل میشود چنانچه امام صادق – علیه السلام – به نقل از
امیر المؤمنین - علیه السلام - میفرمایند:
«السُّكْرُ أَربعُ سَكَراتٍ: سُكْرُ الشرابِ، سُكْرُ المال، سُكْرُ النوم، سكرُ المُلْكِ(51)»
«آنچه
كه انسان را از اعتدال خارج كرده و به مستی و غفلت میكشاند چهار چیز است؛
اول. مستی در اثر شرب خمر، دوم . مستی مال و ثروت، سوم . مستی خواب كه
انسان اگر در حال خواب آلودگی به نماز بایستد قطعاً نمیفهمد چه میگوید . و
چهارم. مستی قدرت میباشد.(52) »
از پنجمین امام نور نیز روایتی آمده
كه دیدگاه دوم را تأیید میكند(53).در حقیقت صِرف قیام و قعود، سجده و
ركوع، بدون ذكر و توجه و همراه با غفلت و بیاعتنایی به این كه چه میكند،
در كجا ایستاده، با كه سخن میگوید و چه میگوید، هیچ حاصلی نخواهد داشت
برای همین است كه امام سجاد – علیه السلام – در همین حق میفرماید: «أنّها
وَفادَةٌ إلی اللهِ و أنَّك قائمٌ بین یدیِ اللهِ ...(54) »چگونگی ایستادن و
آداب حضور را رعایت كردن از جمله دستها را روی ران قرار دادن، بدن را
آرام، نگاهها را به محل سجده دوختن، پوشیدن لباسهای نو و تمیز(55) همراه با
استعمال بوی خوش و عطر، در صفوف جماعت كنار هم ایستادن، هماهنگ باهم و با
امام جماعت بودن و ... مجموعه دستور العملهایی است كه روحیه ادب و اطاعت
را در انسان تقویت میكند، آن هم ادبی بر اساس ارزشهایی چون: شناخت، محبت،
تواضع و ادب در برابر كسی كه اهلیت دارد نه تملق، نه خودباختگی، نه وارداتی
و نه تشریفاتی و متملقانه و بیمحتوا(56).
7 – نماز، عامل مؤثر بر فرد برای رعایت حقوق دیگران
در ابتدا لازم است به این نكته توجه نمود كه بین نماز صحیح
و نماز مقبول فرق و تفاوت میباشد، ممكن است نمازی از جهت اركان و مقدمات
آن به صورت صحیح آورده شود ولی به خاطر عوامل باطنی مقبول درگاه الهی واقع
نگردد، پس باید نمازگزار یك سری آداب غیر ظاهری را نیز رعایت كند از آن
جمله، شرایطی در ارتباط با لباس، درآمدها، مكان نماز، رعایت حقوق مردم،
پرداخت خمس و زكات(57)، پرهیز از غیبت(58) و عدم تجاوز به مال و حقوق
دیگران و ... میباشد. این الزامات و خصوصاً توجه به حقوق دیگران، نماز را
از یك عمل صرفاً فردی خارج كرده و و آن را به عنوان جریان اصلاحی و پدیده
مؤثر در راه رسیدن به عدالت اجتماعی مطرح میسازد(59).استاد شهید مرتضی
مطهری (ره) میفرماید: «اسلام میگوید من پرستشی را كه در آن حقوق اجتماعی
محترم نباشد، اساساً قبول ندارم. آن وقت یك نمازگزار وقتی میخواهد نماز
بخواند، اول فكر میكند این خانهای كه من در آن هستم به زور از مردم
گرفتهام یا نه؟ اگر به زور گرفتهام، نمازم باطل است، پس اگر میخواهد
نماز بخواند مجبور است كه این خانه را طوری ترتیب بدهد كه برایش حلال باشد
یعنی از صاحب اصلیاش خریده باشد و یا صاحب اصلیاش را راضی نگهدارد، فرش
زیر پایش همینطور، لباسی كه به تن دارد همینطور و حتی اگر حقوقی از فقرا به
او تعلق گرفته است، خمس یا زكات آن را باید بدهد و اگر ندهد نمازش باطل
است.(60) »در حقیقت باید گفت: نماز، دعوتی است برای رعایت حقوق دیگران حتّی
به اندازهی نخ دكم(61) زیرا كه نمازگزار به خوبی میداند كه پیامبر اكرم –
صلی الله علیه و آله – فرمود: «كسی كه یك لقمه حرام بخورد نماز چهل شبش
پذیرفته نشود(62)» لذا عبادتی كه بر اساس حرام خواری صورت گیرد همچون
ساختمان عظیمی است كه بر روی شن ساختهاند(63).
8 – رعایت احترام پدر و مادر شرط قبولی نماز
احترام به پدر و مادر یكی از مسایلی است كه از نظر خداوند –
عزّ و جلّ – بسیار با اهمیت و پربها میباشد به گونهای كه بعد از ایمان
به خدا و پرهیز از شرك، از احسان به والدین، سخن به میان آمده است و احسان،
جامعترین و وسیعترین واژه در باب نیكی میباشد، در حال فقر والدین،
احسان مادی و در حال غنای آنها، احسان روحی(64)، میتواند مصادیق احترام به
آنان باشد.
قرآن كریم در این باره فرموده است:
«و اذْ أخَذْنا میثاقَ بنی اسرائیلَ لا تعبدونَ إلّا اللهَ و بالوالدین إحسانا و ... »
«و
یاد آرید هنگامی را كه از بنی اسرائیل عهد گرفتیم كه به جز خدای را
نپرستید و درباره پدر و مادر نیكی كنید ...(65) »و یا در آیه دیگر فرموده
است:
«و وصَّیْنَا الإنسانَ بِوالِدَیْهِ إحساناً ...»
«و انسان را
(نسبت) به پدر و مادرش به احسان سفارش كردیم و...(66) »در بیشتر آیاتی كه
از احسان به والدین صحبت به میان آمده كلمه احسان به وسیله «باء» متعدی
شده، احسان اگر با إلی ذكر شود به معنای نیكی كردن هرچند به طور غیر مستقیم
و با واسطه است امّا هنگامی كه با «باء» ذكر میشود معنای آن «نیكی كردن
به طور مستقیم و بدون واسطه است»، بنابراین آیات تأكید میكند كه موضوع
نیكی به والدین آنقدر دارای اهمیت است كه شخص باید بدون واسطه به آن اقدام
نماید(67).
نماز نیز این اثر تربیتی را بر نمازگزار دارد كه در حق آنها
كوتاهی نكرده و مشمول عاق والدین نگردد زیر او میداند كه در غیر این صورت
نمازش پذیرفته نخواهد بود. روایتی از امام صادق – علیه السلام – در این
باره فرموده است: «مَنْ نَظَرَ إلی أبَوَیْهِ نَظَرَماقتٍ و هما ظالمانِ
لَهُ، لَمْ یَقْبَلِ اللهُ لَهُ صلاة.(68) »
«فرزندی كه از روی خشم به پدر و مادر خود نگاه كند – هرچند والدین در حق او ظلم كرده باشند – نمازش از سوی خدا پذیرفته نیست(69) »
9 – نماز تأثیر گزار بر روابط زن و شوهر نسبت به هم
زن و شوهر به عنوان دو جناح خانواده و دو ركن اساسی در
جامعه لازم است نسبت به یكدیگر مسایل الهی و دستورات اسلامی را رعایت كنند و
این امكان پذیر نیست جز با به كارگیری تقوا و عدالت؛ تقوا یعنی پرهیز از
سیئات و زشتیها و بدخلقی و رفتار ناپسند و عدالت یعنی دوری از
افراط و تفریط در تمام برنامهها.
ستم
به زن از جانب مرد و ستم به مرد از جانب زن، به هر اندازه كه باشد، گرچه
گروهی آن را قابل توجه ندانند قبیح است(70).تقوا و عدالت، اخلاق حسنه،
كردار پسندیده، لبخند رضایت، تشكر از زحمت، حفظ آرامش، پذیرائی شایسته، حسن
معاشرت زن با همسر و مرد با اهل بیتش، همه از فضایلی هستند كه در طول
زندگی باید از مشرق وجود مرد و زن نسبت به یكدیگر طلوع كند تا عرصه گاه
حیاتشان از بركت این واقعیات نور باران شود(71).
برای هر یك از زن و مرد
از جانب حضرت حق و رسول اكرم و امامان معصوم – علیهم السلام – وظایف و
تكالیفی تعیین شده كه تنها در چارچوب آن قوانین حق برخورد با یكدیگر را
دارند و خارج از حدود الهی و وظایف انسانی و اخلافی، هر برنامه دیگر ستم و
ظلم است و در دنیا و آخرت دارای عكس العمل میباشد(72).در این رابطه روایت
بسیار مهمی از رسول خدا – صلی الله علیه و آله – رسیده كه توجه به آن
الزامی است آنجا كه فرموده است:
«مَنْ كانَ لَهُ إمراةٌ تؤذیهِ لم
یَقْبَلُ الله صلاتَها و لا حسنةً مِنْ عملها حتّی تعینَهُ و ترضُیه و ...
ثم قال رسول الله – صلی الله علیه و آله – و عَلَی الرَّجُلِ مِثلُ ذلك
الوِزرِ و العذابِ اذا كانَ لَها مُؤْذیاً ظالماً ...(73) »
پیامبر
اعظم - صلی الله علیه و آله – فرمودند: «هر زنی كه شوهر خود را بیازارد،
هیچ نماز و حسنهای از كارهای نیك آن زن قبول حق نمیشود تا اینكه یار و
مددكار شوهر شود و رضایت او را جلب كند، آن زن آزار دهنده باید بداند در
صورت ادامه آزار، اول كسی است كه وارد جهنم میشود گرچه تمام روزگار را به
روزه و عبادت شب سپری كند و بنده در راه خدا آزار نماید و مال و ثروت در
راه حق انفاق كند، آنگاه رسول خدا – صلی الله علیه و اله – فرمود: و بر مرد
نیز همین كیفر و مكافات خواهد بود اگر همسر خود را مورد ستم و آزار قرار
دهد.»زن و مرد باید به این نكته توجه داشته باشند كه ستم، تنها ستم بدنی و
آزار جسمی نیست، نگاه غضب آلود، كم محلی، بدخلقی، گفتن سخن زشت، عدم
تمكین، خروج از خانه بدون رضایت شوهر و ...، همه از مصادیق ظلم و ستم است و
چنین مرد و زنی از دایرههدایت خارج و در لجنزار گمراهی، غرق است.امام
صادق – علیه السلام – در روایتی فرمودهاند: «نماز چهار كس پذیرفته نیست
... از جمله آنها زنی كه بی اجازه شوهرش از خانه او بیرون رود» «... و
المرأهُ تخرجُ من بیتِ زوجِها بغیر إذنِهِ(74)».بر طبق این روایات مردان و
زنان میآموزند كه اگر خواهان قرب الهی و مقبول شدن عبادات در نزد معبود
هستند باید وظایف الهی را نسبت به همدیگر مراعات كنند و فضای سرسبزی را
برای پرورش گلهای زندگی آماده سازند و این تأثیر تربیتی را از نماز
میگیرند.
10 – نماز تمرینی برای حجاب
زن از دیدگاه اسلام دارای شخصیت شایسته و رسالت و موقعیت
الهی است كه میتواند مدارج كمال را طی كرده و به مراتب عالی انسانیت بار
یابد و مصداق تحقق فلسفه خلقت یعنی خلیفه خدا گردد.
وجود زن، زینت بخش
آفرینش انسان است و افق روح او تجلی گاه رحمت و دامن زن مدرسه بشر بوده و
كمال مرد بدون او ممكن نیست.زن مظهر ظرافت و جمال آفرینش است و اصلاح افراد
و جامعه در گرو تقوای اوست و كلاس درسش محیط خانواده میباشد، بر همین
اساس زن مربی بشر بوده و میتواند با تربیت فرزندی، امتی را رهایی بخشد.حال
جایگاه والای این گوهر آفرینش اقتضا دارد كه در صدف حجاب قرار گیرد تا
ارزشهای او حفظ شود و این فلسفه پوششی است كه خداوند حكیم برای ناموس خلقت
واجب نموده است.
وجود نگهبانی و پوشش اشیاء، نمایانگر ارزش آنهاست و هر
قدر آن ارزش افزایش یابد درصد محافظت از آنها بیشتر میشود به گونهای كه
جواهرات، اسناد و اوراق بهادار در مطمئنترین و محكمترین جا نگهداری میشود
لذا زن هم كه گوهری گرانبهاست باید خود را در صدف حجاب محفوظ بدارد(75).
زن
بیحجاب همچون میوه شاخهای است كه از دیوار باغ به بیرون آویزان است و هر
رهگذری به سوی آن دست دراز میكند یا مانند گلی كه هر كسی به چیدن آن
تمایل دارد و حجاب بهترین حافظ و حصاری است كه زن را از خطر بیگانه حفظ
میكند.بهترین كلاس تمرین و آموزش درس حجاب، خواندن نماز از سوی بانوان است
چه اینكه زن موظف است به هنگام نماز با حجاب كامل رو به درگاه پروردگار
یكتا بایستد و با او راز و نیاز كند(76).
همچنین به زن دستور داده شده
در صورتی كه نمیتواند خود را از نامحرم حفظ كند بهتر است در خانه، با تمام
فضیلتی كه نماز جماعت دارد، به صورت فرادی بخواند و حتی اگر بتواند خودش
را هم حفظ كند باز بهتر است به دور از دید نامحرمان و در خانه نماز
بخواند.پیامبر اكرم – صلی الله علیه و اله – فرمودند: «صلاة المَرْأةِ
وحدَها تَفْضُلُ علی صلاتِها فی الجَمْع بِخَمْسٍ و عشرینَ درجةً.(77) »
«نماز زن تنها بیست و پنج برابر از نماز جماعت برای او بهتر است.»
و در
حدیث دیگری از ایشان آمده است كه :« اینكه زن در اطاق خویش، نماز كند برای
او بهتر است تا در ایوان خویش نماز كند و اینكه در ایوان خویش نماز كند
بهتر است تا در صحن خانه نماز كند و این كه در صحن خانه نماز بخواند برای
او بهتر است تا در مسجد نماز كند.(78) »
این دو حدیث نشان دهنده این
واقعیت است كه در روایتی از الگوی زنان جهان حضرت زهرا – سلام الله علیها -
میخوانیم كه: «زمانی زن به خدا نزدیك است كه در خانهاش بنشیند [و از
ملاقات غیر ضروری با نامحرم بپرهیزد]»، «... أدنی ما تكونُ مِنْ رَبِّها أن
تلزِمَ قَعْرَ بَیْتِها ... (79)»
11 – وجوب پوشاندن عورتها در نماز یادآور ضرورت پوشاندن زشتیهای باطنی
برای ایستادن به نماز و حضور در محضر كردگار و بار یافتن
به درگاه ذوالجلال باید عورتهای ظاهر و باطن خود را بپوشانیم.مرد باید
عورتین خود را برای نماز بپوشاند(80) اما زن،تمام وجودش عورت است و به
هنگام نماز باید سراپای وجود خود را بپوشاند به استثنای دست و پا تا مچ و
به استثنای چهره به اندازهای كه به هنگام وضو شسته میشود(81)، حتی زن
باید صدای خود را پوشیده نگه دارد و در جایی كه نامحرم صدای او را میشوند
نمازهای جهر را بلند نخواند(82).
عورتهای باطنی همان خلق و خویهای
ناپسند و زشتیهای عادات مذموم است كه لیاقت حضور در محضر رب الا رباب را از
آدمی میگیرد. كشف عورتهای باطنی، زشتی و رسواییاش به مراتب بیشتر از
عورتهای ظاهری است زیرا كه خدا به صورت ظاهر ننگرد لیكن به دلها، كه صورت
باطن است، نظر دارد(83).
پس لازم است كه مسلمانان از این نكته تربیتی
نماز درس گرفته و ویژگیهای پلید و خصلتهای زشت و ناپسند خود را تبدیل به
صفات نیك انسانی كرده تا در رسیدن به كمال حق پیشرو گردند.
12 – نظم و انضباط درس دیگری از كلاس نماز
زیباترین و چشمگیرترین تصویری كه از شخصیت، خدمات و
امتیازات هر فرد یا مجموعهای ارائه میگردد، تصویر نظم و انضباط است.انسان
در هر یك از فعالیتها و مقاطع زندگی در صورتی در خور تحسین قرار میگیرد
كه كتاب زندگی و رفتار خود را به زینت انضباط مزّین گرداند(84).
هر آن
شخصی كه از روی برنامه مخصوص و منظمی زندگی خود را ادامه دهد و بر روش
مخصوص و مضبوطی به سر برد مسلماً در تمام مراحل زندگی موفق به كامرانی
خواهد بود و به مقاصد عالیه خود نائل خواهد شد(85). این امتیاز بوسیله
تمرین و دقت نصیب انسان میگردد و در جریان زندگی باید انسان در برخی از
موارد خود را به رعایت نظم در برنامهها اجبار نماید و الزاماتی در برنامه،
بر خود تحمیل كند تا به مرور زمان، این خصوصیت به صورت ملكه در سایر
بخشهای زندگی او جریان یابد(86).نماز، روح انضباط را در انسان تقویت
میكند چرا كه دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد كه تأخیر و تقدیم
آن، هر دو موجب بطلان نماز است(87).
این الزام دینی در برنامه روزمره،
به صحنه فعالیتهای زندگی، كادر داده و روح تقید به نظم را در انسان احیا
میكند چرا كه در یك بررسی دقیق نسبت به نمودهای نظم و برنامهریزی در نماز
در مییابیم كه نماز در مبدأ و منتهی دارای نظمی لطیف و زیباست.
از جهت
مقدمات و ترتیب منطقی آن، برحسب شرایط گوناگون (غسل، وضو، تیمم)، از حیث
جهت ایستادن (قبله)، حركت دست و اندام، تعداد ركعات در هر وعده، لباس
نمازگزار و نوع آن، محلی كه برای اقامه نماز یا برای سجده برمیگزیند، در
تمامی این جهات، طرح و برنامه و نظم وجود دارد.
برای آهنگ و تُن صدا و
نحوه ادای قرائت،همچنین برای اینكه موقع نماز به چه سمتی نگاه كند، برای
آبی كه وضو میگیرد، برای باقیمانده آب وضو،برای خاكی كه بر آن سجده
میكند و برنامهای كه پس از نماز به عنوان تعقیبات باید اجرا كند، نظم و
دستور خاصی ارائه شده است(88).برای تنظیم صفوف و حتی برای آرایش ظاهری
نمازگزار الگو سازی نموده و به او آموخته كه در این حال، باید بر تمایلات
خود از قبیل خوردن و خوابیدن غلبه كرده و بر احساسات خود از جمله؛ خندیدن و
گریستن مسلط بوده و به چپ و راست متمایل شدن و نگاه كردن او را از صورت
نماز خارج میكند.
حفظ آرامش تن در حركتها و حالتهای مختلف نماز، یك
حالت انضباط جسمی و اسیر تمایلات و احساسات خود نشدن یك حالت انضباط روحی
است و تمرین و تكرار این تقییدات و انضباطهای جسمانی و روحانی،نمازگزار را
از تمام جهات، منضبط بار میآورد(89).
13 – وقت شناسی و زمان سنجی در سایه نماز
یكی از مصادیق نظم در زندگی وقت شناسی و زمان سنجی می باشد
كه از مهمترین عوامل پیشرفت بشری نیز شناخته شده است، برنامه ریزیهای شخصی
و اجتماعی، بدون سنجیدن زمان و شناسایی اوقات مناسب هر كار ممكن نیست.هر
كاری، در یك پاره از زمان صورت میگیرد كه اگر این زمان، زمان مناسب آن
باشد، آن كار با موفقیت روبرو خواهد شد و اگر زودتر یا دیرتر از مكان خاص
آن بود، دیگر آن اثر و نتیجه واقعی را نخواهد داشت(90).در تعلیم و تربیت
نیز چنین آمده است هر آموزشی باید درست در زمان مخصوص آن داده شود و هر
تربیتی باید در وقت ویژهاش عملی شود، زودتر یا دیرتر از زمان مخصوص آن یا
نتیجه معكوس میدهد و یا زیانبار است یا كم اثر و بی اثر است.
كارها، در
گرو زمان ویژه آنهاست، یكی از عادتهای زشت و ناروایی كه چون سدی در برابر
پیشرفت انسان، تأخیر در كار است، تأخیر در عمل، انسان را از رسیدن به مقصد
باز میدارد و اكثراً موجب عدم اجرای آن كار میگردد.اسلام برای رسیدن
انسانها به رشد و تعالی و برخوردار شدن آنان از پیشرفت همیشگی مادی و
معنوی، اهمیت زیادی برای مسأله وقت در عبادات قائل شده است تا با رعایت آن،
تمرین وقت شناسی نموده و در كارهای دیگر زندگی نیز اولویتها و نظم زمانی
را مراعات كنند(91).نماز، درس وقت شناسی را به بهترین وجهی به انسان
میآموزد و به او میفهماند كه هر كاری هرچند دارای وقت زیادی باشد، بهتر
است كه در اولین فرصتش عملی شود.اصولاً گفتن اذان و سرودن این شعار اسلامی،
حكمتهای زیادی دارد كه یكی از آنها اعلان وقت غافل شدگان از زمان است، در
این زمینه به فرمایش امام رضا – علیه السلام – توجه فرمائید كه فرمودند:
«اذان گفتن علتهای بسیاری دارد، یكی از آنها این است كه اذان برای كسی كه
وقت نماز را فراموش كرده یا غافل شده یادآوری است، و نیز اعلام وقت است
برای فردی كه زمان و اوقات نماز را نمیداند و مشغول كاری است، همچنین اذان
خواننده و دعوت كننده به عبادت خالق هستی است تا به نیایش خداوند یگانه
شوق و رغبت پیدا كنند و به اقرار درآورنده است آنان را به یگانگی معبودشان و
ایمان و اسلام را علنی و آشكار سازد و اذان یك نوع اعلام برای كسی است كه
عبادت خدا را فراموش كرده و برای این به اذان گو، مؤذن، میگویند زیرا وقت
نماز را اعلام میكند و بر پایی آن را به گوش همه میرساند.(92) »
اینكه
باید صبح در وقت معین، هنگام فجر صادق (دمیدن سپیده صبح) به نماز بایستیم و
اوقات نماز، ظهر و عصر و مغرب و عشاء، هر كدام مشخص بوده و تأخیر و
تقدم(93) نماز از این اوقات موجب بطلان نماز است(94) و اینكه فرد مراقب وقت
باشد كه نماز را در وقت فضیلت بگزارد، او را موقع شناس، تربیت میكند كه
در همه كارها بهترین و مناسبترین وقت را انتخاب كند.
بدون شك وقت و
دقیقه و ثانیههای حساب شده در روح عبادت و رابطه انسان با خدا مؤثر نیست
كه مثلاً اگر ما یك دقیقه قبل از زوال ظهر، نماز را شروع كنیم، آن حالت
تقرب و توجه قلب به خدا پیدا نمیشود ولی همین قدر كه زوال ظهر انجام شد
تقرب ایجاد میشود. اسلام این را شرط قرار داده و نخواسته هرج و مرجی از
نظر وقت و زمان باشد و تمرین احترام گذاردن به نظم زمانی و وقتی است(95).
14 – نماز زنگ رهایی از خود مشغولیها
فرو رفتن در دنیا و گرفتاریهای زندگی، حساب شب و روز و
چگونگی گذشت عمر را از خاطر انسان میبرد و در این میان، انسان، نیازمند به
تذكر دهندهای است كه گذشت ساعات و سپری شدن عمر در شبانه روز را به او
یادآور شود.
رهبر معظم انقلاب – حضرت آیه الله خامنهای – دام ظله
العالی – در این باره میفرمایند: «انسان از لابهلای مشغولیتهای فكری كه
او را احاطه كرده است به ندرت میتواند به خود و هدف زندگی و گذشت لحظات و
ساعات و روزها بیندیشد، چه بسا روزها كه شب میگردد و روزهای دیگری كه آغاز
میشود و هفته ها و ماهها كه میگذرد و انسان به آغاز و پایان آن توجه
نمییابد و گذشت زندگی و معنا یا بطالت آن را احساس نمیكند.
نماز یك
زنگ بیداری و یك هشدار در ساعات مختلف شبانه روز است، به انسان برنامه
میدهد و از او تعهد میخواهد، به روز و شبش معنا میدهد و از گذشت لحظهها
حساب میكشد، در آن هنگام كه انسان مشغول و بیخبر از طی زمان و انقضای
عمر است او را میخواند و به او میفهماند كه روزی گذشت و روزی آغاز شد.
باید فعالیت كنی، مسئولیت بزرگتری بر عهده بگیری و كار مهمترین انجام دهی،
به دلیل آنكه بخشی از عمر، از فرصت عمل به سر آمد، باید بیشتر تلاش كرد و
پیش رفت، زیرا هدف بزرگ است پس باید تا فرصت از كف نرفته به آن دست
یافت.(96) »
در اصل غفلت از چگونگی گذشت عمر نمودی از بعد حیوانی شخصیت
انسان است این نكته در قرآن كریم پس از آنكه گروهی از انسانها را به چهار
پایان تشبیه میكند میفرماید:«... اولئِكَ كالأنعامِ بَلْ هُمْ أضَلُّ،
أولئكَ هُمُ الغافلون»
«... آنها مانند چهار پایانند بلكه بسی گمراهترند، آنها مردمی هستند كه غافل شدند.(97) »
نماز
انسان را از بعد حیوانی و غفلت به دور و در مدار توجه قرار میدهد و گذشت
شبانه روز را برجسته كرده و او را این بیخبری بیرون میكشد(98).
15 – نماز و وحدت جهت گیری
تمام مردم در هر گوشه از جهان، جهتی را در نظر گرفته، به
سوی آن میروند(99) با هواپرستی، خیانت، دیانت، فردگرایی، واقع بینی، غرب،
شرق و امثال آن، حال باید پرسید جهت و سمت اقبال یك مسلمان باید كجا باشد؟
در
ابتدا باید گفت روح عبادت یك امر مجردی است كه اگر انسان در گوشه خلوتی هم
باشد و به قول سعدی «سر به جیب مراقبت فرو برد» و خدا را یاد كند، آن روح
برای او حاصل شده است، و از نظر واقعیت عبادت، ما رو به مشرق یا مغرب، شمال
یا جنوب یا هر طرف كه بایستیم فرقی نمیكند همه در محضر خداست(100)، یعنی
اینطور نیست كه اگر رو به كعبه ایستادیم با خدا مواجه و در غیر این صورت با
خدا مواجه نیستیم، ولی اسلام به خاطر مصلحت تربیتی از همه مردم خواسته است
یك جهت و به یك سو در جهت خاصی به نام «قبله» نماز گزارند تا روح وحدت و
اتحاد و یك جهتی در اذهان و اعمال آنها ملكه گردد هرچند كه در واقعیت عبادت
اینگونه نباشد(101).
لذا نمازگزار باید رو به قبله بایستد یعنی هر
شبانه روز باید جهت و خط خودش را روشن كند و این قبله ساده و پاك را نیز
خداوند برای او تعیین كرده نه خودش و نه طاغوتها پس هر مكان و جهتی ارزش
قبله شدن را ندارد زیرا رمز شناسایی مسلمین، با هر سلیقه و تفكر و نژاد و
رنگی، از دیگران میباشد.
توضیح آنكه اگر مال و مقام هر لحظه، دل ما را
به سویی میكشد، هنگام نماز باید از همه دل بكنیم و جهت خود را مشخص كنیم
لذا كسی كه جسم خود را رو به خانه خدا كرد آمادگی آن را پیدا میكند كه قلب
و روح خود را متوجه صاحب خانه كند.نكته دیگر اینكه قبله ما مسلمانان، كعبه
است و آن اولین زمینی است كه برای مردم و عبادت بنا شد، خانهای كه همه
انبیاء – علیهم السلام – دورش طواف كرده اند، خانهای كه ابراهیم – علیه
اسلام – پایههایش را بالا برده و اسماعیل – علیه السلام – در كنارش به
كارگری این خانه پرداخته است، خانهای كه برای همه مردم و برای همیشه باید
دربهایش باز باشد و هیچ كس، به هیچ كس و هیچ چیز در آنجا حق تعرض ندارد و
برای همه مردم مقدس و از ملك هر كس آزاد است(102).انتخاب خود این مكان به
عنوان قبله، احترامی به نماز است كه اولین نقطهای كه در جهان برای عبادت
وضع شده، اولین مسجد، اولین معبد، امروز هم باید رو به آن نقطه ایستاد.
16 – وفای به عهد و پیمان تأثیری از نماز
پرستش خدا و ترك پرستش غیر او، راه مستقیم و راستی می باشد
كه بقای بر آن، پیمانی است كه بنده با خدا بسته است(103). خدای تعالی در
قرآن مجید میفرماید:«ألَمْ أعْهَدْ اِلَیْكُمْ یا بَنی آدَمَ اَلّا
تَعْبُدُوا الشَیْطانَ إنَّه لكم عدوٌ مبینٌ و أنِ اعبدونیِ هذا صراطٌ
مستقیمٌ»«ای آدم زادگان! آیا با شما عهد نبستم كه شیطان را نپرستید زیرا
روشن است كه او دشمن بزرگ شماست و مرا پرستش كنید (امر مرا اطاعت كنید) این
راه مستقیم است.(104) »و انسان، در هر نماز، با همه وجود، پویایی راه
صالحان و دوری و تبری جستن از مسیر گمراهان را از خداوند تبارك و تعالی
خواسته و بر انجام عبادت و استعانت از او، این عهده الهی را پاسخ میگوید و
هر روز نیز این عهد و بیعت را تجدید كرده و یادآور میشود؛ حال چگونه ممكن
است با گذشت زمانی اندك، پس از آن، این پیمان را كه با شخصیت عظیمی چون
پروردگار هر دو جهان برقرار ساخته، نقض نماید؟
برای همین قرآن كریم در بیان خواص نماز و صفات نمازگزاران میفرماید:
«والذینَ هُمْ لِأماناتهم و عَهْدِهِم راعون» ، «و آنانكه امانت و عهده و پیمانشان را رعایت كنند(105)»
در
تفسیر این آیه آمده است كه: امانت بر دو قسم است؛ امانات خدا و امانات
بندگان خدا، امانات خدا آن اماناتی است كه بین خدا و بندگان است مثل نماز،
روزه، غسل و اقسام عبادات و امانات مردم مثل مالی كه ودیعه میگذارند یا
عاریه میدهند و همچنین بیع و شراء و شهادات و غیر آنها از حقوقی كه بین
مردم دایر است.و اما عهد سه قسم است اول: اوامر خدای تعالی، دوم: نذری كه
كرده كه باید به آن وفا نماید. سوم: عقودی كه بین مردم جاری است و برای
انسان واجب است كه به تمام اقسام امانات و عهد وفا كند یعنی با هر كس هر
طوری عهد بسته قیام نماید و خلاف آن را انجام ندهد(106).
پس،
نمازگزاران، آنانند كه امانتهای خود را چه مالی و چه غیر مالی رعایت كرده و
به تعهداتی كه دارند، چه بین خود و خدا و چه بین خود و دیگران
پایبندند(107).
در حقیقت نماز مانند لباس پاك و نورانی است كه بر قامت
انسان پوشانده شده و اجازه نمیدهد دامان سفید و پاك نمازگزار به نقض عهد
الهی آلوده گردد.
17 – نماز عامل بازداری از جرم و جنایت
یكی از عوامل كاهش جرایم در میان افراد جامعه اسلامی و در
مراكز اصلاح و تربیت و زندانها، انتشار فرهنگ اقامه نماز است.نمازی كه با
بصیرت و توجه اقامه شده همچون چراغی است كه در دل روشن شود و در باطن فرد
نوری فروزان شود كه انسان را به عالم ملكوت هدایت كرده و مانعی از عصیان و
نافرمانی انسان باشد.
اگر افراد جامعه و خصوصاً جوانان، اهل نماز شدند،
دیگر مرتكب جرم و گناه نشده و از گذشته خود توبه خواهند نمود.امروزه كه
مسأله بزهكاری و بویژه بزهكاری نوجوانان در سراسر جهان، ذهن اندیشه وران را
به خود معطوف نموده، اگر بتوانیم فرهنگ نماز خواندن را گسترش دهیم
میتوانیم مانع بروز انحرافات گوناگون در بین این قشر آسیبپذیر جامعه شده و
یا آنها را به میزان قابل توجه كاهش دهیم(108).
به فرمایش قرآن، تاركین
نماز همان مجرمینی هستند كه وقتی از آنان سؤال میشود كه چه چیز باعث
جهنمی شدن شما شده است؟ میگویند ما نماز نمیخواندیم(109).
و همان شخص
پشیمان و حسرتمند است كه به هنگام مرگ میگوید؛ خدایا مرا بازگردان تا
نمازهایی را كه نخواندهام بخوانم(110) و به او پاسخ منفی داده میشود.چه
نیكو فرموده است رهبر كبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره)، كه:«به نماز و
مساجد اهمیت دهید كه پروندههای دادگستری مال بینمازهاست و نمازخوانهای
واقعی در دادگستری پرونده ندارند، نماز خوب، فحشا و منكر را از یك ملت
بیرون میكند اینهایی كه به مراكز فساد كشیده شدند بینمازها هستند.(111) »
با
این توضیحات میتوان گفت، نماز ضامن اجرای واقعی برای بسط عدالت و گسترش
حق و حقیقت و اجتناب از هر گونه جرم و جنایت توسط فرد و در نتیجه پاكسازی
جامعه میباشد. جوانی كه در جامعه امروزی به انواع وسایل تفریحی و شادیهای
كاذب مجهز است، پایههای حكومت غرایز طغیانگر در كانون وجود او مستحكم و
پابرجاست و برای تمایلات جنسی و هوسهای نفسانی خود، مرزی نمیشناسد، یگانه
وسیله برای كنترل كردن او یاد خدا و تذكر آفریدگار جهان است و آئین شریف
اسلام كه پیوسته خواهان سعادت بشر و جامعه انسانی است هر فرد را موظف ساخته
هر روز چندین مرتبه با تشریفات خاص خدا را یاد نموده و اوقاتی را برای این
عمل معنوی انتخاب نموده كه از هر نظر حساس است و انسان را از اوج لذتهای
دنیوی همچون، خواب و كار و ... به یاد خدا و ذكر او متوجه میسازد.
نوشته :غلامحسین بوجاری
دوشنبه 22/7/1392 - 21:45
آلبوم تصاویر
دوشنبه 22/7/1392 - 3:54
آلبوم تصاویر
دوشنبه 22/7/1392 - 3:43
دنیای گیاهان و حیوانات
در دنیا هزاران گونه مختلف گیاهی وجود دارند که میتوانند گاهی از برخی جانوران نیز خطرناکتر باشند.
در کوه ویکتوریا در فیلیپین نوعی گونه گیاهی(Giant Pitcher Plant)
وجود دارد که در داخل آن ماده ای شهد مانند برای جلب توجه حشرات قرار
دارد.این ماده به دلیل چسبندگی زیاد طعمه را به درون خود میکشد و به این
ترتیب حشره تیره بخت(!) مورد استفاده این گیاه قرار میگیرد.
Castor Bean Plant نوعی گونه لوبیاست که در برگهای آن مقدیر انبوهی سم وجود دارد.
monkshood نام نوعی
گونه گیاهی بنفش رتگ است که در برخی مناطق جهان از آن به عنوان چاشنی در
خورشها استفاده میکنند.اگر هنگام چیدن آن از دستکش استفاده نشود،منجر به
ایجاد بیماری های پوستی میشود.
Venus flytrap نوعی
گونه گیاهی در ظاهر بسیار زیباست و از این نظر باعث جلب حشرات میشود.وقتی
طعمه روی آن قرار میگیرد با تحریک اندامهای مومانند روی آن پتانسیل
الکتریکی برگ تغییر میکند و ناگهان بسته میشود و آنزیمهای تجزیه کننده شروع
به هضم طعمه میکنند.
Bladderwort نوعی
گیاه گوشتخوار آبزی است که از موجودات آبزی یا سخت پوستان کوچک تغذیه
میکند.ابتدا طعمه در اندامهای کیسه مانند آن به دام می افتد .سپس در طولانی
مدت در همان جا دار فانی را وداع میگوید
دوشنبه 22/7/1392 - 3:41
نوجوان و جوان
| 1- شناخت شخصیت نوجوان: ما
والدین با شناخت ویژگیهای دوره نوجوانی بسیاری از رفتارهای ناخوشایند
آنان را غیرطبیعی نپنداریم که موجب بروز عکسالعمل در ما شود و به تیرگی
روابط با نوجوان نیانجامد. 2- استفاده از روش تغافل (نادیده گرفتن): از
موثرترین روشهای تربیتی در این دوره «روش تغافل» است. یعنی مسائل و
مشکلات نوجوان را بزرگ نشان ندهیم که در او ایجاد وحشت نماید و یا او را به
لحاظ رفتارهایش دائم باز خواست ننمائیم بلکه نوجوان بایستی همواره در حالت
خوف و رجاء باشد. 3- ایفای نقش راهنمایی، بجای دستوری: در
برخورد با مسائل نوجوان بهتر است از خودش کمک بگیریم یعنی این واقعیت را
بداند که نخستین مسئول حلّ مشکل او، خودش است و برای حل آن باید اقدام
نماید و ما والدین فقط وظیفه ی راهنمایی او را داریم که از عواقب تصمیم
خودش مطلع شود. 4- آموزش: مهمترین
دلیل ترس و اضطراب از هر موضوعی جهل و ناآگاهی نسبت به آن موضوع میباشد
که ضروری است برای کاهش ترس و اضطرابهای نوجوانی آموزشهای لازم در مورد
بلوغ، دوستیابی، حل مساله، گذراندن اوقات فراغت، برنامهریزی درسی و
مواردی از این قبیل به نوجوان آموزش داده شود. 5- برقراری رابطه دوستانه و عاقلانه: ما والدین با مراقبت دوستانه و عاقلانه خود احساس ایمنی و اطمینان را در وجود نوجوان ایجاد میکنیم. 6- اعتماد سازی: باید
بیاموزیم که چگونه حس اعتماد نوجوان را نسبت به خودمان جلب و جذب کنیم،
چنانچه اعتماد میان نوجوان و والدین کمرنگ شود او برای حل مسائل خود به
دیگران مراجعه میکند. 7- ارتباط کلامی مقدمه ارتباط عاطفی: ما
والدین با تنظیم ساعات کار خود و بسترسازی مناسب در منزل بایستی فرصت کافی
برای «ارتباطهای کلامی» با اعضای خانواده به ویژه نوجوان را فراهم آوریم
چرا که ارتباط کلامی خود مقدمه «ارتباط عاطفی» است که نوجوان سخت به آن
نیازمند است. 8- تاکید بر محبت و پرهیز از خشونت: ارتباط
با نوجوان اگر بر اساس عشق و علاقه و صمیمیت استوار باشد اعتماد به نفس را
در او تامین و تضمین مینماید و اگر بافشار و خشونت همراه باشد ممکن است
موجب اختلال عصبی و دشواریهای روانی در او شود. 9- الگوهای رفتاری والدین: نوجوان
علاقمند است که والدین دارای شخصیتی مستحکم و با ثبات و پایدار باشند چون
به اتکاء شخصیت و همانند سازی آنان نیازمند است و توجه والدین به الگوهای
رفتاری خود مورد تاکید است. 10- پرهیز از مناقشات خانوادگی: خانه
بایستی محل آرامش و امن و مستحکمی برای اعضاء خانواده به ویژه نوجوان باشد
و مناقشات و جرو بحثها و دعواهای علنی والدین به آن لطمه نزند و بهانه
گریز نوجوان از خانواده را فراهم نیاورد. 11- گوش دادن: با نوجوان صحبت کنیم و به سخنان او با علاقه گوش فرا دهیم و بدانیم که خوب گوش کردن به حرفهای نوجوان رمز ارتباط موثر با اوست. 12- تکیه بر نقاط قوت: با
مشاهده ی برخی ضعفها، نوجوان را تحقیر و سرزنش و یا با دیگران مقایسهاش
نکنیم بلکه بیشتر سعی نمائیم برای از بین بردن ضعفهایش قوتش را تجلی
بخشیم. 13- انتظار به اندازه: با کسب شناخت همه جانبه از نوجوان به اندازه ی توان و ظرفیت وجودیش از وی انتظار داشته باشیم. 14- اجازه خطا کردن به نوجوان بدهیم: نوجوان
بایستی بیاموزد که از مشکلات گریزان نباشد بلکه برای حل مشکلاتش به دنبال
کشف راه حل باشد و این زمانی است که اجازه خطا کردن را به او بدهیم تا از
خطا کردن احساس گناه نکند و بتواند فرصت یافتن راه حل را بیابد. 15- مشورت با نوجوان: نوجوان
در اندیشه ی مستقل شدن است بنابراین نبایستی عقاید خود را بر او تحمیل
کنیم بلکه بایستی او را تحمل کرد و با مشورت گرفتن از او در امور خانه در
کسب استقلال یاریش کنیم. 16- فعال بودن نقش پدر در تربیت نوجوان: همانگونه
که «مادر» نخستین گذرگاه کودک و نوجوان به زندگی اجتماعی است آنچه که
بسیار مورد نیاز یک نوجوان است وجود «پدری» است که خانواه بتواند بر او
تکیه کند. «پدری» که گرم، مهربان و پرشور باشد. 17- پذیرش بدون قید و شرط نوجوان: نوجوان
را همانطور که نشان میدهد بپذیریم نه آنطور که در رویا و تخیل خود
تصور میکنیم و بدانیم اگر نوجوان در خانواده مورد احترام قرار گیرد، یاد
میگیرد خودش را آنطور که هست بپذیرد. |
18 - شناخت دوستان :
دوستان
نوجوان خود را بشناسیم. کودکان وقتی بزرگ می شوند و به مدرسه می روند به
خصوص زمانی که به سن نوجوانی می رسند، بیشتر از دوستان خود تقلید می کنند.
نوجوان بسیار آسیب پذیر است و اگر دوستان او رفتارهای خوبی نداشته باشند به
راحتی می توانند او را به بدآموزی و خلافکاری بکشانند.
19 - ایجاد محیط امن در خانواده :
خانواده
نقش مهمی در تربیت کودکان دارد و برای نوجوان تکیه گاهی است که می تواند
به کمک آن مشکلات خود را حل کند. اختلافات پدر و مادر و برخوردهای نامناسب
آنها با یکدیگر و با فرزندان، محیط خانه را ناآرام و ناسالم می سازد.
نوجوانی که در چنین محیطی به سر می برد به ناچار تکیه گاه خود را در خارج
از محیط خانواده جست و جو می کند و چون بسیار آسیب پذیر است ممکن است که با
خطرها و انحرافات زیادی روبه رو شود.
20 - ایجاد تعادل بین آزادی نوجوان و مراقبت از او :
نوجوان
بزرگ شده است و به آزادی نیاز دارد. اما چون آسیب پذیر است و در بسیاری از
موارد به جای عقل و منطق از احساسات خود پیروی می کند، به مراقبت مناسب هم
احتیاج دارد، اگر بتوانیم در دادن آزادی به نوجوان و مراقبت از او زیاده
روی نکنیم و اندازه نگه داریم و به هر دو نیاز او جواب مثبت داده ایم و از
خطرهایی که آزادی زیاد و مراقبت شدید ایجاد می کنند، پیشگیری کرده ایم،با
توجه به نکات بالا می توانیم به فرزندان خود در گذار از دوره سخت و دشوار
نوجوانی یاری رسانیم و پایه ای محکم برای زندگی آینده آنان پی ریزی کنیم.
بخاطر داشته باشیم که زندگی سالم در گرو نوجوانی سالم است .
مجتمع فرهنگی آموزشی علامه طباطبایی
دوشنبه 22/7/1392 - 3:29
نماز
اخلاق خوش با نماز شب
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«صلاة اللیل تحسن الخلق»؛ نماز شب انسان را خوش اخلاق می کند.
سلامتی، تندرستی و راحتی بدن با نماز شب
حضرت علی علیه السلام می فرماید:
«قیام اللیل مصحّة للبدن»؛بیداری شب باعث سلامتی بدن است.
و رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:
«صلاة اللیل... راحة الابدان»؛ نماز شب سبب آرامش بدن می شود.
طولانی شدن عمر با نماز شب
امام رضا علیه السلام می فرماید:
«بر شما باد به نماز شب، هیچ
بنده ای نیست که آخر شب بیدار شود و هشت رکعت نماز شب و دو رکعت نماز شفع و
یک رکعت نماز وتر بخواند و در
قنوت آن هفتاد بار استغفار
کند، مگر اینکه خداوند او را از عذاب قبر و آتش پناه داده و عمر او را
طولانی کرده و به زندگی او گشایش می دهد».
نورانیت و زیبایی چهره با نماز شب
حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:
«طوبی للذین یتهجدون من اللیل، اولئک الذین یرثون النور الدائم من اجل انهم قاموا فی ظلمة الیل»؛ خوشا به
حال کسانی که شب را بیدار می مانند، اینانند که نور دائم را از آن رو که در تاریکی شب به پا خاسته اند به ارث می برند.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرماید:
«من کثرة صلاته باالیل حسن وجهه بالنّهار»؛ هر که نماز شب زیاد بخواند هنگام روز زیبا و خوش سیما گردد.
از امام زین العابدین علیه السلام سؤال شد:
«ما بال المتهجدین باللیل من أحسن النّاس وجها؟» چرا شب زنده داران از همه مردم خوش سیماترند؟
فرمود:
«لأنّهم خلو باللّه فکساهم اللّه من نوره»؛ چون با خداوند خلوت می کنند، خدا نیز جامه ای از نور خویش بر آنان می پوشاند.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«صلاة اللّیل تحسن الوجه»؛ نماز شب صورت انسان را زیبا می کند.
در حدیثی دیگر امام صادق علیه السلام می فرماید:
«صلاة اللّیل تُبیض الوجه»؛ نماز شب روی را سفید می گرداند.
این گونه به نظر می رسد که در
این حدیث، نه تنها سفیدی چهره شب زنده داران مربوط به روز قیامت است، بلکه
در دنیا نیز چهره آنها سفید و برافروخته می گردد.
بنا به آنچه که در قرآن آمده:
«یوْمَ تَبْیضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ»؛ روزی بیاید که گروهی (یعنی مؤمنان) روسفید و گروهی روسیاه باشند.
نورانیت قلب با نماز شب
این مطلب بر هیچ کس پوشیده نیست که خواندن نماز شب و نماز یومیه قلب را صفا و جلاح داده و نوری معنوی به آن می بخشد.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نیز در این مورد می فرماید:
«اِنّ العبد اذا تخّلی بسیده فی جوف اللیل المظلم و ناجاه اثبت اللّه النور فی قلبه»؛ هنگامی که بنده ای در نیمه شب تاریک خلوت کرده و با خداوند مناجات
می کند، خدا قلب او را نورانی خواهد ساخت.
دوشنبه 22/7/1392 - 3:11