چند ماهی است در صدا سیما / آمده طنز پرطرفداری 
  در حقیقت سیاسی و کمدی / گریه دار است و خنده بازاری 
  جای اسم و مقام و حرف رکیک / بین برنامه بوق باب شده 
  جای لفظ فلان فلان قدیم / بوق ممتد ولی حساب شده 
  اگر اهل سیاست و ذوقی / من هم امروز حرف ها دارم 
  و چه خوب است در سخن جای / بعضی الفاظ بوق بگذارم 
  آی آقای بوق خالی بند / بوق ها را نریختی به حساب 
  بوق سهم عدالتت پس کو / مسکن بوق بی حساب و کتاب 
  همه بی کار و داده ای به یکی / چند پست کلیدی اهدائی 
  بزن از حلق مردم مظلوم / بده بوقندیار بوقائی 
  مانده ام بوق از کجا آمد / روی فرمان چرخ تو جا شد 
  مثل دوران بوق در بر تو / بوق پیدا شد و “هویدا” شد 
  دوستم با تو گفت از در لطف / درد خود با خلوص درمان کن 
  بوق بیرون فتاده ات دیدند / زشتی بوق خویش پنهان کن 
  طفلکی حرف بد نگفته به تو / اصلا این حرف را بزن تو به من 
  من اگر با تو حرف بوق زدم / بوق من را خودت بیا بشکن 
  یاد داری که بوق قبل از تو / بوق ها را شنید و کرد انکار 
  بس که هشدار را ندیده گرفت / منحرف شد ز راه و زد به چنار 
  شطّ رنج است ضربه ی حداد / بعد هر ضربه کیش و مات حدید 
  مرد باید که حرف حق بزند / هرکه عاش سعید مات سعید 
  محمود کریمی 
  ۲۹ رمضان۱۴۳۲
۸ شهریور ۹۰ 
   
   
  منبع: جهان نیوز