تبیان، دستیار زندگی
) غفلت عوامل گوناگونى دارد و یكى از مهم‌ترین عوامل آن خاطرات ناخوانده است. براى تشریح این مطلب، مقدمه كوتاهى لازم است: هرگاه ما بخواهیم كارى را انجام بدهیم، در آغاز كار، بر آن مسلط و در آن مجتهد و متخصص نیستیم و به اصطلاح، آ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زمینه ساز غفلت- آیة الله جوادی آملی (5)


غفلت عوامل گوناگونى دارد و یكى از مهم‌ترین عوامل آن خاطرات ناخوانده است. براى تشریح این مطلب، مقدمه كوتاهى لازم است: هرگاه ما بخواهیم كارى را انجام بدهیم، در آغاز كار، بر آن مسلط و در آن مجتهد و متخصص نیستیم و به اصطلاح، آن كار براى ما ملكه نیست. از این رو در آغاز، آن را به دشوارى انجام مى‌دهیم تا در آن رشته، مجتهد و متخصص بشویم و یا به تعبیر دیگر، ملكه شود؛ انبیا و اولیاى الهى به سرعت و سهولت، فضایل دینى را انجام مى‌دادند، چنانكه نوح علیه السلام یا رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به عنوان بنده شكور معرفى شدند؛ زیرا شكر خدا به آسانى و وفور از آنان صادر مى‌شد. خداوند در باره شخص رسول اكرم صلى الله علیه و آله و سلم مى‌فرماید: "و نیسرك للیسرى"(1) ما تو را براى انجام كارهاى خیر به خصلت "یسرى" میسر مى‌كنیم؛ به این معنا كه، تو براى كارهاى خیر آسان شده‌اى، نه این كه كارهاى خیر براى تو آسان شده باشد. در باره موساى كلیم نیز مى‌فرماید: "و یسّر لى امرى"(2) و امتیاز وافرى است بین این كه گوهر ذات انسان به گونه‌اى باشد كه كارهاى خیر به آسانى از او صادر شود. اولى در باره رسول اكرم صلى الله علیه و آله و سلم است و دومى درباره موساى كلیم علیه السلام. به هر تقدیر، معناى آیه این است: تو جوهر شفافى هستى كه به آسانى، كار و خصلت خیر از تو نشأت مى‌گیرد. بزرگان در نثار و ایثار موفقند و به آسانى كارهاى خیر انجام مى‌دهند. اهل‌بیت علیهم السلام نیز این گونه بودند؛ براى دیگران بسیار دشوار است كه بتوانند ایثار كنند و لقمه خاص خود را به مسكین بدهند، اما اهل‌بیت علیهم السلام به آسانى این كار را كردند: "و یطعمون الطعام على حبه مسكینا و یتیما و اسیرا"(3) و سیر تحول انسان نیز به این نحو است كه ابتدا، كار خیر به صورت عادى انجام مى‌گیرد، پس از آن به تدریج اجتهاد و تخصص و ملكه در آن پدید مى‌آید و آنگاه كار خیر به آسانى صورت مى‌گیرد.

انبیا و اولیاى الهى به سرعت و سهولت، فضایل دینى را انجام مى‌دادند، چنانكه نوح علیه السلام یا رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به عنوان بنده شكور معرفى شدند؛ زیرا شكر خدا به آسانى و وفور از آنان صادر مى‌شد.

خاطرات نیز چنین است. نخست، با یك سلسله گفتن، شنیدن، شركت در مجالس، خواندن برخى نشریات و... به تدریج خاطراتى در ذهن ترسیم مى‌شود و هنگامى كه متراكم و فراوان شد، زمینه شوق را فراهم مى‌كند و در نتیجه، ملكه نفسانى پدید مى‌آید كه بعد به آسانى خاطره‌ها را در ذهن، زنده نگه مى‌دارد و انسان را از یاد خدا و معاد غافل مى‌كند. از این رو انسان طبیعى دائما به فكر مسائل لذت‌بخش مادى است. تا هنگامى كه مشغول كار است؛ نه تنها بدن، كه فكر او نیز مشغول كار است. آن جا ظاهر و باطن، هماهنگ است، یعنى وقتى سرگرم لذت است قلبش متوجه جاى دیگر نیست؛ بلكه قلب و قالب، هر دو متوجه كار لذیذ است. كسى كه به مال دل بسته است در حال لذت بردن از مال، بدن و دلش، هر دو متوجه مال و لذت از آن است، لیكن هنگام نماز بدنش به ركوع و سجود مى‌پردازد، ولى روحش متوجه مال است.


پی‌نوشت‌ها:

1- سوره اعلى، آیه 8 .

2- سوره طه، آیه 26.

3- سوره انسان، آیه 8 .

منبع:کتاب مراحل اخلاق در قرآن، آیة الله جوادی آملی


لینک مطالب مرتبط :

- موانع سیر و سلوک- آیة الله جوادی آملی (1)

- غفلت- آیة الله جوادی آملی(2)

- غفلت؛ چرك جان - آیة الله جوادی آملی (3)

- فضول و عقول- آیة الله جوادی آملی (4)

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.