زندگی یك نابغه قرآنی
شمع جمع (6)
علی امینی به معنای واقعی از جمله اختران فروزندهای است كه در آسمان پرستاره قرآن میدرخشد و ناظران از مشاهده چنین ستاره پرفروغی به وجد میآیند. او را نابغه قرآنی نامیدهاند و به حق چنین عنوان ارزشمندی برازنده اوست. خیلی دوست داشتنی است. چهرهاش كودكانه، اما شعور و دانشش بزرگسالان را به حیرت وا میدارد. هر كجا كه میرود شگفتیها را بر میانگیزد و موجب تحسین همگان میشود.

پدرش بهتر از هر كسی میتواند او را معرفی كند. حجتالاسلام امینی قبل از اینكه ازدواج كند برای داشتن فرزندی اینچنین، برنامهریزی كرده بود. میدانست از ازدواج چه میخواهد؛ هدف او تربیت فرزندی بود كه به زودی مبلغی حقیقی برای قرآن شود و دین را آنگونه كه باید به جهانیان معرفی كند. از خدا این را میخواست و علی هم براستی تجسم اجابت دعای اوست. همسرش را با همین طرز تفكر و با دقت و بررسی بسیار انتخاب نمود و از همان آغاز او را با این هدف خود همراه ساخت. مادر علی هم بانویی فرهیخته و قرآنی است كه شاید مهمترین تأثیر را در تربیت قرآنی و دینی علی داشته است. چنانكه روزانه 12 تا 15 ساعت برای آموزش علی وقت میگذاشته تا اینكه او اینك و در این سن پایین به چنین سطحی از علم و آگاهی برسد و شعور و دركی مثال زدنی پیدا كند كه قابل مقایسه با كودكان هم سن و سالش نیست.
خودش میگوید طی مدتی كه حفظ قرآن و یادگیری مفاهیم آن را آغاز كرده است برنامهاش به این صورت بوده كه از ساعت 7 صبح تا 11 شب هر 45دقیقه مطالعه و حفظ كه میكرده، یك ربع هم به استراحت و بازی میپرداخته است!
به گفته پدر بزرگوارش، علی در شش سال نخست زندگیاش بیشتر وقت خود را صرف بازی و تفریح میكرد و در نظر گرفتن
این میزان از نشاط و بازی در این دوران برای او، تعمدی بود، چراكه خانواده برای پس از شش سالگی او برنامه كاملا جدیای را در نظر گرفته بودند كه نیاز داشت تا میل او به بازی و سرگرمی در كودكی اغنا شده باشد. پدرش میگوید من نیمی از شهریه ناچیز طلبگیام را برای علی اسباب بازی میخریدم و با او زیاد بازی میكردیم. در این دوران تنها برای ایجاد آمادگی اذكار و سورههای كوتاه و سادهای را به او آموزش میدادیم و نیز روخوانی قرآن را هم پیش از شروع حفظ به او یاد دادیم .
و از زمان شیرخوارگی او روزانه 5 تا 6 ساعت نوای قرآن در خانه ما طنینانداز بود تا این زمینه برای علی فراهم شود و واقعا همین هم، محقق شد. گاه كه من قرآن میخواندم علی میپرسید این چیست؟ و من برایش توضیح میدادم كه این حرفهای خداست و بسیار زیبا و شیرین است.
آنگاه پس از ورود او به شش سالگی حفظ قرآن را با او شروع كردیم. گرچه روند رشد او در این زمینه در آغاز بسیار كند پیش میرفت و در اوایل با تلاش فراوان روزانه یك تا دو كلمه حفظ میكرد اما این موضوع باعث ناامیدی ما نشد و آموزش او را ادامه دادیم. آقای امینی میگوید در آن زمان ماشین حساب كوچكی داشتم با آن حساب میكردم كه اگر روند حفظ علی به همین ترتیب ادامه یابد 20 سال طول میكشد تا او كل قرآن را حفظ كند اما به لطف خدا استعداد او كم كم شكوفا شد و سرعت او به حدی رسید كه او در اواخر حفظ، روزانه 40 تا 45 سطر، حفظ میكرد.
گاه شده كه برای تنبیه او در موردی او را 24 ساعت از حفظ قرآن منع كردهام یا وقتی 27 جزء را حفظ كرده بود، حفظ را تعطیل كردم تا ببینم آیا خودش به سوی قرآن باز میگردد یا خیر و دیدم كه او خودش جزءهای 28 و 29 را حفظ كرد.
البته آموزش علی توسط پدر و مادرش از كیفیت ویژهای برخوردار بود كه نتایج درخشانی را هم برایش به بار آورد. او حافظ
قرآن، هم به صورت ترتیبی و هم به صورت موضوعی استف، او همزمان با حفظ قرآن با ترجمههای گوناگونی كه از قرآن موجود است آشنا شده و آنگاه مفاهیم و تفاسیر قرآن را هم ذیل هر آیهای یاد گرفته است. البته این كار با همت مادرش و در ابتدا به زبان كودكانه و ساده به او تفهیم میشده و به تدریج، كه او مفاهیم آیات را بهتر درك میكرده است مفاهیم پیچیدهتری هم برایش شرح میشده است و امروز خودش قادر است مطالب تفاسیر را ارزیابی و مقایسه كند و از آنها برای سخنرانیهایی كه هر روز و شب برای او در نظر گرفته میشود استفاده كند.
خودش میگوید طی مدتی كه حفظ قرآن و یادگیری مفاهیم آن را آغاز كرده است برنامهاش به این صورت بوده كه از ساعت 7 صبح تا 11 شب هر 45دقیقه مطالعه و حفظ كه میكرده، یك ربع هم به استراحت و بازی میپرداخته است!
آنچه در مواجهه با این خانواده قرآنی بیش از هر چیز به ذهن متبادر میشود، اخلاصی است كه در این مسیر به كار گرفتهاند و نوع تربیتی است كه علی را از این باور كه او تافتهای جدا بافته است و نبوغی دارد كه دیگران از آن بیبهرهاند، دور كرده است و او مدام بر این امر تأكید میكند كه او مانند دیگر كودكان است و این قرآن است كه معجزه است و ذهن و جان او و هر كس را كه با آن انس بگیرد روشن میكند.
پدرش هم بر این امر تأكید دارد كه هر لحظه كه احساس كنم خسته است او را از مطالعه و یادگیری بازمیدارم حتی اگر خودش مایل نباشد ولی چیزی كه او را از دیگر كودكانی كه با آنها كار كردهام متمایز كرده، شدت علاقه و انگیزه او برای یادگیری است حتی گاه شده كه برای تنبیه او در موردی او را 24 ساعت از حفظ قرآن منع كردهام یا وقتی 27 جزء را حفظ كرده بود، حفظ را تعطیل كردم تا ببینم آیا خودش به سوی قرآن باز میگردد یا خیر و دیدم كه او خودش جزءهای 28 و 29 را حفظ كرد.
علی فقط دو پایه اول و چهارم را به مدرسه رفت و سایر پایهها را به صورت غیرحضوری در خانه و با آموزش پدر و مادرش و با معدل 20 گذراند. این شیوه به این دلیل بود كه سطح علمی او با كودكان هم سن و سالش بسیار متفاوت بود و او اذیت میشد چرا كه علی همزمان، دروس سنگین حوزه و آموزشهای جدی منزل را میگذراند، ولی در مدرسه گاه ممكن بود معلم مجبور باشد مفاهیم ساده را برای سایر بچهها چندین بار تكرار كند.
علی امروز دوره كارشناسی خود را در رشته علوم قرآن و حدیث پشت سر گذاشته و برای آزمون كارشناسی ارشد در این رشته اقدام كرده است و همزمان دروس حوزوی را هم میخواند. از زمانی كه برجستگی او در زمینه قرآن برای همگان آشكار شد برای اجرای صدها برنامه و سخنرانی در زمینههای قرآنی، اخلاقی، تفسیری، تربیتی و ... دعوت شده است. به كشورهای زیادی سفر كرده و به اجرای برنامه پرداخته است كه از جمله این كشورها لبنان سوریه، مالزی و عراق است كه حتی سخنرانیهایی نیز به زبان عربی داشته است كه تعجب همگان را برانگیخته است.
و در پایان:
آنچه در مواجهه با این خانواده قرآنی بیش از هر چیز به ذهن متبادر میشود، اخلاصی است كه در این مسیر به كار گرفتهاند و نوع تربیتی است كه علی را از این باور كه او تافتهای جدا بافته است و نبوغی دارد كه دیگران از آن بیبهرهاند، دور كرده است و او مدام بر این امر تأكید میكند كه او مانند دیگر كودكان است و این قرآن است كه معجزه است و ذهن و جان او و هر كس را كه با آن انس بگیرد روشن میكند.
نویسنده: نعمتی
كارشناس شبكه تخصصی قرآن تبیان