آیا سونوگرافی ناقض آیات قرآن است؟
بر مبنای آیه 34 سوره لقمان، آگاهی نسبت به جنین در انحصار علم خداست. آیا تعیین جنسیت از طریق دستگاه سونوگرافی، مفاد این آیه قرآن را نقض میکند؟
نویسنده: شکوری_شبکه تخصصی قرآن تبیان

مرحوم طَبْرِسی( که به غلط طَبَرسی گفته میشود) در "مجمعالبیان" روایتی را میآورد که 5 امر غیبی است که کلیدش نزد خداست و بس. آنگاه میگوید: خداوند در آیهای از قرآن بدین مفاتیح پنجگانه اشاره کرده است:
إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ الساعَةِ وَ یُنزِّلُ الْغَیْث وَ یَعْلَمُ مَا فى الاَرْحَامِ وَ مَا تَدْرِى نَفْسٌ مَّا ذَا تَکسِب غَدًا وَ مَا تَدْرِى نَفْس بِأَى أَرْضٍ تَمُوت إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرُ):(بدرستى علم رستاخیز پیش خدا است، که باران فرود آورد، و آنچه را در رحمها است بداند، کسى نمىداند که فردا چه مىکند و کسى نمىداند که در کدام سرزمین مىمیرد، اما خدا دانا و آگاه است(34/لقمان).
یکی از این امور پنچگانه غیبی عبارت است از: علم به جنین و به تعبیر قرآن، آنچه در رحمهای مادران باردار است. در اینجا سوالی مطرح میشود و آن اینکه امروزه در پرتو پیشرفتهای خیرهکننده دانش پزشکی، تعیین جنسیت از راههای گوناگون مانند سونوگرافی، آمینوسنتز، نمونهبرداری از پرزهای جفتی، نمونهبرداری از خون جنین، استفاده از امواج اولترا سوند در سه ماه دوم حاملگی، و اخیرا نیز از طریق DNA آزاد در پلاسمای خون مادری، امکانپذیر شده است. بنابراین، آیا تشخیص زودهنگام جنین قبل از تولد به کمک این ابزارهای نوین، ناقض مفاد این آیه قرآن است؟ به دیگر سخن، آیا میتوان گفت آگاهی نسبت به جنسیت جنین تنها در انحصار علم خدا نیست بلکه بشر هم میتواند بدان دست یازد؟
این سوال را می توان به سه شکل پاسخ داد:
پاسخ نخست:
عدهای خواستهاند با حذف صورت مساله، به حل مساله دست یازند. ایشان بر این باورند که سیاق آیه تنها در خصوص علم خدا به وقت قیامت، مفید حصر است و "این دو جمله در آیهی فوق که مربوط به بارش باران و حالات جنین است، معترضه است؛ یعنی آیه درصدد آن نیست که بگوید علوم مربوط به باران و جنین مخصوص خداست، بلکه تذکری دربارهی نعمت باران و علم الهی به حالات جنین داده است."(1)
مفاد کثیری از تفاسیر و روایاتِ ذیل آیات، بر خلاف این دیدگاه است.
به فرض مراد از عبارت: علم به آنچه در رحمهاست، صرفا علم به جنسیت جنین باشد، باز نمیتوان ادعا کرد که تشخیص به ابزارهای پزشکی، مستلزم نقض مفاد این آیه است. چرا که دانستن به واسطه ابزار سونوگرافی و... علم شهادت است نه غیب.
پاسخ دوم:
منظور از انحصار علم خدا به جنین، علم به تمامی حالات و ویژگیهای جسمی و روحی جنین است. نه فقط جنسیت که گفته شود سونولوژیستها نیز قادر به تشخیص جنسیتاند! علم بشری کی و کجا میتواند زشتی و زیبایی، سخاوتمندی و بخلورزی، سعادتمندی و شقاوتمندی جنین و اموری از این دست را تشخیص دهد؟
این پاسخ متین برگفته از فرمایش مولاست در نهجالبلاغه. حضرتش در خطبه 128 میفرماید:
« إِنَّمَا عِلْمُ الْغَیْبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ الْآیَةَ فَیَعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا فِی الْأَرْحَامِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَ قَبِیحٍ أَوْ جَمِیلٍ وَ سَخِیٍّ أَوْ بَخِیلٍ وَ شَقِیٍّ أَوْ سَعِیدٍ وَ مَنْ یَكُونُ فِی النَّارِ حَطَباً أَوْ فِی الْجِنَانِ لِلنَّبِیِّینَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَیْبِ الَّذِی لَا یَعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ وَ مَا سِوَى ذَلِكَ فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللَّهُ نَبِیَّهُ ص فَعَلَّمَنِیهِ وَ دَعَا لِی بِأَنْ یَعِیَهُ صَدْرِی وَ تَضْطَمَّ عَلَیْهِ جَوَانِحِی»
ترجمه:
« همانا علم غیب، علم قیامت است؛ و آنچه خدا در گفته ی خود آورده كه: «علم قیامت در نزد خداست، خدا باران را نازل كرده و آنچه در شكم مادران است مىداند، و كسى نمىداند كه فردا چه خواهد كرد؟ و در كدام سرزمین خواهد مرد؟» پس خداوند سبحان، از آنچه در رحم مادران است، از پسر یا دختر، از زشت یا زیبا، سخاوتمند یا بخیل، سعادتمند یا شقى آگاه است، و از آن كسى كه آتشگیره ی آتش جهنّم است یا در بهشت، همسایه و دوست پیامبران علیهم السّلام است، از همه اینها آگاهى دارد. این است آن علم غیبى كه غیر از خدا كسى نمىداند. جز اینها، علومى است كه خداوند به پیامبرش تعلیم داده و او به من آموخته است. پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم براى من دعا كرد كه خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینهام جاى دهد و اعضاء و جوارح بدن من از آن پر گردد. »
پاسخ سوم:
به فرض مراد از عبارت: علم به آنچه در رحمهاست، صرفا علم به جنسیت جنین باشد، نه همه خصوصیات آن، باز نمیتوان ادعا کرد که تشخیص با ابزارهای پزشکی، مستلزم نقض مفاد این آیه است. چرا که اینگونه شناختها، علم شهادت است نه غیب. علم به غیب یعنی اینکه بین عالم و معلوم، هیچ واسطهای در کار نباشد. و گرنه این نحوه اطلاع، در همیشه اعصار برای همگان میسر بوده است، چه اینکه میتوانستند با پاره کردن شکم مادر، به طور مستقیم و به علم شهادت، از آنچه در درونشان هست، کسب اطلاع کنند!
نکته کلیدی
نكته زیبایی كه در این آیه مشاهده میشود این است:
در عبارت «ما فی الأرحام» از اسم موصول «ما» استفاده شده و از اسم موصول «من» استفاده نشده. چرا؟!
به دلیل اینكه افاده عموم نمیكرد؛ یعنی فقط نشانه عالم بودن خدا به پسر و دختر بودن موجود در رحم را بیان میكرد ولی حالا كه «ما» فرموده، نه تنها نر و ماده بودن جنین از آن فهمیده میشود، بلكه همه خصوصیات او را شامل میشود.
توضیح مطلب اینكه: اگر از موصول «من» استفاده میكرد اشكال پیش میآمد كه هر متخصص جنینشناسی می تواند آن را بداند و یا به وسیله اشعه ی برق و امواج و... ممكن است پسر و دختر بودن را تشخیص داد، ولی حالا كه «ما» فرموده؛ زشتی و زیبایی و سعادت و شقاوت و طولانی بودن عمر و كوتاهی آن، زیادی رزق و كم بودن آن و خصوصیات اخلاقی او، كه همه اینها از همان وقتی كه جنین در شكم مادر است، تعیین میگردد و كیست كه بتواند از مشاهده ی چنین جنینی از خصوصیات آن آگاه گردد؟(2)
تنها پاسخ به یک سوال باقی میماند و آن اینکه اگر غیب منحصر در علم خداست، پس کرامات و پیشگوییهایی که دلالت بر آگاهی پیامبران و امامان بر اسرار غیبی میکند، چگونه توجیه میشود؟
پاسخ تفصیلی این سوال از حوصله این مقال بیرون است اما پاسخ اجمالی، اینکه اسرار غیب را ذات اقدس اله،بالذات عالم است و پیشوایان پاک، بالعرض؛ چنانکه میفرماید: تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَیْبِ نُوحِیهَا إِلَیْكَ مَا كُنتَ تَعْلَمُهَا أَنتَ وَلاَ قَوْمُكَ مِن قَبْلِ..[این از خبرهاى غیب است كه آن را به تو وحى مىكنیم پیش از این نه تو آن را مىدانستى و نه قوم تو]. (هود/42)
پینوشتها:
1. ر. ک: ناصر مکارم شیرازی و همکاران، تفسیر نمونه، ج 17، ص 98، رضایی اصفهانی، پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 1، ص 523 ـ 522. و نیز در تفسیر قرآن مهر، ج16، ص260.
2. برداشت از نكته های قرآن، ج2، ص485