تبیان، دستیار زندگی
(6) از چیزهایى كه براى همه ما دردآور است و ما را رنج مى‌دهد، این است كه ما در متن بهترین پایگاه اخلاق یعنى عبادات خود در فكر خارج آن هستیم! در متن عملى كه براى ما سازنده است متوجه امور دیگریم؛ مثلا انسان در نماز كه مناج...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

غفلت در عبادت – آیة الله جوادی آملی (6)


از چیزهایى كه براى همه ما دردآور است و ما را رنج مى‌دهد، این است كه ما در متن بهترین پایگاه اخلاق یعنى عبادات خود در فكر خارج آن هستیم! در متن عملى كه براى ما سازنده است متوجه امور دیگریم؛ مثلا انسان در نماز كه مناجات عبد با مولا و بهترین وسیله براى ندا و نجواى بنده با خداست، متوجه نیست كه چه مى‌گوید. او نه تنها از معارف نماز، آگاه نیست و نه تنها مفاهیم آن را در ذهن نمى‌گذراند بلكه به خارج از آن مى‌پردازد. گاهى انسان بر طبق شریعت نماز مى‌خواند، یعنى واجبات و مستحبات وضو و نماز را رعایت مى‌كند، ولى حضور قلب ندارد این نماز گرچه از نظر فقهى باطل نیست، لیكن از نظر اخلاقى و كلامى نمازى بى ‌اثر است. تامین حضور قلب در نماز، بسیار مشكل است. با این كه هر نماز چند دقیقه، بیشتر طول نمى‌كشد، این هنر در نمازگزار نیست كه موقع نماز خود را ضبط كند. اگر انسان همان چند دقیقه، خود را ضبط كند و بداند با چه كسى سخن مى‌گوید، بقیه امور او تامین است؛ اما چون در همان چند دقیقه، قدرت حضور و ضبط ندارد، سایر امور او هم ناكام است. نماز، صراط است و صراط با غفلت سالك نمى‌سازد؛ زیرا اگر انسان غفلت كند، از صراطى كه از مو باریك‌تر و از شمشیر تیزتر است، سقوط مى‌كند: "و ان الذین لایؤمنون بالاخرة عن الصراط لناكبون"(1) غفلت زدگانى كه به آخرت ایمان ندارند تحقیقا از راه راست افتاده‌اند. البته تلازمى متقابل وجود دارد كه نماز درست، انسان را از زشتی‌ها باز مى‌دارد و اعمال زشت هم انسان را از انجام صحیح نماز و سایر عبادات باز مى‌دارد؛ كسى كه پیش از نماز، مواظب اعضا و جوارح خود یا حلال و حرام نباشد، در نماز هم توفیق حضور قلب نخواهد داشت و نمى‌داند با چه كسى سخن مى‌گوید در نتیجه جواب‌هایى را هم كه از او مى‌شنود، درك نمى‌كند. در این صورت، بار فقهى چنین نمازگزارى به مقصد رسیده؛ در حالى كه بار كلامى و اخلاقى وى همچنان بر زمین مانده است.

گاهى انسان بر طبق شریعت نماز مى‌خواند، یعنى واجبات و مستحبات وضو و نماز را رعایت مى‌كند، ولى حضور قلب ندارد این نماز گرچه از نظر فقهى باطل نیست، لیكن از نظر اخلاقى و كلامى نمازى بى ‌اثر است.

قرآن كریم مى‌فرماید: واى بر نمازگزارانى كه از نمازشان غافل هستند: "فویل للمصلین الذین هم عن صلاتهم ساهون.(2) عبادت، آنگاه در تهذیب روح و تزكیه جان مؤثر است كه عبادت كننده به مضامینش عارف و معتقد باشد و آنها را در ذهن خود حاضر كند؛ اما اگر در متن عبادت، غفلت داشته باشد، دیگر راه براى تزكیه او نیست. غفلت به تعبیر ائمه علیهم السلام، چرك روح است.(3) وقتى آینه شفاف دل را چرك بپوشاند، چیزى را نشان نخواهد داد و اگر ما در متن عبادت، گرفتار غفلت و چرك شویم، راهى براى تهذیب روح نداریم. نمازهاى پنجگانه شبانه روز براى نجات انسان از غفلت است و چون انسان در نماز هم به دام غفلت مى‌افتد، مامور به خواندن نماز غفیله مى‌شود و آن، نمازى است كه بین نماز مغرب و عشاء خوانده مى‌شود. چون عده‌اى در صدر اسلام، بین نماز مغرب و عشا، استراحت مى‌كردند و در فاصله بین دو نماز از یاد خدا غفلت مى‌كردند، خداوند براى نجات از غفلت، این نماز را تشریع كرد و به غفیله موسوم شد. گاهى انسان در كنار دوستانش مى‌نشیند و سخنان عادى مى‌گوید و احساس خستگى نمى‌كند؛ اما هنگامى كه به نماز مى‌ایستد براى او دشوار است؛ زیرا با خدا مانوس نیست و سخن گفتن با كسى كه انسان با وى مانوس نیست، ملال آور است. ما نیز اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مانوسیم یا نه، باید ببینیم از خواندن قرآن كه سخن خدا با ماست و از خواندن نماز كه سخن ما با خداست، احساس ملال مى‌كنیم یا احساس نشاط.

اگر خواستیم ببینیم آیا با خدا مانوسیم یا نه، باید ببینیم از خواندن قرآن كه سخن خدا با ماست و از خواندن نماز كه سخن ما با خداست، احساس ملال مى‌كنیم یا احساس نشاط .


راه حل مشكل

آنچه گفتیم تحلیل درد بود؛ راه درمان را نیز باید بشناسیم. چون تهذیب روح، بدون شناخت درد و آشنایى با راه درمان آن ممكن نیست. راه حلى كه قرآن ارائه مى‌دهد یكى مراقبت از خود، و دیگرى یاد خدا است؛ انسان باید اولا مواظب جلسات، خواندنی‌ها، شنیدنی‌ها، خوردنی‌ها و پوشیدنی‌هاى خود باشد؛ مواظب باشد چه سخنى را مى‌شنود و چه مى‌گوید، دقت كند كه در كنار سفره غذاى حلال مى‌نشیند یا حرام؟ لباسى را كه بر تن مى‌كند باید گذشته از حلال بودن، لباس شهرت نباشد. گاهى شخص لباسى مى‌پوشد تا مشهور شود و هنگامى كه از كوى و برزن مى‌گذرد لباسش جلب توجه كند. این نشان مى‌دهد كه او گرفتار خودبینى است. اگر انسان، مواظب جلسات علمى خود باشد و سخنى جز براى رضاى خدا و به سود جامعه اسلامى نگوید، به تدریج زمینه فراهم مى‌شود تا به یاد خدا دل ببندد. وقتى به یاد خدا دل بست، به آسانى خاطره‌هاى خوب در ذهنش ترسیم مى‌شود. از این رو قرآن كریم، ذكر خدا را براى غفلت زدایى و قرب به حق به ما مى‌آموزد. هر یك از عبادت‌هاى معمولى، حد و نصابى دارد ولى یاد خدا در دل و نام خدا بر لب، حدى ندارد: "یا ایها الذین امنوا اذكروا الله ذكرا كثیرا.(4) كسى كه زیاد به یاد خدا باشد، براى وى علاقه به خدا ملكه و او در تعلق به حق و تخلق به اخلاق الهى، متخصص، مجتهد و صاحب ملكه مى‌شود. در این صورت نه تنها در حال عبادت مى‌فهمد كه با معبود خود سخن مى‌گوید، بلكه در خارج از عبادت نیز به یاد حق است؛ آنگاه فرق او با دیگران روشن مى‌شود.

هر كس یك ساعت براى مراقبت، زحمت بكشد، ده ساعت او را حفظ مى‌كنند و به پیش مى‌برند و قهرأ نجات پیدا مى‌كند، و حفظ خاطرات در نماز براى او سهل و آسان خواهد شد.

دیگران در حال نماز، حواسشان نزد خدا، قیامت و معارف نماز نیست و او در غیر حالت نماز نیز به یاد خدا و در نماز است: خوشا آنان كه دایم در نمازند. ذكر خدا حسنه است و هر كس در این راه مجاهده كند و قدمى بردارد پاداش مضاعف دارد: "من جاء بالحسنة فله خیر منها"(5) "من جاء بالحسنة فله عشر امثالها"(6) هر كس یك ساعت براى مراقبت، زحمت بكشد، ده ساعت او را حفظ مى‌كنند و به پیش مى‌برند و قهرأ نجات پیدا مى‌كند، و حفظ خاطرات در نماز براى او سهل و آسان خواهد شد.


پی‌نوشت‌ها:

1- سوره مؤمنون، آیه 74.

2- سوره ماعون، آیات 4- 5.

3- مفاتیح الجنان، مناجات شعبانیه.

4- سوره احزاب، آیه 41.

5- سوره نمل، آیه 89 .

6- سوره انعام، آیه 160.

منبع:

کتاب مراحل اخلاق در قرآن، آیة الله جوادی آملی.

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.